👈انیشتین: هر چه بیشتر، علم را مطالعه می کنم، بیشتر به خداوند ایمان می آورم.
👈 داوکینز: افراد مذهبی ،نفهم، عالم نما، بحث ناپذیراند...😐
علمی عرفانی👇
@wittj2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮🎷ایمان-3
با چند دقیقه وقت برای دیدن این کلیپ اعتقادات خویش رامستحکم کنید،وآن رابرای دوستان خویش ارسال نمایید.
👈این قسمت: چقدر احتمال داردکه جهان از روی تصادف خلق شده باشد!
علمی عرفانی👇
@wittj2
📗 معرفی کتاب
⭐️«قرآن و نظام رشته ای جهان»⭐️
در این کتاب میخوانید:👇👇👇
🍀۱- چرا امام علی علیه السلام فرموده اند: دانش من به راههای آسمان از دانش من به راههای زمین بیشتر است؟
🍀۲- نظریه ریسمان در فیزیک ذره و کیهان شناسی
🍀۳- نظام ریسمانی و رشته ای جهان در قرآن
🍀۴- قانون فیزیکی گسترش جهان
🍀۵- قرآن «تبیان کل شی» است نه «بعض الاشیاء» و اهل بیت علیهم السلام، تبیان قرآن هستند یعنی تبیان در تبیان
🍀۶- گیاه سِسْک و انگلهای مکتب تشیع
🍀۷- روش تفسیر علمی قرآن
🍀۸- عنصر زمان در تفسیر قرآن
🍀۹- فراز کردن دینهای منسوخ شده در مقابل مکتب تشیع
🍀۱۰- علومی در قرآن ویژه مردم آخرالزمان
🍀۱۱- جاسوس صلیبیان در دانشگاه تهران که بود؟
🍀۱۲- عادیات، مرسلات، صافات، زاریات، نازعات! این پنج سوره چه اسراری از فیزیک در خود دارند؟
علمی عرفانی👇
@wittj2
هدایت شده از دیالکتیک علم و عرفان ناب
1_29906239.pdf
1.27M
⭐️قرآن و نظام رشته ای جهان
📗نظریه ریسمان و سیاهچاله ها
آیت الله مرتضی رضوی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
🏴🏴🏴🏴🏴
من ڪه ازشوق وصال حرمٺ لبریزم
ظرف دلتنگےمن پر شده و سرریزم
بهر امضا شدن خط براٺ حرمٺ
پشٺ این قافیہها اشڪ روان مےریزم
🏴🏴🏴🏴🏴
@wittj2
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_هفدهم
علامه مروجی سبزواری🌻
گفتیم که علامت ایجاد اتصال وجودی، پیدایش محبت است در قلب کامل و ناقص. کامل، ناقص را دوست میدارد، چون ناقص اکنون مرتبهای از او شده و تبدیل به او شده، و ناقص هم کامل را دوست میدارد چون کامل هم در مرتبهای از وجودش عین ناقص شده است.
👌⭐️لذا در سیر وجودی وقتی ناقص با یک درجه از وجود کامل وحدت پیدا میکند، ناقص در یک درجه عین کامل شده و چون با دو درجه از وجود کامل وحدت پیدا کرد، پس ناقص در دو درجه از وجود کامل عین کامل شد. و هکذا.
پس هر چه که ناقص در مراتب وجودی کامل پیشتر میرود، چون جذبهای که از سوی مرکز وجود وارد میشود بیشتر است، پس ناقص اثر این جذب را در خود احساس میکند و لذا عشقش نسبت به کامل هر روز بیشتر میشود.
بنابراین اگر شاگردی دید که نسبت به استادش هیچ محبت و علاقهای ندارد بداند که با او هیچ اتصال وجودی پیدا نکرده و وارد وجود استاد نشده و وجودش در خارج از وجود استاد است و نسبت به استاد، کلمۀ طیبه نیست و وجودش تناسب و سنخیتی با وجود استاد ندارد. و یا اگر دید که در اولین برخورد نسبت به او در قلبش محبتی پیدا شد، اما این محبت رو به افزونی نیست بداند که هر چند به درون وجود استاد راه یافت، اما در وجود استاد متوقف است و سیری ندارد و این دو دسته در رشتۀ تحصیلی خود موفق نیستند و نمیشوند.
اما اگر مرید نسبت به مراد احساس عشق و محبت کرد و این عشق را همواره در حال تزاید میدید، بداند که در وجود او دائما در حال سیر است و چنین شخصی موفق شده و به جایی میرسد.
👌⭐️تا به جایی میرسد که ناگاه متوجه میشود عشقی و محبتی دیگر نسبت به امام در قلبش پیدا شد که مرید از اینجا باید بفهمد که از مراتب روح شیخ گذشت و با روح امام اولین اتصال را برقرار کرده است و شیخ او را در رودخانۀ بزرگ و بیانتهای روح امام آزاد کرده است و این حدیث گذر از شیخ است.
ای عزیز خداوند تو را از شر آفات آخرالزمان محفوظ بدارد! بدان که اگر مردم میگویند ما عاشق امام زمان هستیم، یا عاشق اهل بیت و یا عاشق امام حسین (علیهم السلام) هستیم، این عشق یک عشق خام ابتدایی است که همۀ شیعیان 👌چون از فاضل طینت آنها خلق شدهاند لذا چنین عشقی خام و ابتدایی و ناپخته را نسبت به ایشان دارند و برای همین است که در کنار این عشق، عشقهای فراوانی هم به دنیا دارند و حاضر نیستند ذرهای در دنیاشان خلل ایجاد شود. علاوه براینکه در تمام طول عمرشان متوقف هستند و هرگز احساس نمیکنند که نمازهایشان نسبت به گذشته نورانیتر شده و میل و علاقۀ آنها به دنیا کمتر و به مرگ بیشتر شده و دیگر دنیا برایشان لذتی ندارد و اگر مالشان یا اولادشان یا مقام و منصبشان از دستشان رفت غمگین نمیشوند، و اگر مالی و مقامی به دستشان آمد خوشحال نمیشوند.
⭐️آخر مگر نه اینکه عشق، خود یک سیر است و کسی که عاشق یک حقیقت غیر دنیایی است (مثل اینکه عاشق امامی از ائمه معصومین (علیه السلام)، یا ولیی از اولیاء الله باشد)، اگر بخواهد در این مسیر جذبی حرکتی داشته باشد و به جلو برود، از آنجا که ضعیفترین مرتبۀ نوری اینها در دنیاست اما مراتبِ قوی نوریِ اینها در بیرون عالم دنیا و در عوالم ملکوت اعلی و 👈عوالم جبروتی و لاهوتی است، پس اگر کسی در مراتب نوری اینها سیر کند، این سیر، او را از عالم دنیا بالاخره خارج میکند و به عوالم نور میبرد و معلوم است کسی که از عالم ظلمت ماده بیرون رفت و وارد عوالم نور شد، خود را چنان گرم و نورانی میبیند که اصلا حاضر نیست لحظهای را در ظلمتکدۀ دنیا به سر برد و لذتهای عوالم لاهوتی چنان او را مست میکند که دیگر لذت غذا و لباس و منزل و همسر، پول و مقام بسیار پست و بی ارزش مینمایند.
درحالیکه به خوبی میبینیم کسانی که این همه دم از عشق ائمه اطهار(علیه السلام) و امام حسین (ع) میزنند، دنیا را دوست دارند و لذتهای دنیا را دوست دارند. پس اینها در مسیر حبی و جذبی قرار نگرفتهاند....
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
گفتار نکو دارم و کردارم نیست
از گفت نکوی بی عمل عارم نیست
دشوار بود کردن و گفتن آسان
آسان بسیار و هیچ دشوارم نیست
ابوسعید ابوالخیر🌻
@wittj2
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
به خط و خال گدایان مده خزینه دل
به دست شاهوشی ده که محترم دارد
حافظ🌻
👇
@wittj2
🔮🎷آيا كابالا يك «تصوف» است؟
⭐️كهانت و تصوف
كابالا آئين، جريان و راه و رسم ابليس است.
👈كابالا دو دوره از تاريخ را گذرانيده است:
🍀۱- از آغاز زندگي بشر و ماجراي هابيل و قابيل، تا دوران موسي(علیه السلام):
در اين دوره جريان كابالا به طور واضح و عريان در مقابل نبوت ها، ايستاده است.
در اين دوره، كهانت نيز به طور عريان و آشكار، در مقابل معجزه هاي انبياء، به رقابت مي پرداخت. كاهنان با تماس با ابليس و ديگر شيطان ها و جن ها، خبر از غيب مي دادند و كارهاي عجيب و شگفت مي كردند.
🍀۲- از آغاز بعثت موسي(علیه السلام) برنامه جديدي از طرف ابليس به اجرا گذاشته شد كه عبارت بود از برنامۀ ⭐️«تلبيس». از آن پس نه خود جريان كابالا به طور صريح و عريان در مقابل نبوت ها ايستاد و نه كاهنان غيبگو كه در خدمت كاباليسم بودند. بل راه تلبيس را برگزيدند و ديگر در صدد براندازي نبوت ها و اديان برنيامدند بلكه بر فرسايش و پوسانيدن هر دين از درون پرداختند. آموزه هاي خود را تحت عنوان «تصوف» و «عرفان ديني» به خورد مغزهاي امت ها دادند. و بدين طريق هر نبوتي كه مي آمد و هر ديني كه امتي را تشكيل مي داد، فرسوده و تحريف مي شد. كه هنوز هم چيزي به نام 👈تصوف، كاملاً و دقيقاً به تخريب اديان هندو، جاماسبي، يهودي، مسيحي، و اسلام مي پردازد، 👌نه توحيدی باقي مي گذارد و نه معادي. حتي ابليس را نيز مظهر خدا كرده و مي كنند.
دين موسي در ۳۴۰۰ سال پيش پدید آمد و از همان آغاز مورد نفوذ کابالیسم قرار گرفت، دين هندو در حوالي ۴۰۰۰ سال پیش تشکیل یافت و در ۲۶۰۰ سال پيش (توسط شخصي كاباليست و كاباليست زاده= شاهزاده اي بنام بُده) کاملاً تحریف شد، همين طور کابالیسم در حوالي ۲۰۰۰ سال پيش به دين جاماسب (مجوسي) پس از اصلاحات زردشت كه در حوالي ۲۶۰۰ سال پيش بود، نفوذ كرد و اصل هفتخوان را در آن قرار داد.
🎯دين عيسي در همان آغازش دچار رهبانيت شد. در دين اسلام ابتدا در آغازش نطفۀ كابالا در ميان امت كاشته شد و سپس توسط 👈حسن بصري و شاگردانش به آن مبتلا گشت، سپس با جريان سيل آساي كاباليسم در لباس تصوف از بودائيت از طريق ايران وارد جامعه اسلامي گشت. در قرن هشتم توسط 👈سيد حيدر عاملي به درون شيعه نيز راه يافت.
🎯تصوف در ميان هر دين، به بهانه «تبيين باطن دين» سيماي روشن و ظاهري اديان را بي اعتبار كرد و مي كند. كاباليسم در اين مسير علاوه بر ادعاي باطن گرائي، ابزار به شدت مؤثری در تهي كردن اديان از كارآئي بود و به دليل اباحه گرائي، و نيز عدم دافعه (عدم تولّي و تبري متعادل) توانست اديان را از «قدرت» به كنار نگه دارد و حاكميت كاباليسم را ادامه دهد و در اين مسير كاملاً موفق گشت.
🎯كابالا راه و روش عملي همه جانبة شيطان است كه تصوف فقط يك ابزاري است در اختيار آن.
ادامه مطلب:👇
http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=2147&level=4&subid=2147
علمی عرفانی👇
@wittj2