eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
410 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه تفسیر بیت🖕🖕 رخ بر رخ من نهی بگویم کز بهر چه شاه کرد ماتت بارها گفته ایم خدا یا زندگی یک هست، نه سال این حالت ما را تحمل می کند، به اصطلاح یعنی فرصت می دهد به ما که متوجه بشویم که این تصویر ذهنی ما نیستیم. 🎯چرا که مخصوصاً بزرگان ایران همینطور دین و بهتر از شاید واضحتر از همه 👈دین اسلام آمده، گفته که: خدا زاده نشده و نمی زاد و نظیر آن در این جهان نیست. معنی‌اش این است که ما هم زاده نشده ایم، ما هم نمی زاییم، ‌نظیر ما در این جهان نیست. اگر نظیر ما در این جهان نیست، پس این تصویر ذهنی ما نیستیم. خوب نظیر ما در این جهان نیست، پس ما هوشیاری هستیم، یا امتداد خدا هستیم، به زودی باید تشخیص بدهیم این من ذهنی ما نیستیم و رهایش کنیم.و آن چیزهایی که گذاشته بودیم در مرکزمان یکی یکی شناسایی کنیم و از مرکزمان بیرون کنیم.👌✨ هر هم هویت شدگی را که از مرکزمان بیرون می کنیم، بجایش هوشیاری می نشیند. حالا ممکن است یکی سؤال کند که اگر کسی در سن ده سالگی، دوازده سالگی تا پانزده سالگی بیست سالگی این شناسایی را نکند، و مرکزش را مادی نگه دارد، یعنی آن چیزها را نگه دارد، چی می شود؟دارد می گوید: خدا ما را مات می کند. یعنی هر کاری که می کنیم درد ایجاد می شود، ظاهراً به لحاظ من ذهنی شکوفا می شویم، که پایین می گوید مثل تره زار می شویم، مثلاً بدنمان رشد می کند، و ما می گوییم بالغ شدیم و قوی می شویم بلحاظ بدنی، بلحاظ فکری، فکرهای بهتری می کنیم، دانشمان زیاد می شود، پولمان زیاد می شود، زیباتر می شویم یعنی در هر جنبه‌ای شکوفا می شویم، ولی چون هنوز مرکز مادی داریم، دیدمان دید زندگی نیست، یا دید خدا نیست، یواش یواش که رشد می کنیم و شکوفا می شویم، مات هم می شویم. یعنی هر کاری می کنیم و هر فکری می کنیم، مثل اینکه بادام پوک می کاریم، به درد منجر می شود. هیچ نتیجه‌ای ندارد.حالا ممکن است نتیجه مادی ملموس به دین بیاید، مثلاً پولمان زیاد بشود، ولی به تدریج می بینیم روابطمان بد شد، با همسرمان دعوا شد، با بچه مان نمی سازیم، پیشرفت می کنیم ولی اعصابمان خورد می شود، برای همان می گوید که: اگر رخت را بر رخ من بگذاری، یعنی یک لحظه از جنس هوشیاری اولیه بشوی، به زندگی ارتعاش کنی، از جنس زندگی بشوی به تو می گویم، یعنی تو می شنوی. کی می گوید؟ هم خدا می گوید، هم زندگی می گوید از درون، هم بزرگان می گویند. و ما می شنویم.پس رخ بر رخ من نهی یعنی یک لحظه من از جنس هوشیاری هستم، اگر تو هم از جنس هوشیاری بشوی و نروی به ذهنت، خودت را بصورت توصیف در بیاوری، بصورت مفهوم در بیاوری و یک چیز فکری دربیاوری، حرف بزرگان را می شنوی، و من هم به تو می گویم که چرا شاه تو را مات کرده، یعنی شاه تو را مات کرده متوجه نیستی. یعنی خدا ما را مات کرده و ما بازی را هنوز ادامه می دهیم، انگار با یک نفر شطرنج بازی کنی و آن طرف شما را مات کند، بعد شما بگویید: حالا مات کردی که کردی حالا ادامه بدهیم. مات شدی یعنی چی که ادامه بدهیم، خوب مات کردی که کردی خوب ادامه بدهیم، آن دیگر بازی نمی شود که، ما هم مات شدیم.بیشتر مردم نمی خواهند بفهمند مات شدند، یکی از جنبه های مات شدگی را می بینند، مثلاً فرض کن یکی هم هویت شده، جوان هم هست، سی سالش است با جنس مخالفش می بیند گرفتار شده، شخص مقابل را گذاشته مرکزش می خواهد دربیاورد نمی شود، نمی خواهد در بیاورد نمی شود، دعوا دارد، یک رابطه بسیار دردناک دارد، با این شخص ادامه نمی تواند بدهد، جدا هم نمی تواند بشود، مات شده. ولی همین جنبه حالا در مورد ایشان مهم نشان می دهد، در هر جنبه‌ای مات شدی این یک علامت است، اگر ما یک کس دیگر را گذاشتیم مرکزمان و الان تمام فکر و ذکرمان این است که اگر از سر این شخص رها بشوم چقدر خوب می شود، این نماد این هست که شما با پول هم هویت هستی، با کار هم هم هویت هستی، با بچه‌ات هم هم هویت هستی، با بدنت هم هم هویت هستی، با پدر و مادر هم هم هویت هستی با خیلی چیزها، فقط این نیست یعنی مات هستی. ۳۶۸ علمی عرفانی👇 @wittj2
چراغ کلبه عاشق خیال دلدار است سری که عشق درونیست خانه تار است هزار خرمن شادی به نیم جو نخرد بجان دلی که غم عشق را خریدار است فیض کاشانی🌻 👇 @wittj2
ادامه تفسیر بیت🖕 🌻رخ بر رخ من نهی بگذرم کز بهر چه شاه کرد ماتت🌻 پس بنابراین عجله نکن که یک فرمولی به من بده که از شر این مسأله ام فعلاً رها بشوم، مسأله تا فقط این نیست مسأله ات ماتی ات است، مات شدی آن هم بوسیله کی؟ بوسیله شاه جهان خدا، چرا؟ برای اینکه به ما نگفتند، تقصیر شما هم نیست، تقصیر هیچکدام از ما نیست، ما حرف بزرگان را نخوانده‌ایم، پدر و مادرمان نگفتند، خانواده نگفته، مدرسه نگفته، دبیرستان نگفته، دانشگاه هم نگفته، هیچکس هم به ما نگفته، بالاخره مات کامل می شویم، در چهل سالگی می بینیم هیچ چیزی معنی دار نیست، همه چیز هم داریم ولی شاد نیستیم، خوشبخت نیستیم، حس امنیت نمی کنیم، نگرانیم، می ترسیم، اوقاتمان تلخ است، حس جدایی می کنیم. مولانا می گوید مات شدی و تا هم رخت را به رخ من نگذاری، یعنی یک لحظه از جنس زندگی نشوی، من بگویم هم نمی فهمی، توجه می کنید؟ شما متوجه می شوید مات شدید؟ و خودش توضیح می دهد، اجازه بدهید ببینم از مثنوی چی داریم بله،شما ممکن است فکر کنید که یکی دیگر باید به شما بگوید، مولانا از این سؤء تفاهم ما را در می آورد در دفتر سوم بیت ۱۲۹۸ می گوید که: 🌻چیز دیگر ماند، اما گفتنش با تو، روحُ القُدس گوید بی مَنَش🌻 روح القُدس یعنی جبرئیل، می گوید که یک چیزی ماند که من باید به تو بگویم، و جبرئیل به تو این پیغام را می دهد، بعد می گوید نه جبرئیلی در کار نیست، خودت به گوش خودت می گویی، 🌻نی، تو گویی هم به گوشِ خویشتن نی من و نی غیرِ من ای هم تو من🌻 یعنی که درست است که می گوید که اگر روی بر رخ من بگذاری به تو می گویم، ولی یک لحظه از جنس زندگی بشوی و با من ارتعاش بکنی، من به تو می گویم، ولی در واقع تو خودت به گوش خودت از درون می گویی. تمام این بینش ها و بیداری ها از درون بوسیله خود ما انجام می شود. پس بیت قبلی نباید شما را به این فکر وا دارد که من پیش کی بروم، به گوش من بگوید، یا رخ باید به رخ کی بگذارم، مولانا را باید از کجا پیدا کنم؟ نه، می گوید: نه تو خودت می گویی به گوش خودت، نه من می گویم، نه انسانهای دیگر می گویند، در حالی که تو و من یکی هستیم، تو و من از چه لحاظ یکی هستیم؟ بلحاظ این بدن که یکی نیستیم، از نظر فکری و باورها که یکی نیستیم از نظر دردها که یکی نیستیم، از نظر هوشیاری یکی هستیم، چون همه مان امتداد خدا هستیم، برای همین می گوید: ای هم تو من، پس اگر من به تو بگویم درست مثل اینکه خودت به خودت می گویی، یا تو به من بگویی. ۳۶۸ علمی عرفانی👇 @wittj2
درود بر همراهان عشق🌹🍂 آغاز مباحث حجاب استاد مهدی طیب🌻 👇👇👇
🔮🎷دین می‌گوید: کنترل ذهنت را خودت به‌دست بگیر! چرا یک عامل بیرونی باید توجّه تو را جلب کند؟! یکی از مهم‌ترین وجوه قدرت انسان «توانایی کنترل ذهن» است 💎 (ج۳) – قسمت اول- ۱ 🔹کسی که مدام پُرخوری کند، هم به خودش ضرر زده و هم در نظر دیگران به‌عنوان «شکم‌باره‌» تلقی می‌شود. اما کسی که مدام از وسایل جلب‌کنندۀ توجه (مثل تلویزیون، اینترنت و...) استفاده می‌کند، رفتارش هنوز در جامعۀ ما یک رفتار بد، تلقی نمی‌شود، درحالی‌که ضرر این کار، خیلی بیشتر از پُرخوری است! 🔹روانشناس‌ها می‌گویند «اگر کسی زیاد تلویزیون نگاه کند، خرفت می‌شود» اگر از رادیو، داستان گوش بدهی بهتر از این است که از تلویزیون، سریال نگاه کنی؛ چون یک‌مقدار فعالیت ذهنی‌ات بیشتر است و ذهنت آن‌قدر تنبل نمی‌شود! 🔹امروزه وسایل و عوامل مختلفی برای جلبِ توجه مردم ایجاد شده و این درواقع توهین به شخصیت انسان‌هاست! چون دارد می‌گوید «بگذار من برایت تعیین کنم که الان به چه چیزی توجه کنی!» اصلاً چرا یک عامل بیرونی باید توجّه تو را جلب کند؟! 🔹آدم زیاد نباید در فضایی قرار بگیرد که دیگران توجّه او را جلب کنند؛ حتی در فضای سخنرانی‌هایِ خوب مذهبی! یعنی اگر همیشه بخواهی یک کسی توجّه‌ تو را به امور معنوی جلب کند تا حالت خوب بشود، این هم بد است. 🔹بهترین لحظات عبادت، سحر است که نه موعظه‌کننده‌ای هست و نه دعاخوانی؛ فقط خودت هستی و خودت! آن لحظه‌ها تعیین‌کننده است؛ اینجا اگر توانستی خودت توجّه خودت را به چیزی جلب کنی و عمیقاً به آن فکر کنی درست است! این یکی از مهم‌ترین وجوه قدرت آدمی است و خدا قدرتمندان را دوست دارد. علیرضا پناهیان🌻 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۲ متن کامل در: @Panahian_text علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮🎷چرا معمولاً دنیا دلِ انسان‌ها را می‌بَرد ولی آخرت نه؟ دنیا با نقد بودنش تو را خراب نمی‌کند؛ این فکر و ذکر دنیاست که خرابت می‌کند! 💎 (ج۳) – قسمت اول- ۲ 🔹در دین، تعابیر متعددی هست که به «کنترل ذهن» اشاره دارد؛ یکی از آنها کلمۀ «ذکر» است. در مقابلش «غفلت» به‌معنای عدم کنترل ذهن است؛ یعنی عدم توانایی در توجه پیداکردن. 🔹امام صادق(ع) می‌فرماید: ریشۀ همۀ بدبختی‌ها غفلت است و ریشۀ همۀ سعادت‌ها‌ ذکر است (مصباح‌الشریعه/55) 🔹چرا ما باوجود این‌همه گرایش‌ خوبی که داریم، و باوجود اینکه گرایش‌های بدمان ضعیف است، معمولاً بد می‌شویم و خوب نمی‌شویم؟ به خاطر «ذکر»! 🔹خیلی‌ها فکر می‌کنند که دنیا به‌خاطر اینکه نقد و شیرین است، دلِ ما را بُرده و آخرت هم چون نسیه است و شیرینی‌هایش را نچشیده‌ایم، دل ما را نبرده است. این افراد به‌شدّت اشتباه می‌کنند! 🔹اتفاقاً نقدبودنِ دنیا به تو اثبات می‌کند که دنیا شیرین نیست! دنیا در کنار هر لذّتش، زجری به تو می‌دهد که باعث می‌شود حالت از دنیا به‌هم بخورد! آخرت هم چون نسیه است، شیرین‌تر است؛ چون خیالِ شیرینی از خود آن شیرینی بالاتر است! 🔹دنیا چون ذکرش بیشتر در ذهن ما هست و بیشتر به یادش هستیم، دل‌مان را برده است؛ یعنی خودمان سرِ خودمان را کلاه می‌گذاریم و دنیا را شیرین تصور می‌کنیم! دربارۀ آخرت هم چون کمتر به یادش هستیم، لذا کمتر دل به آن داده‌ایم. علیرضا پناهیان🌻 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۲ متن کامل در: @Panahian_text علمی عرفانی👇 @wittj2
باده درجوشش گدای جوش ماست چرخ در گردش گدای هوش ماست باده از "ما" مست شد نه ما ازو قالب از "ما" هست شد نه ما ازو مولانای جان🌻 👇 @wittj2
🔮🎷برای کنترل ذهن، باید بتوانی این ۵ کار را انجام بدهی: 💎 (ج۳) – قسمت دوم- ۱ ⭐️کنترل ذهن لااقل ۵ وجه دارد؛ یعنی برای رسیدن به قدرت کنترل ذهن، باید بتوانی این ۵ اقدام را انجام بدهی: 🔑۱. بتوانی به «آن موضوعی که خودت اراده می‌کنی» بیاندیشی یا توجّه کنی؛ نه هر موضوعی که از بیرون، توجّه تو را جلب می‌کند. 🔑۲. بتوانی «هر مدّتی که خودت اراده می‌کنی» به هر موضوعی که تعیین کرده‌ای، بیاندیشی یا به آن توجّه کنی. 🔑۳. بتوانی «عمیقاً» به یک موضوع توجه کنی و به آن فکر کنی؛ البته توجّهِ عمیق، کار بسیار دشواری است. 🔑۴. بتوانی ذهنت را از فکر و توجه به هر موضوعی که اراده کردی، منصرف کنی. مثلاً اگر دیگران توجّه تو را به چیزی جلب می‌کنند، بتوانی ذهنت را منصرف کنی و به آن فکر نکنی. 🔑۵. اجازه ندهی که امور باطل و هرزه، توجّه و تفکّرت را جلب کنند، تا بعدش لازم نشود فکرت را از آن منصرف کنی! اصلاً بدون اجازۀ تو، توجّهت به چیزی جلب نشود! 🎯نه‌تنها توجهت به امور باطل جلب نشود، بلکه بتوانی به اموری که معمولاً بداندیشی می‌آورد، «خوب» بیاندیشی و از زاویۀ خوبی نگاه کنی؛ این مهارتی بود که پیغمبرها داشتند! عده‌ای از حواریون، لاشۀ سگی را دیدند، اوّلین چیزی که توجّه‌شان را جلب کرد، بوی تعفّنِ آن بود. اما حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندان‌های سفیدی دارد! (مجموعۀ ورام/1/117) علیرضا پناهیان🌻 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۲ متن کامل در: @Panahian_text علمی عرفانی👇 @wittj2