♨️ مقدمیت فلسفه برای فهم اوج معارف دین
🔰استاد شهید مطهری
🔰🔰🔰🔰🔰
🔸چيزي که براي يک نفر محقّق عارف به مسائل توحيد بسيار بسيار اعجاب آور است، منطق مخصوصي است که قرآن کريم و پس از آن، روايات مأثوره از رسول اکرم (ص) و علي (ع) و ساير ائمّه اطهار در مسائل توحيد پيش گرفتهاند.
🔸اين منطق اصلًا و ابداً با منطق آن عصر و زمان تطبيق نميکند، بلکه با منطق قرنها بعد که کلام رونق گرفت و منطق و فلسفه رايج شد نيز تطبيق نميکند؛ بسي بالاتر و والاتر از آنهاست. اين خود ميرساند که قرآن کريم از منبع و منشأ ديگري سرچشمه گرفته و آن کس که قرآن بر زبان مقدّس او جاري شده است، حقايق توحيدي را با ديده ديگري ميديده و مشاهده ميکرده است، و هم ميرساند که اهل بيت پيغمبر (صلوات اللّه و سلامه عليه و عليهم) آشناييشان با منطق قرآن و علوم قرآن با ديگران متفاوت بوده است. در جاهايي که ديگران به اقتضاي علوّ مطلب از سطح عادي افکار بشري دچار سرگيجه بودهاند، آن بزرگواران حقايق را با روشن بيني خاصّي بيان کردهاند.
🔸جاي تعجّب نيست اگر ديده ميشود حتّي متکلّمين شيعه قادر نبودهاند اين مسائل را درست هضم کنند که انحرافي براي آنها دست ندهد. هنگامي که انسان به کلمات بزرگاني مانند شيخ مفيد و سيد مرتضي و علّامه حلّي و مجلسي و امثال اينها برخورد ميکند و بيانات آنان را در اين زمينهها در کتب کلامي يا در شرح احاديث ميبيند، متوجّه ميشود که اين شخصيتهاي بزرگ از قرار گرفتن تحت تأثير بيانات معتزله و اشاعره مصون نماندهاند؛ طرز تفکرشان نزديک به طرز تفکر معتزله يا اشاعره بوده است و ناچار بودهاند تا حدّ زيادي آيات و اخبار را در اين گونه مسائل تأويل و توجيه کنند. بديهي است اين نقصي براي آن بزرگان محسوب نميشود. هر کس ديگر هم که در شرايط آنها ميبود نميتوانست از آنچه آنها مصون نماندهاند مصون بماند.
🔸در همه شرق و غرب عالم، اين منطق منحصر است به قرآن کريم و فرزندان و پروردگان اين کتاب مقدّس، يعني اولياي دين. ديگران تدريجا و قدم به قدم در اثر آشنايي اصولي با اين گونه مسائل و تعمّق و تفکر زياد توأم با توسّل به قرآن مجيد و کلمات رسول اکرم (ص) و ائمّه دين مخصوصاً علي (عليه السّلام) به اين حريم راه يافتهاند.
📌استاد شهید در کتاب عدل الهی میفرمایند که وقتی که حکمت الهی را نزد امام خمینی خوانده اند به اصالت و عمق معارف دین پی برده اند:
✅تازه با حکمت الهي اسلامي آشنا شده بودم و آن را نزد استادي- که برخلاف اکثريت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراي يک سلسله محفوظات نبود، بلکه الهيات اسلامي را واقعا چشيده و عميقترين انديشههاي آن را دريافته بود و با شيرينترين بيان آنها را بازگو ميکرد- ميآموختم. ... در آن روزها يک طرح اساسي در فکرم ريخته شده بود که زمينه حلّ مشکلاتم در يک جهانبيني گسترده بود؛ در اثر درک اين مطلب و يک سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامي اعتقاد پيدا کرده بودم، معارف توحيدي قرآن و نهج البلاغه و پارهاي از احاديث و ادعيه پيغمبر اکرم و اهل بيت اطهار را در يک اوج عالي احساس ميکردم.
#اندیشه_مطهر #معارف #فلسفه
@almorsalaat