انسان موجودی شرطی است و کسی که نسبت به شرطیت خویش وقوف نداشته باشد، بازیچه ی بی چند و چون و بی اختیار محتویات ذهن خویشتن است، تنها کسی که نسبت به این امر آگاهی لازم را داشته باشد می تواند مهاری به ذهن خویشتن زده و در برابر تمایلات خوب و بد خویش « نفس تمایلات به دلیل مرضی بودنشان در انسان قابل ابهام و تردید و تامل هستند » خودباخته ی ذهن نشود.
#خودشناسی #روانشناسی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷خودشناسی (۳)
⭐️ذهن پیچیده ترین پدیده ی القایی در وجود آدمی ست که جز قدرت با طیف وسیع آن را نمی شناسد؛ و همین مرکز توهمی در وجود انسان است که او را برای به چنگ آوردن و شدن به بهایی بسیار گزاف کورکورانه به جلو پرتاب می کند؛ شاید فهم هیچ واقعیتی برای آدمی مهم تر و اولی تر و دگرگون کننده تر از شناخت ماهیت ذهن در خودش نباشد. ذهن مرکزی تحمیلی و خودساخته در وجود ماست که فقط با قدرت سیراب و اشباع می شود و آدمی اگر چشمش به این مرکز کاذب درونی گشوده نشود ، فعل و انفعال و بازتاب ها و عکس العمل های آن را در خود مشاهده نکند، اگر فرهیخته ترین اندیشه مند نیز باشد ، این مرکز خیالی درونی ست که وی را دچار سراب و فریب نموده و بازی می دهد . این ذهن شرطی ست که آدمی را با هزاران خدعه و نیرنگ و فریب برای استمرار خود به سوی سرابها روانه می کند و او را با هزاران دسیسه توجیه ، وظیفه مند حفظ و بقای خود می نماید . نیاز نیست که بخواهیم در برابر این واقعیت ، سرسختانه جبهه گیری کنیم . جبهه گیری یعنی غرق شدن بیشتر در مردابی که خودمان ناخودآگاهانه برای خود آفریده ایم و نا آگاهانه نیز سرسپرده ی این مرداب مخوف می شویم . واقعیت ، واقعیت است و توسط ما ، تغییر ناپذیر است . راه درست این است که واقع بینانه به اعماق و به پنهان وجود خود رخنه نموده واین موجود زیرک را در خود ببینیم . و با دیدن و مشاهده ی آن ، خود را از اسارت و برده گی این پدیده ی شوم نجات دهیم .
ما از دنیای دیگری حرف می زنیم ؛ دنیایی بکر و ناشناخته که در درون یکایک انسان ها به ودیعه نهاده شده و هرکس توانایی کشف آن را درخویشتن دارد . دنیایی که از تمام تضادها ، و ستیز و جدال و رنج و غم ها مبراست و در آنجا انسان دمادم تازه ترین پدیده ها را کشف می کند . آنجاست که آدمی تازه مفهوم ومعنی عشق را می فهمد و با کشف عشق از جهان ارزشی خویش فراتر می رود . آنجاست که زندگی مفهوم واقعی اش را به آدمی نشان می دهد و انسان با رها شدن از زندگی ارزشی به مقامی الوهی می رسد .
اگرچه اغلب و اکثریت مردم از محدوده ی فکری خویش فراتر نمی روند و درباره ی آن چیزی هم نمی دانند، ولی سوال اینجاست آیا مغز انسان توانایی هایی هم غیراز این توانایی معمول و شناخته شده که همان قدرت تفکر و اندیشیدن است دارد یاخیر؟ می گوییم ؛ آری . مغز انسان توانایی های خارق العاده دیگری نیز دارد که آن توانایی شگرف را زمانی آدمی در خویشتن می تواند درک کند و بفهمد و تجربه کند که از فکرمعمول و شناخته شده فراتر برود . سفر به ماورای فکر برای انسان امکان پذیراست آن هم زمانی که انسان با آگاهی و وقوف کامل به خویشتن حصار فکر را در خود درهم شکسته و از اسارت فکر خود را رها نماید، به فضای دیگری وارد می شود که فضای معمولی نیست . فضایی بکر و ناشناخته است . دنیایی پاک و مبرای از تمام انحراف و آلودگی ها ست .
جوشش هر فکر در ضمیر انسان بطور ناخودآگاهانه ، آدمی را اسیرخود می کند . هرقدر سطح آگاهی و اطلاعات فرد پایین باشد و یا بالا ، فکر با تمام نشیب و فراز و زیروبم ها و با تمام بارمنفی و مثبتش « که همه ماحصل همان فکرهستند » یکایک آدمیان را درمحاصره کامل خود دارد . فکری که در آدمی جوشش کرده وی را دربند خود نگاه می دارد، یک فکرسطحی و حباب روی آب است اگرچه آدمی آن را درخود بسیارعمیق ومتعالی بخواند . درمیان تمامی انسان ها هرکس نیزبازتاب فکر را برای خود «وحی منزل» تلقی می نماید ، اما راه رهایی ازفکرسطحی نیز برای انسان وجود دارد .
👌انسان ذاتآ موجودی متناقض و دوگانه نیست بلکه این تناقض از ره آوردهای ذهن و یا بهتراست بگوییم همان ذهن شرطی است وتازمانی که آدمی درمحاصره ی این جبر متناقض باشد هرگز نمی تواند «وحدت ویگانگی» را درک کند و اگر از یگانگی و وحدت گفتگو می کند، این لقلقه ی زبان اوست . با تخریب ذهن و رهایی کامل از این هویت پوشالی ما می توانیم بیرنگی ویگانگی انسان را درخویشتن کشف کنیم . اگر از نظرگاه فلسفی بگوییم انسان موجودی متناقض ودوگانه است پس رمز وحدت ویگانگی چیست ؟...
⭐️با آزادی بی قیدوشرط رهایی مطلق ازتمام قید و بندها، است که آدمی به تعالی و کمال می رسد و حصارهای پیرامون خود را از هم می گسلد و به سرزمین ناشناخته ها وارد می شود .
چندان به فکرخود اعتماد مکن چون فکر پدیده ای شرطی و برنامه ریزی شده و موروثی در وجود انسان است که جزآشفتگی وسرگردانی و سردرگمی و نگرانی را نمی شناسد (فکرانسان ابتروشکسته نگراست وتوانایی نفوذ به عمق هیچ موضوعی وپدیده ای را ندارد ) وماغالبآ فکرشرطی را درضمیرخویش باکسب شاخه های متعدد دانش وآگاهی تقویت نموده وتعالی میدهیم و از ماورای فکر در خویشتن آگاهی لازم را نداریم .
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
⭐️تجربه ی سکوت درون ، تنها با غیبت وعدم حضور فکر امکان پذیر است، چون فکر پدیده ای آشوبگر و سرگردان در ضمیر است و تا در ضمیر انسان حضورداشته باشد آدمی گرفتار فکر سرگردان خویشتن است و از کشف سکوت درونی غافل می ماند .
آدمی مسافری ست که از تولد تا مرگ فیزیکی لحظه ای و دمی از سفر باز نمی ایستد . اگردر ایده آل ترین و معنویت بخش ترین مکان از حرکت بازماند دچارانجماد و فساد گردیده است . حتی اگر مکان توقفش بخشش و سخاوت باشد . سخاوت وبخشش نیز برای یک مسافر رازی ست که باید گشوده گردد . حال ای مرد مسافر هرقدر سبک بارباشی ، برای سفرسبک بال تروآزادتری . پس اگرزندگی نیز تورا وزنه ای ست ، راز زندگی را برای خویشتن بگشا وازاسارت خودرا رهایی ببخش.
ره آسمان درون است، پر عشق را بجنبان*
پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند*
تو مبین جهان ز بیرون، که جهان درون دیده است*
چون دو دیده را ببستی ز جهان، جهان نماند*
مولانای جان🌻
#خودشناسی #روانشناسی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (۱۶)
با توجه به توضیحات قبلی:
بنابراين، سالك مسلك عرفان راستين سه مرحله را پيش رو دارد:
مخلِص باشد، مخلَص شود و بار ديگر مخلِص گردد.
امام حسينعليه السلام جهاد را چهارگونه دانستهاند كه دو نوع آن سنت است و دو تاى ديگر واجب:
«فجهادان فرضٌ... فامّا احدُ الفرضين فجهادُ الرجُل نفسه عن معاصى اللّه. و هو من اعظمِ الجهاد و مجاهدةُ الذين يلونكُم من الكُفار فرضٌ»؛
پس دو جهادى كه واجب است، يكى مبارزه با نفس است براى ترك گناهان و اين برترين و بزرگترين جهاد است و ديگرى، ستيز با كفار.
منبع: ماهنامه معرفت ،شماره ۷۳
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (۱۷)
پيوندهاى معرفت شهودى با جهاد مصلحانه
معرفت شهودى 👌مراحل و منازلى دارد؛ مراتب آغازين، تاب و توشه جهاد مصلحانه در درون را فراهم مىآورد.
⭐️.... در منازل نهايى عارف به مقام مخلَص رسيده و در مقام عمل غرض غير الهى براى او نمىماند؛
زيرا در آينه آگاهى و در قلب عرشى مخلَصين اثرى از غير نيست...؛ هرچه مىبينند نور خداست و هرچه مىخواهند روى اوست.
⭐️پس عارفان مخلَص همه عالم را نام و نشان حق مىبينند و مىيابند كه همه نور است و حضور.و اگر چيزى يا كسى بيايد و بساط ظلم و ظلمت را بگستراند و موجب غيبت نور و هجرت پاكى و عدالت گردد،غيرت الهى عارفان بر او به جوش و خروش آمده و براى لقاى محبوب و كشف جمال وجه كريم او به جهاد مصلحانه برمىخيزند،👌تا غبار اغيار و اثر كبر و كدورت شيطان را از عالم، كه وجه جميل است، برگيرند
و بذر صلاح و فلاح را در جوامع بشرى بيفشانند؛بذرى كه حاصل آن نشاط و خرمى گلزار روى گلعذار عالمآراست.
بنابراين،
معرفت شهودى، بعد نظرى عرفان مخلصانه،
و جهاد مصلحانه 👌بُعد عملى آن است.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷 بهترین وسیله قرب معنوی
آیت الله شاه آبادی می فرمود:🌻
در نوافل شب، به مقام شامخ حضرت زهرا (علیهاالسلام )توجه کنید و بدانید که استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقی و قُرب معنوی می شود و خداشناسی انسان را زیاد می کند.
⭐️همچنین قبل از اذان صبح، صلوات حضرت زهرا علیهاالسلام را بفرستید.
علمی عرفانی👇
@wittj2
سرانجام، "همه ی لحظات" واقعا یکی هستند. بنابراین هم اکنون، ابدیت است.
دیوید بوهم، فیزیکدان
علمی عرفانی👇
@wittj2