🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹
🧕🏻 برای #خواهرم خواهرت خواهرامون
👱♀ من إلا گاندرسون هستم. یه روز وقتی یازده سالم بود، با مادرم پم و خواهرم رابین و یکی از دوستام، به فروشگاه بزرگ نُردستروم رفتیم تا لباس بخریم. خواهرم یه شلوار جین برداشت اما چون تنگ و بدننما بود، یه سایز بزرگتر میخواست
👨💼 فروشنده با تعجب و تمسخر گفت: «اون سایز بـه دردت نمیخوره. همون سایز کوچیکتره برات خوبه. الان لباس تنگ، مده.»
👩💼 رابین ناراحت شد و بیتوجه به حرف فروشنده، همون سایز بزرگ رو برداشت
😕 حس بدی از این اتفاق به من منتقل شد و به مدیر فروشگاه، آقای نُردستروم، نامهای اعتراضی نوشتم. مادرم بااینکه از تأثیر نامه ناامید بود، نامه رو برام پست کرد
📝 در بخشی از این نامه نوشته بودم: «مستر نُردستروم عزیز! من دختر یازده سالهای هستم که برای خرید لباس و شلوار لی، به فروشگاه شما آمدم. اما همه آنها تنگ بودند. سایز بعدی هم بیش از اندازه برایم بزرگ بود. فروشندگان شما میگویند: فقط یک مد مناسب وجود دارد. اگر این حرف درست باشد، پس دختران باید نیمهعریان در خیابانها راه بروند. به نظرم لازم است این روش را تغییر دهید.»
🔺 ما انتظار پاسخ نداشتیم و تقریبا نامه رو فراموش کردیم. چند ماه بعد در کمال ناباوری، پاسخ نامه اومد که توش، بهخاطر برخورد فروشنده از ما عذرخواهی کرده و قول داده بودن که راه حلی پیدا کنن.
🔻 اومدن جواب نامه، با هیاهوی رسانهای زیادی همراه شد! روزنامهها، مجلات و خبرگزاریهای مختلف، نامه و جواب اون رو بهطور گسترده انعکاس دادن و مصاحبههای زیادی با من انجام شد. حتی مستر نُردستروم به شبکه سی.ان.ان مشهورترین شبکه تلویزیونی جهان دعوت شد و به مجری گفت: «ما از نامه إلا تعجب نکردیم، چون سالهاست که شکایات مشابهی رو از دختران نوجوان دریافت میکنیم.
🔸حتی بحثها و کرسیهای آزاداندیشی زیادی در برخی دانشگاههای آمریکا و اروپا دربارهی کیفیت #مد لباس در غرب شکل گرفت. نامههای زیادی از جاهای مختلف دنیا در حمایت از نامهام، برایم ارسال میشد. این نامهها از دخترهای همسن و سال خودم بود که از مدهای امروزی خسته شده بودن. اونقدر تعداد نامهها زیاد بود که بعد از خوندن، اونها رو توی سبد بزرگی، بیرون خونه میذاشتیم. نامهی من، درواقع حرف دل تعداد زیادی از بچههای نسل جدید امریکا و اروپا بود.
🔹بعد از اون، توی سایت فروشگاه #نُردستروم، یه گزینه باعنوان « #مدرن و #عفیف » برای مشتریان جوان و نوجوان اضافه شد.
🏮 این آغاز یک مطالبه عمومی بود. چهارصد نوجوان اهل آریزونا هم نامهای نوشتن و توی اون از فروشگاهها خواستن برای دخترهایی که نمیخوان دامن و شلوار کوتاه و تیشرتهای شکمنما بپوشن، لباسهای متفاوت فراهم کنن. فروشگاه دیلاردز مجبور شد، یه نمایشگاه مد عفیفانه توی یکی از شعبههاش راه بندازه.
📍تذکر من به مدیر فروشگاه لباس، کوچولو بود ولی اثر بزرگی داشت.
📚 کتاب: ستارهها چیدنی نیستند
🆔 http://eitaa.com/voiceostadaminikhah
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐