🔰 #یادداشت | کار درست در زمان درست
🔹علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم در روزنامه اعتماد نوشت: حمله رژيم اسراييل به كنسولگري ايران و پاسخ ايران به اين حمله از جمله حوادث مهم تاريخي سرزمينمان ايران عزيز محسوب ميشود. برخي وقايع و اتفاقات فقط متعلق به دوره و زمان خود نيستند بلكه ميتوانند بر سالهاي آتي و حتي نسلهاي آينده اثرگذار باشند. اين گونه اتفاقات، تاريخ يك ملت و كشور را رقم ميزنند. براي مثال ميتوان به شواهد تاريخي از جمله ملي شدن صنعت نفت و كودتا، جدايي بحرين و قراردادهاي بعد از جنگ با روسها و... اشاره كرد. اتخاذ تصميم درست در چنين مقاطع تاريخياي، سرنوشت يك ملت و يك جامعه را تعيين ميكند و سبب تغييرات زيادي در آينده كشورها و ملتها ميشود. معتقدم در اين شرايط، سه گروه عمده اجتماعي بايد نسبت خود با اين نوع پديدهها را به گونهاي تنظيم كنند كه به طور اساسي بلوغ ملي در آن متبلور باشد. در اين ميان، مهمترين و تاثيرگذارترين گروه، دولت است. دولت به عنوان تصميمگيرنده در اين شرايط - كه از جانب ملت تصميماتي را براي حفظ تماميت ارضي، حاكميت و حفظ غرور ملي و شيوه ايجاد همبستگي ملي و هويت جمعي ميگيرد - مهمترين عامل تاثيرگذار محسوب ميشود. نهادهاي مياني، روشنفكران، گروههاي مرجع، رسانهها و آناني كه صدايشان ميانجي و ميانهاي بين دولت و جامعه هستند و نهايتا برآيند افكار عمومي جامعه با همه كليت و تنوعهاي موجود در درون آن، سه گروهي هستند كه نوع تفكر و كنش آنها در اين شرايط بسيار تعيين كننده است.
معمولا در اين شرايط كه بحث سياستهاي داخلي و خارجي و همچنين امنيت داخلي و خارجي دچار در هم تنيدگي ميشوند و اتفاقا مفهوم امنيت ملي نيز ناشي از چنين تنيدگياي هست - بهرغم اينكه ذهنيت گذشته جامعه از دولت و نوع رابطه آن باخواستههاي اقشار مختلف بر واكنش جامعه در مقابل تهديد خارجي اثرگذار است - تجارب تاريخي نشان ميدهند كه تصميمات غلط و حتي مواضع يك جامعه در حال جنگ، منجر به نوع تصميم طرف خارجي براي چگونگي تداوم جنگ و فشار بر يك ملت تاثيرگذار است. نوع گفتمان صورت گرفته در جامعه و همچنين نوع نسبتي كه دولت با جامعه برقرار ميكند، همگي بر تعيين شرايط تصميمگيري و اقدام - بهخصوص از سوي تهديد خارجي - اثرگذار خواهد بود، (مانند انصراف جورج بوش از حمله به ايران). لذا من معتقدم هر سه گروه در اين شرايط بايد ملاحظاتي را مدنظر قرار بدهند.
۱- در اين ميان، نخستين نكته فهم درست ماجرا و تحليل درست از آن است. پاسخ ايران به حملات مكرر رژيم اسراييل با حاشيهها و خوانشهاي متفاوتی همراه شده است. معتقدم حال كه به اين مرحله رسيدهايم، مصالح ملي ما ايجاب ميكند فعلا كانون بحث و جهتگيريها بر پاسخ دفاعي ايران، احتمال شرارت بيشتر اسراييل، اثرات آن بر جامعه و ملت ايران و نيز موقعيت ايران در منطقه و جهان در درازمدت متمركز شود. مشاهده ميشود كه بسياري، اين رخداد را با سياستهاي داخلي و نگرانيهايشان از سياستهاي داخلي تركيب كرده و بر اساس آن در مورد واقعه صحبت ميكنند. ماجرا از اين قرار است كه رژيم اسراييل مدتهاست با عمليات ايذايي و تروريستي خود، قصد تضعيف ايران را دارد. به اعتقاد من كينه و شرارت اسراييل - برخلاف ادعاي بسياري - ارتباطي تام به موضوع غزه ندارد. نگاه كنيد به ليست ترورهايي كه اسراييل در سالهاي گذشته در ايران انجام داده است. به طوري كه در بسياري از اين ترورها، با پيامهاي مختلف و كنايهآميز ايران را مورد خطاب قرار داده است. به عنوان مثال خرابكاريها در نيروگاهها، هك كردنها كه مدتهاست درحال تكرار است و همچنين ترور دانشمندان هستهاي در داخل كشور و سایر اقدامات خرابكارانهاي كه رژيم اسراييل مدتهاست دنبال ميكند.
من بر اساس فهم خودم از امنيت ملي، معتقدم اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، يك اقدام درست، شايسته، بهموقع و در جهت منافع ملي و امنيت درازمدت ايرانزمين صورت گرفته است. فكر ميكنم در صورتي كه ما پاسخي مناسب به رژيم اسراييل نميداديم، فردا حتي همسايگان بسيار ضعيف هم كه شواهدي از آن را در همين چند وقت اخير ديديم براي ما گردنكشي ميكردند. بدون شك تلاش براي كوچكانگاري ايران آنقدر تداوم مييافت كه تبعات خوشايندي براي ايران به دنبال نداشت.
۲-نوع عمليات هم قابل ارزيابي است؛ به نظرم اين عمليات بيشتر جنبه اثبات توانايي و اقتدار داشت. به گونهاي كه جان انسانها در معرض خطر قرار نگيرد. البته اين نكته هم قابل تامل است كه اگر انسانهاي زيادي آسيبديده و كشته ميشدند هدف از اين عمليات، كشتار تلقي ميشد؛ حالا كه يك پايگاه نظامي مشخص هدف قرار گرفته شده، بهانهجوييها به نوع ديگري عنوان ميشود. من معتقدم از نظر نوع عمليات، زمان آن و همچنين اصل عمليات، كاري درست، حساب شده و در جهت منافع ملي ايران بوده است.
💥@walayat_media
📰#یادداشت
▫️در روزهای مانده به پنجمین سالگرد عروج سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی» سرباز وطن بودن او جور دیگری گل کرده است؛ با انتخاب شعار «سرباز وظیفه»
این حسن سلیقه در پرداختن به خصیصههای مرد بی تکرار قرن حاضر، وقتی به قلم شاعران، نویسندگان، متفکران و اندیشمندان گره میخورد، حاصلش میشود دستخطهایی که هرچند امضا دارد و نام، اما سراسر کلمات و عبارات محو بزرگی مردی شدهاند که سرباز بود.
✍ مانند جملاتی که «محمدصالح سلطانی» به رشته تحریر درآورده و نوشته است:
🔘«خط قاسم، خط وظیفه»
🔘مسیرش را روی نقشه دنبال میکنم. از قناتملک، روستایی کوچک نزدیک رابُر، شهری کوچک در استان کرمان، خطی میکشم تا جبهههای جنوب و غرب. بعد همان خط را وصل میکنم به مرزهای شرقی ایران در سیستان و بلوچستان، و از آنجا باز هم میروم سمت شرق، افغانستان و درهی پنجشیر. حالا خط را باید هزاران کیلومتر بهسمت غرب بیاورم. موصل، رقه، سلیمانیه، اربیل، سامرا، حلب، حمص، بوکمال، دمشق و بیروت. و هنوز خط او امتداد دارد؛ اینبار به سمت جنوب. سرزمین مردان و زنانِ شجاعدلِ یمن.
🔘«خط قاسم» را روی نقشه رسم میکنم. جغرافیایی متولد میشود که نامش را میگذارم «جغرافیای بدون مرز مقاومت». سرزمین وسیعیست؛ سرحدِ شرقیاش افغانستان، جنوبش یمن و غرب این جغرافیا، ساحل زیبای مدیترانه. این خطه، میدان عملِ او بود؛ او که ردایی جز ردای سربازی را برازندهی خودش نمیدانست. یک سربازِ قائم به «وظیفه»
🔘چه چیزی سردارِ ما را در این جغرافیای بزرگ، بدل به سربازی جانباز میکند؟ کدام اکسیر است که او را از اروند به سیستان و از کرمان به بغداد و از صنعا به بیروت میکشاند؟ شاید پاسخ این سوال در یک کلمه باشد: وظیفه.
🔘حاجیِ عزیزِ ما بیش و پیش از هر صفتِ دیگری، مفتخر بود به افتخارِ وظیفهشناسی. او خود را مکلف کردهبود به وظیفه، به انجامدادنِ آنچه رهبرش از او میخواست، به تحققِ ماموریتهایی که روی جزئیاتشان چانه نمیزد، آنها را با قدرت اخذ میکرد، دست میگرفت و پیش میبُرد. او خوب میدانست اصل، سربازیست و همین. بقیهی کار را باید در چارچوب «وظیفه» دنبال کرد و مابقی حرفها حاشیه است.
🔘این روزها که سالگردِ آن صبح تلخ، نزدیک شده، زیاد به این جنبهی شخصیتِ سردار فکر میکنم. این تکلیفگرایی و وظیفهشناسیِ اصیل در عین تخصصی رشکبرانگیز در حوزهی کاری خود، کیفیتی خاص به زندگی او دادهبود؛ کیفیتی که نتیجهاش، خاطرجمعی بود و دلگرمی در مسیر دشواری که قلهبهقله به دست او فتح شد. اینکه آدم در زندگیاش کسی را داشتهباشد که بتواند به حرفهای او تکیه کند، وظیفهاش را با کلماتِ او دریابد و بعد با خیال راحت به میدان بزند، چیز خیلیخیلی مهمی است.
🔘 رابطهی سردار و رهبرش، با چنین مختصاتی، بهترین محمل برای ظهور استعدادهای بیتکرارِ او و خلق موفقیتهای غرورآفرینِ زندگیِ پرثمرِ این مرد بزرگ است. او یک «سرباز وظیفه» بود؛ یک قهرمان که هم سربازیکردن را خوب بلد بود و هم آدابِ وظیفهشناسی را خوب میدانست. و نتیجهی چنین سلوکی اگر شهادتی چنان حسرتبرانگیز نباشد عجیب است...
#سرباز_وظیفه
💥@walayat_media
🇮🇷🇵🇸
#یادداشت
🔰نقض آتشبس با سلاح گرسنگی
🍃🌹🍃
🔹با تمام شدن مرحله ۴۲ روزه توافق آتشبس بین #حماس و رژیم صهیونی در نوار #غزه، نخستوزیر رژیم صهیونی با بستن راه ورود کمکهای انسانی تلاش دارد خواستهی نامشروع خود برای تمدید مرحله اول آتشبس را به حماس و مردم فلسطین تحمیل کند. گفتنی است، هدف از این اقدام حفظ وضعیت جنگی در نوار غزه و فراهم آوردن شرایط برای دور تازهای از نسل کشی است، موضوعی که تلاش دارد براساس طرح نوشته شده در #آمریکا تمامی اسرای صهیونی را بدون اتمام جنگ آزاد کرده و در ادامه فلسطینیان را مجبور کند میان مرگ بر اثر گرسنگی، شعلهور شدن دوباره آتش جنگ و ترک غزه، یکی را انتخاب کنند. همین موضوع سبب شد تا دفتر اطلاعرسانی غزه اعلام کند، اقدام رژیم اشغالگر صهیونی دربارهی توقف کمکرسانیهای انسانی به غزه در واقع تأکیدی دوباره بر پایبند نبودن آن به توافق آتشبس و فرار از تعهدات است. همچنین، این نهاد فلسطینی از کشورهای عربی و اسلامی و نهادهای بینالمللی درخواست کرد تا موضع یکپارچه و جدی در برابر این جنایات رژیم صهیونیستی بگیرند.
🔸قطع ارسال کمکهای انسانی در حالی صورت میپذیرد که در اوایل دسامبر ۲۰۲۴ «کارل اسکائو» معاون مدیر اجرایی برنامه جهانی غذا، وابسته به سازمان ملل پس از سفر به غزه گفت: «نیمی از جمعیت غزه بر اثر گرسنگی در حال مردن هستند. به گونهای که از هر ۱۰ نفر، ۹ نفر به اندازه کافی غذا نمیخورند یا هر روز غذا نمیخورند.» حالا پس از گذشت چند ماه از آن روزها، دشمن صهیونیستی به چنین جنایتی دست زده است که این روزها فلسطینیان و مسلمانان جهان ایام ماه مبارک رمضان را پشت سر میگذارند. باید توجه داشت که توقف کامل ورود کالاها و کمکهای بشردوستانه به غزه افزون بر تشدید فاجعه انسانی در غزه، میتواند آتش جنگ بین دو طرف را دوباره شعلهور کند.
🔹استفاده رژیم صهیونیستی از سلاح گرسنگی برای مردم غزه را باید در کنار پایبند نبودن آنان به مفاد مرحله نخست آتشبس دید؛ چرا که بر اساس تعهدات رژیم صهیونیستی در مفاد توافق مرحله اول آتشبس باید اجازه رسیدن دست کم ۶۰ هزار کانکس به نوار غزه را میداد؛ اما تنها با ورود ۱۵ کانکس آن هم برای نهادهای بینالمللی و نه برای مردم عادی موافقت کرده است؛ این در شرایطی است که این روزها مردم غزه با سوز سرما و باد و باران مواجه هستند؛ از طرفی صهیونیستها از روزهای ابتدایی تا کنون از حملات پراکنده موشکی خود دست نکشیدهاند و در همین مدت بنابر آمار به دست آمده ۱۱۶ فلسطینی را به شهادت رساندهاند.
💥@walayat_media