هدایت شده از روزنـہی آگاهـی
💫بسم الله الرحمن الرحيم💫
#نقد_فرقه_صوفیه
👿👹 #چه_کسانی_نمی_فهمند؟!: گویا و رسا در نقد #عرفان_التقاطی و تفکرات یونانی
💌💌#فصل_پنجم: #برخی_ديگر_از_انحرافات_عرفای_صوفی
💢 #عرفای صوفی عقيده به جبر دارند و انسان را موجودی آزاد و مختار و بااراده نمی دانند، زيرا آنان طبق عقيده وحدت وجود قائلند که يک ذات بيشتر در عالم نيست و آن ذات در قوالب گوناگون به صورت موجودات ظهور نموده است.
بنابراين چون يک وجود و يک ذات بيشتر در عالم موجود نيست، پس يک اراده و يک فاعل هم بيشتر در عالم نيست❗️
آنان خدا را صاحب تمام فعلهاي بشر ميدانند و ميگويند که بشر فقط آلت است و هيچ گونه فاعليتی نسبت به فعل خودش ندارد.
⭕️ چنانچه که مولوی درباره ابن ملجم ملعون میگوید:
آلت حقّي تو فاعل دست حق
کی زنم بر آلت حق طعن و دق [۲]
او با اين عقيده فاسدش همگام با خوارج و ناصبيان، ابن ملجم را از
آن جنايت بزرگ تبرئه میکند و فعلش را به خدا نسبت ميدهد و آن ملعون را آلتي از جانب خدا میداند که هيچ سزاوار سرزنش نيست❗️
😳😳عجب افكار پلیدی👆👆
💢ابن عربی میگوید:
انسان همانند عروسک خيمه شب بازی میماند که حرکاتش جمله نه از خود، که🚫از خيمه شب باز است. [۱] ❌
ابن عربی تصريح ميکند که:
اثبات هرگونه قدرت براي انسان ادعای بی دليل و برهان است. [۲]
به نظر ابن عربی نه تنها انسان که سراسر هستي به حکم استعداد و اقتضاي ذاتی و لايتغير خود در طريقي معين سير ميکند که از ازل تعيين شده است و به هيچ روی دگرگون نمی شود.
📛 وی از اين مسير به صراط مستقيم تعبير ميکند. صراط مستقيم راهی است که کل هستي به ناگزير در آن سير ميکند و جمله راهها بدان باز ميگردد.
👈راهی که کردارهای ارادی انسان نيز به عنوان جزئی از کل هستی به سير در آن ميپردازد و بدين سان جبر به عنوان واقعیتی انکارناپذير چهره می نماید. [۳]
ــــمنابع.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕[۲]: مثنوي، دفتر دوم.
📕[۱]: فُتوحاتِ مَکيِّه، ج ۳، ص ۶۸.
📕[۲]: فُتوحاتِ مَکيِّه، ج ۱، ص ۴۲.
📕[۳]: دايرة المعارف تشيع، ج ۵، ص ۲۹۸ به نقل از فُصوصُ الحِکَم، ص ۱۰۶.
[39]
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سروش
Sapp.ir/rozaneyeagahi
ایتا
eitaa.com/rozaneyeagahi
هدایت شده از روزنـہی آگاهـی
💫بسم الله الرحمن الرحيم💫
#نقد_فرقه_صوفیه
👿👹 #چه_کسانی_نمی_فهمند؟!: گویا و رسا در نقد #عرفان_التقاطی و تفکرات یونانی
💌💌#فصل_پنجم: #برخی_ديگر_از_انحرافات_عرفای_صوفی
✍شيخ محمود شبستری میگوید:
🔺کدامين اختيار اي مرد عاقل
کسی کاو را بود بالذات باطل
🔺کسی کاو را وجود از خود نباشد
به ذات خويش نيک و بد نباشد
🔺اثر از حق شناس اندر همه جاي
ز حد خويشتن بيرون منه پای
هر آن کس را که مذهب غير جبر است
🔺نبی فرمود کاو مانند گبر است
به ما افعال را نسبت مجازي است
نسب خود در حقيقت لهو و بازي است
🔺نبودی تو که فعلت آفريدند
تو را از بهر کاری برگزيدند
🔺کرامت آدمي را اضطرار است
نه آن کاو را نصيب از اختيار است [۱]
حافظ ميگويد👇👇👇
گناه اگرچه نبود اختيار ما حافظ
تو در طريق ادب باش و گو، گناه من است [۲] رسائل توحيدي، ص ۸۷.
👈علامه طباطبایی ميگويد:
در جهان خارج هيچ فعلی نيست مگر فعل خداوند سبحان، و اين حقیقتی است که برهان و ذوق هر دو بر آن دلالت دارد. [۳]
ـــــمنابع.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕[۱]: گلشن راز شبستري.
📕[۲]: ديوان حافظ، غزل ۵
📕[۳]: رسائل توحيدي، ص ۸۷
[40]
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سروش
Sapp.ir/rozaneyeagahi
ایتا
eitaa.com/rozaneyeagahi
هدایت شده از روزنـہی آگاهـی
4_6005643398378161187.mp3
1.58M
⚡️ والعصر؛ قسم به زمان که داره میگذره...
❀ #سخنرانی_استادرائفی_پور ❀
🔻پیشنهاددانلود
🔺 بسیار شنیدنی✨
🔻حداقل برای یک نفر ارسال کنید.
🌴 #مهدویت
💟 @rozaneyeagahi
هدایت شده از روزنـہی آگاهـی
🔹بسم الله الرحمن الرحيم🔹
#نقد_فرقه_صوفیه
👿👹 #چه_کسانی_نمی_فهمند؟!: گویا و رسا در نقد #عرفان_التقاطی و تفکرات یونانی
💌💌#فصل_پنجم: #برخی_ديگر_از_انحرافات_عرفای_صوفی
🗣می گوييم به عرفای صوفيه👇
🚫اگر در جهانْ تمام افعال،👈 فعل خداست و فاعل در هر وطن فقط اوست و موثری جز وی نيست،
پس نتیجه گیری از اعتقادشما صوفیه👇
💢پس قاتل امام حسين عَلَيهِ السَّلام هم خود خداست و نبايد شمر و يزيد را لعنت کنيم❗️ همچنين ديگر نبايد بگوييم مولوي غلط کرده که گفته است دست ابن ملجم دست خداست‼️
و ديگر نبايد گناهکاران و مجرمان را به خاطر جرمشان مؤاخذه کنيم. زيرا فاعل تمام فعلها خداست‼️
⭕️اينگونه سخنان نه با دين سازگار است نه با عقل و نه با وجدان.
🔺عقل و وجدان انسان به راحتي اعتراف ميکند که در انجام افعالش مختار است و کسي او را مجبور نکرده است. و با پذيرش اين اختيار است که تکاليف الهي معنا مييابد و انسانها استحقاق مدح يا ذم پيدا ميکنند.
🔺 البته انسان کارهاي خود را به اذن
متعال انجام ميدهد.
برخي از رجال شيعي طرفدار ابن عربي، از آنجا که ارادت فراواني به وي دارند.
نمي خواهند بپذيرند که او شيعه نيست و با آن همه ادله که هزاران دليل بدون اغراق است بر شيعه نبودن وي، باز ميگويند ابن عربي شيعه است آن هم شيعه دوازده امامي‼️
💢و اين در صورتي است که ابن عربي در مشهورترين کتابش که فُتوحاتِ مَکيِّه است درباره شيعيان ميگويد که👇
همه آنان گمراه و اولياء شيطانند و از همه آنان گمراه تر شيعيان
دوازده امامي هستند‼️و سپس انواع و اقسام تهمتها را ناجوانمردانه به شيعه ميزند. [۱]
ــــمنابع.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕[۱]: فُتوحاتِ مَکيِّه، ج ۱، ص ۲۸۱ و ۲۸۲ باب الخامس و الخمسون في معرفة الخواطر الشيطان
[41]
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سروش
Sapp.ir/rozaneyeagahi
ایتا
eitaa.com/rozaneyeagahi
هدایت شده از روزنـہی آگاهـی
💫بسم الله الرحمن الرحيم💫
#نقد_فرقه_صوفیه
👿👹 #چه_کسانی_نمی_فهمند؟!: گویا و رسا در نقد #عرفان_التقاطی و تفکرات یونانی
💌💌#فصل_پنجم: #برخی_ديگر_از_انحرافات_عرفای_صوفی
⭕️ در همان کتاب چنان فحاشی به شيعه میکند که حتی از ناصبيان هم چنين فحاشی نسبت به شيعيان شنيده نشده است.او افرادی را نام میبرد به نام «رجبيون» و بسيار از عظمت آنان میگوید و از معرفتشان تمجيد ميکند و سپس میگوید که👇
اين گروه اولياء اللّه، باطن شيعيان رافضی را به صورت خوک ديده اند.
💢زيرا آنان نسبت به صحابه (يعني غاصبان خلافت) عقيده اي نادرست دارند. [۲] .او براي تحقير کردن پيروان خاندان عصمت و طهارت عَلَيهِمُ السَّلام شيعيان را خنزير معرفي ميکند که بگويد پيروان حضرت اميرمؤمنان داراي خباثت ظاهري و باطني هستند.
♨️ سيد جلال الدين آشتیانی که از طرفداران ابن عربی است زمانی که به اين سخنان ابن عربی ميرسد رگ غيرتش به جوش ميآيد و به شدت او را مورد سرزنش قرار ميدهد و او را شخصي زودباور و شيعه ستيز معرفی میکند. [۳]
🚫البته برخي از طرفدارانش که مدعي تشيع هستند به راحتي از اين فحاشیها میگذرند يا به نحوی توجيه ميکنند‼️ و البته زمانی که با مخالفان ابن عربی مواجهه میگردند چماق نفهمی را بر سرشان میکوبند و میگویند: نمی فهميد، نمی فهميد❗️ شما مشکل سیاسی داريد❗️ شما مخالف برخي از شخصيّتها هستيد‼️» 😟
ــــمنابع.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕[۲]: فُتوحاتِ مَکيِّه، ج ۲، باب الثالث و السبعون، ص ۸.
📕[۳]: مقدمه بر شرح فُصوصُ الحِکَم قيصري، ص ۴۴ ۴۶.
[42]
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سروش
Sapp.ir/rozaneyeagahi
ایتا
eitaa.com/rozaneyeagahi
بِسْمِ الله الرَحْمنِ الرَّحیمْ
...جبرئیل اسماءالله را باز می کند و نازل شان می کند،پائین میاورد،لذا قرآن می فرماید:《أَنزَلَ لَکُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ》ما هشت جفت حیوان برای شما نازل کردیم، حیواناتی که مفید هستند،مانند:گوسفند و گاو و شتر و مرغ وخروس و امثال اینها. می گوید نازل کردیم،از کجا نازل شدند؟ از وجود جبرئیلی نازل شدند یا می گوید اَنْزَل الحَدید: آهن را برای شما نازل کردیم. از کجا نازل می شود؟ اینها از جبرئیل نازل می شوند. جبرئیل اسماء را باز میکند و بعد اینها را تنزلشان می دهد،پایین میاورد و بعد تدبیرشان می کند.
عرض کردیم که عالی ترین موجود عالم، عقل است که تمامی نور الله را که یک نور واحد است به درون خودش جذب میکند و بعد به جبرئیل می تاباند.به جبرئیل نفس یا قلب می گویند. قلب یک موجودی است که آن وحدت را متکثرش می کند. آن حقیقت واحدی را که از عقل می گیرد، آن نور واحدی را که از عقل می گیرد این را متکثرش می کند، قلب کارش این است،بنابراین به جبرئیل هم قلب و هم نفس می گوییم،(فرقی نمی کند). این مطلب را خدمت شما درباره ی اصل عالم عرض کردیم.
در عالم طبیعت مرد مظهر عقل و زن مظهر نَفْسْ است. برای همین است که می بینید نطفه در وجود مرد بسته است، انسان است اما انسان بسته است. کتاب مکنون است.نطفه وقتی که به درون وجود زن می رود باز می شود،متکثر می شود.زن مظهر جبرئیل است.بنابراین باز می کند متکثرش می کند،لذا مظهر قلب است. دست و پا و چشم و گوش و عقل و خیال و همه این طور چیزها برایش ایجاد می شود.نطفه در وجود مرد کتاب مکنون است به وجود زن که می رود کتاب مبین میشود.همان طور که جبرئیل اسماء را باز می کند،از هم نازلشان می کند،زن هم در درون خودش این نطفه را بازش میکند وتبدیلش به یک انسان میکند و بعد نازلش می کند به عالم دنیا. این است که مرد مظهر عقل و زن مظهر نَفْسْ است.
مطلبی که وجود دارد این است که آیا اگر نَفْسْ و جبرئیل وجود نداشته باشد آن غرض خدا از این عالم حاصل می شود؟ خداوند می خواست یک انسانی را خلق کند که این انسان مظهر ذات خودش باشد.
خیر حاصل نمیشود،به خاطر اینکه اگر فقط عقل و در عالم طبیعت فقط مرد وجود می داشت دیگر فیض وجود کامل نمی شد،اگر در عالم ملائکه فقط عقل وجود می داشت یعنی نور خدا به آینه می خورد،عقل همان جا توقف می کرد،این فایده نداشت،دیگر عالم طبیعت به وجود نمی آمد، انسان کامل به وجود نمی آمد. این است که باید یک جبرئیلی باشد،عقلی باشد که آن نور را بازش بکند و بعد به طبیعت بتاباند و در طبیعت یک انسان درست بکند که مظهر خدا بشود.
بنابراین در عالم طبیعت هم اگر مرد تنها بود،دیگر فایده نداشت. اگر مرد تنها بود دیگر انسانی نمی توانست بوجود بیاید. باید یک زن باشد که آن نطفه را متکثرش بکند و به یک پیغمبر و انسان کامل تبدیلش بکند و خدا بتواند در آینه انسان کامل خودش را ببیند،اینست که زن مظهر نَفْس و یا مظهر قلب و مرد مظهر عقل است.جبرئیل از یک طرف رویش را به سمت عقل میکند، نور واحد را از عقل میگیرد و از طرفی در درون خودش متکثر میکند و رویش را به پایین به عالم طبیعت میکند.
همین قلبی هم که در درون سینه ما است همین طور است،یک وقت رویش را به عقل میکند،از رگهای بالا می گیرد و بعد رویش را به پایین می کند و به رگهای پایین می دهد و بعد به تمام بدن می فرستد. جبرئیل هم این طوری است رویش را بالا می کند،نور واحد را از عقل می گیرد و بعد در درون خودش تجزیه می کند،سپس رویش را به پایین می کند به عالم طبیعت و دنیا نازلش می کند. جبرئیل را قلب می گویند به خاطر اینکه در انقلاب است،هی رویش را به بالا و هی رویش را به پایین می کند.
در عالم ملائکه یک عقل و یک نَفْس وجود دارد که عقل اول و جبرئیل هستند،در کل عالم طبیعت هم یک عقل و یک نَفْسْ وجود دارد که عقل مرد و نَفْسْ زن است. در خود انسان هم عقل و هم نَفْسْ وجود دارد، همه ی ماها هم عقل و هم قلب داریم.قلب نه این قلب ها، قلب یک مرتبه ی عقلی و مجرد است. همه ما هم یک عقل و یک (نَفْسْ یا قلب) داریم،فرقی نمی کند. ما در مرتبه عقل خودمان حقایق را به طور واحد داریم.
فرض کنید یک معلم قبل از این که سر کلاس برود،تمام آن معلومات خودش را در عقلش به یک وجود واحد دارد،بعد از این که سر کلاس رفت،آن معلوماتش از عقلش به قلبش می تابند و قلب باز می کند،سپس بر زبانش جاری می شود و کلمات پشت سر هم میشوند،متکثر می شوند.
بنابراین در انسان هم عقل و هم قلب وجود دارد.
اگر قرار بود که در عالم فقط پیغمبر خلق شود، پیغمبر مظهر عقل است بنابراین اسماءالله را از خدا می گیرد،اما عقلانیت فوق العاده قوی است،(قلب هم دارد اما قلب در تحت شعاع قوی عقل قرار گرفته است).پیغمبر آنقدر بالا رفته است که با همان عقل کل اتحاد پیدا کرده است،البته با جبرئیل هم اتحاد دارد،منتهی چیزی...
ادامه مطلب👇👇👇
علمی عرفانی👇
@wittj2
☝️☝️☝️
منتهی چیزی که است عقل آن قدر قوی است که قلب را تحت شعاع قرار داده است.
بنابراین آن نوری را که عقل پیغمبر از خدا می گیرد،از الله می گیرد،این در همان مرتبه جمع و جامعیّت خودش در همان مقدار می ماند، این را نمی تواند در مرتبه قلب خودش باز بکند و تنزلش بدهد و عالم آفرینش را تشکیل بدهد و ایجاد بکند.چون عرض کردم پیغمبر مظهر عقل است. عقل در آنحضرت فوق العاده قوی است و قلب را تحت شعاع خودش قرار داده است.
بنابراین نمی تواند آن نور را که جامع همه اسماء خداست،در مرتبه قلب خودش تفصیلش بدهد و بازش بکند و موجودات عالم را پدید بیاورد. عقل قوی است و قلب تحت شعاع قرار دارد.
در اینجا لازم است یک زن وجود داشته باشد، پای یک زن در میان باشد که این زن از طرفی از لحاظ عقلی آنقدر قدرت داشته باشد که بتواند با عقل پیغمبر یک اتصال تام پیدا بکند و آن نور واحد را را از عقل پیغمبر بگیرد،چون زن مظهر قلب است.باید قلب در این زن قوت کامل داشته باشد.
بنابراین آن نوری را که از عقل پیامبر گرفت در قلب خودش می تاباند و در قلب خودش اسماءالله را تجزیه میکند.وقتی که تجزیه شان کرد حالا عالم آفرینش را ایجاد میکند،اسماء را یکی یکی از قلب خودش،از مرتبه جبرئیلی خودش تنزل میدهد و عالم را ایجاد میکند.این زن همان حضرت زهرا سلام الله علیها است که از طرفی در مرتبه ی عقل است و از طرفی به خاطر زن بودن در مرتبه ی نَفْسْ و یا قلب است. این چیزی است که حضرت زهرا دارد و پیغمبر ندارد یعنی حضرت زهرا در مرتبه عقل است مانند پیغمبر و همچنین در مرتبه قلب هم است.عرض کردم پیغمبر در مرتبه قلب هم است،نمی خواهیم بگوییم ندارد چون کسی که به عقل رسیده به قلب هم رسیده است،پیغمبر سر راه عروجش از عقل اول از جبرئیل هم گذشت دیگر یعنی جبرئیل هم است یعنی گذشت و به عقل رسید. چون مرد است عقل در او یک ظهور فوق العاده قوی دارد قلبش را تحت شعاع قرار داده است،لذا این نور واحد نمی تواند بر قلبش بتابد و این قلب اسماءالله را تجزیه بکند.بنابراین اگر خداوند فقط پیغمبر را خلق می کرد اصلا عالم آفرینش به وجود نمی آمد، یعنی اگر فقط عقل تنها را خلقش می کرد عالم به وجود نمی آمد.اگر عالم به وجود بیاید باید اسماء خدا متجزی بشوند،از هم جدا بشوند و بعد این اسماء در عالم طبیعت تنزل داده بشوند و عالم طبیعت به وجود بیاید. آدم ها و حیوانات و جمادات را به وجود بیاورند. بنابراین این عقل پیغمبر آنچنان قوی است که قلب را تحت شعاع قرار داده است.
بنابراین اسماءالله وقتی به قلب پیامبر می تابند نمی توانند تجزیه بشوند. اینجاست که باید حتماً یک زن وجود داشته باشد. سِرِّ آفرینش حضرت زهرا در این است. باید یک زن وجود داشته باشد،باید یک منشور وجود داشته باشد. آن آینه ای که مثال زدم کافی نیست،باید یک منشور هم وجود داشته باشد تا نوری که از آینه می تابد را تجزیه اش بکند. قلب باید این کار را بکند جبرئیل باید این کار را بکند.
بنابراین همه ما در واقع مخلوقات حضرت زهرا هستیم. از تابش شعاع های اسماء از قلب ایشان به وجود آمده ایم. البته باز هم می گویم بحث این نیست که بخواهیم خدا را برداریم،اینها را جانشین کنیم. اینها خُلَفای خدا هستند. اینها همه شان به اذن الله کار انجام می دهند.
فرض کنید این آینه،این منشور،بدون خورشید هیچ کاره هستند. اگر خدا نباشد نه عقل و نه جبرئیل و نه عالم طبیعت است. لذا با عنایت به اینکه شما به این مسئله توجه دارید این مسائل را عرض می کنم.
حضرت عیسی می فرمایند:من برای شما به اذن الله پرنده خلق میکنم. یعنی من مظهر اسم خالق به اذن الله هستم.یعنی به خاطر اسم خالقیّت که در من تابیده است. این اسم از کجا تابیده است ؟ از خدا تابیده است.
در نتیجه باید یک زن وجود داشته باشد که بین عقل پیغمبر و موجودات عالم واسطه باشد که بتواند با عقل پدرش یک اتحاد تام پیدا بکند و نور را از پدرش بگیرد سپس به مرتبه قلب خودش تنزل بدهد،و این اسماء را باز بکند و بعد از این که باز کرد اینها را به مرتبه طبیعت تنزل بدهد و موجودات را بیافریند.
عرض کردم که همه ما مخلوقات حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم. از قلب حضرت زهرا همه موجودات پدید آمده اند.مادر همه ما،همه موجودات حضرت زهرا است...
از اینجا معلوم می شود که حضرت زهرا فضیلتی دارد که آنها ندارند《وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما》. باز هم عرض می کنم این طور نیست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مقامش از پیغمبر بالاتر است،نه این طور نیست.همانطور که گفتیم نه اینکه پیغمبر اکرم مرتبه قلب را نداشته باشد که بگوییم نقص دارد،دارد ولی تحت شعاع نور عقلش است،پس قلب در رسول خدا خیلی نمیتواند فعالیت بکند. پیغمبر اکرم قران را که...
ادامه مطلب👇👇👇
علمی عرفانی👇
@wittj2
☝️☝️☝️
پیغمبر اکرم قرآن را که نازل کرد می فرماید: نَزَّلَهُ عَلىٰ قَلْبِکَ
بر قلب پیغمبر نازل شد،ولی قلب پیغمبر خیلی نتوانست قرآن را تفصیلش بدهد. آن نور قرآن را که گرفت 6000 تا آیه درست کرد. اگر همه دین همین بود پس چرا ائمه بعدی آمدند؟ معلوم می شود که تفصیل پیغمبر آنچنان که باید آنقدر گسترده نبود. قلب پیغمبر که نور قرآن را گرفت همینقدر بوده که توانست 6000 آیه درست بکند. لذا می بینیم ائمه دیگر هم باید بیایند و به همین اکتفا نمی شود کرد.
بنابراین گفت کتاب الله و عترتی. این دو تا با هم...
برگرفته از جلسات
#مقامات_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#علامه_مروجی_سبزواری🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
ای خسرو مه وش بیا ای خوشتر از صد خوش بیا
ای آب و ای آتش بیا ای در و ای دریا بیا
مخدوم جانم شمس دین از جاهت ای روح الامین
تبریز چون عرش مکین از مسجد اقصی بیا
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
4_5987860644634821745.mp3
2.98M
⭐️دشمن قلب
🎷علامه مروجی سبزواری
🌻گر حلال آمد پی قوت عوام
عاشقان دوست را آمد حرام🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
اشارت کرد شاهانه که جست از بند دیوانه
اگر دیوانهام شاها تو دیوان را سلیمانی
شها همراز مرغابی و هم افسون دیوانی
براین دیوانه هم شایدکه افسونی فروخوانی
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
بر دیوانگان امروز آمد شاه پنهانی
فغان برخاست از جانهای مجنونان روحانی
میان نعرهها بشناخت آواز مرا آن شه
که صافی گشته بود آوازم از انفاس حیوانی
مولانای جان🌻👌⭐️
👇
@wittj2
🔸🔸🔸
دزدیده چون جان می روی
اندر میان جان من
سرو خرامان منی
ای رونق بستان من
چون می روی بیمن مرو
ای جانِ جان بیتن مرو
وز چشمِ من بیرون مشو
ای شعله ی تابان من
هفت آسمان را بردَرَم
وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری
در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم
شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من
وی روی تو ایمان من
بیپا و سر کردی مرا
بیخواب و خور کردی مرا
سرمست و خندان اندرآ
ای یوسفِ کنعان من
از لطف تو چو جان شدم
وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده
در هستی پنهان من
گل جامه در از دست تو
ای چشم نرگس مست تو
ای شاخها آبست تو
ای باغ بیپایان من
جانم چو ذره در هوا
چون شد ز هر ثقلی جدا
بیتو چرا باشد چرا
ای اصل چار ارکان من
ای شه صلاح الدین من
ره دان من ره بین من
ای فارغ از تمکین من
ای برتر از امکان من...
مولانای جان🌻❤️
👇
@wittj2
آستینی بفشاندم به هوای معراج
که ملک را نرسد بال و پری بهتر از این
گر به تاثیرِ سخن واقفی از عشق بگو
کز تو بر جای نماند اَثری بهتر از این...
شهریار🌻👌⭐️
👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
آستینی بفشاندم به هوای معراج که ملک را نرسد بال و پری بهتر از این گر به تاثیرِ سخن واقفی از عشق بگ
اشاره ی شاعر به گویش زبانی و دلی ست از عشق...که بسیار در مسیر سلوک موثر است و تاکید بر خواندن ادعیه و متون زیارتی از این قبیل گویش هاست.👌⭐️
از سر تعمیر دل بگذر که معمارانِ عشق
روز اول رنگ این ویرانه ویران ریختند...
بیدل دهلوی🌻👌❤️
👇
@wittj2
هدایت شده از پروانه های وصال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کنترل_ذهن
🔥 اگه قرار باشه اموری که توجه ما رو جلب میکنند، فقط به اونها نگاه کنیم!!!
دیگه هیچ وقت به یاد خدا نخواهیم افتاد⁉️
🎥 کاری از گروه رسانه ی تنها مسیر 🍃
🔮🎷تولد دوباره قاعده بورن : داستان مرموز ظهور واقعیت فیزیکی از دل ریاضیات انتزاعی کوانتومی (قسمت دوم)
✍ ناهید سادات ریاحی در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷تازه ترین اخبار کوانتومی کوانتوم فیزیک کوانتومی
در قسمت اول داستان تولد دوباره قاعده بورن کمی از تاریخچهی آن صحبت کردیم و پس از آن به سراغ پژوهش جدیدی رفتیم که سعی کرده این قاعده مرموز را دوباره از نو بنا کند. درلابهلای این بحث، دوباره به چالش بزرگ اندازه گیری برخوردیم. در این قسمت، میخواهیم کمی بیشتر در مورد این چالش و ارتباطش با قاعده بورن صحبت کنیم، 👌⭐️جایی که پای تفسیر جنجالی چندجهانی به میان میآید.
درک اندازه گیری به کمک قاعده بورن، انگیزهای است که افراد زیادی را ترغیب کرده تا به جای آموختن و پذیرفتن، تلاش کنند آن را توضیح دهند. یکی از جالبترین تلاشها در این زمینه که توسط ریاضیدان آمریکایی، اندرو گلیسون (Andrew Gleason) در سال ۱۹۵۷ انجام شد، نشان داد که قاعده بورن از برخی اجزای دیگر ساختار ریاضی استاندارد مکانیک کوانتومی پیروی میکند: به عبارت دیگر، این قاعده، بستهای فشردهتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسید. با این وجود گلیسون فرض میکند برخی جنبههای کلیدی فرمالیسم ریاضی برای ارتباط حالات کوانتومی به نتایج یک اندازه گیری خاص، لازم هستند.
🎯یک رویکرد بسیار متفاوت برای بدست آوردن قاعده بورن، بر تفسیر بحثبرانگیز چند جهانی مکانیک کوانتومی تکیه میکند.
🔑 چند جهانی، تلاشی برای حل معمای اندازه گیری های کوانتومی با این فرض است که به جای انتخاب فقط یکی از چند نتیجهی ممکن، همهی آنها در جهانهای متفاوتی که از جهان ما جدا شدهاند (یا شکافته شدهاند)، وجود دارند. در اواخر دههی ۱۹۹۰، یکی از مدافعان چندجهانی به نام دیوید دوچ (David Deutsch) ادعا کرد که احتمالات قطعی کوانتومی، دقیقا چیزهایی هستند که یک مشاهدهگر سلیم برای پیشبینی، نیاز دارد؛ استدلالی که میتواند برای بدست آوردن قاعده بورن استفاده شود. در ضمن، لو ویدمن (Lev Vaidman) از دانشگاه تلآویو و به طور مستقل سین کارول (Sean Carroll) و چارلز سبنز (Charles Sebens) از کلتک پیشنهاد کردند که قاعده بورن تنها قاعدهای است که احتمالات درست را در یک بسگیتی چندجهانی، در لحظهای پس از آنکه یک شکافتگی رخ داده، اما قبل از اینکه مشاهدهگری نتیجهی اندازه گیری را ثبت کند، بدست میدهد. در آن لحظه، مشاهدهگران هنوز نمیدانند در کدام شاخه از جهان قرار دارند، اما کارول و سبنز استدلال کردند👈 «راهی منطقی برای حدس نتایج در چنین مواردی وجود دارد که مستقیما منجر به قاعده بورن میشود». تصویر چندجهانی هم، مشکلات خودش را دارد، اما حداقل این مسئله را که اگر هر نتیجهی ممکنی، به طور قطع بدست آید، اصلا «احتمال» چه معنایی میتواند داشته باشد را ندارد. گالی میگوید:
تفسیر چند جهانی به تعمیر اساسی بسیاری از مفاهیم و شهودات بنیادی نیاز دارد.
⭐️علاوه بر این، برخی میگویند راه منسجمی برای ارتباط یک مشاهدهگر قبل از یک شکافتگی، به همان مشاهدهگر پس از آن، وجود ندارد و بنابراین به صورت منطقی واضح نیست که کاربرد قاعده بورن برای اینکه یک مشاهدهگر قبل از رویداد، چیزی را پیشبینی کند، به چه معناست. به همین دلیل، استخراجهای چندجهانی قاعده بورن به طور گسترده پذیرفته نمیشوند. اکنون ماسانس و همکارانش، استدلالی کردهاند که به فرضیات گلیسون نیازی ندارد. آنها نشان میدهند در حالیکه این قاعده، معمولا به عنوان یک افزودنی به اصول موضوعهی مکانیک کوانتومی، اضافه میشود، وقتی اندازه گیری ها، نتایج منحصربفرد تولید میکنند، قاعده بورن از خود آن اصول پیروی میکند. این بدان معناست که اگر وجود حالات کوانتومی را در کنار تجربهی کلاسیکی (فقط یکی از آنها واقعا مشاهده میشود) داشته باشیم، راهی جز مربع کردن تابع موج برای ارتباط این دو نداریم. ماسانس میگوید:
پژوهش ما نشان میدهد که قاعده بورن، 👌نه تنها یک حدس خوب است، بلکه تنها حدس منطقی سازگار است.
⭐️برای رسیدن به این نتیجه، ما فقط چند فرض بنیادی نیاز داریم. اول اینکه حالات کوانتومی به شیوهی معمول، فرمولبندی میشوند: به صورت بردارها که هم دارای اندازه هستند و هم جهت. مثل این که بگوییم هر نقطهای روی کره زمین را میتوان با طول، عرض و ارتفاع جغرافیایی خاصی نمایش داد. فرض بعدی هم یک فرض کاملا استاندارد در مکانیک کوانتومی است: تا وقتی اندازه گیری روی یک ذره انجام نشود، آن ذره به شیوهای که به آن، یکانی (unitary) میگویند، در زمان تغییر میکند، به زبان بسیار ساده یعنی تغییراتش، نرم و موجگونه هستند و اطلاعات را در مورد ذره، حفظ میکنند. معادله شرودینگر دقیقا چنین رفتاری را تجویز میکند و در حقیقت یکانی بودن است که اندازه گیری را چنین مسئلهی چالشبرانگیزی میکند، زیرا اندازه گیری، یک فرآیند غیر یکانی است که
👇
طی آن فروریزش تابع موج رخ میدهد. در یک اندازه گیری تنها یکی از چند حالت بالقوه مشاهده میشود: اطلاعات گم میشوند.
محققان همچنین فرض میکنند نحوهی گروهبندی بخشهای مختلف یک سیستم چندبخشی، نباید تفاوتی در نتیجهی یک اندازه گیری ایجاد کند. گالی میگوید:
این فرض، بسیار بنیادی است، در واقع به نوعی پیششرط هرگونه استدلالی در مورد جهان است.
فرض کنید سه سیب دارید. اگر من بگویم، دو سیب در سمت راست و یکی در سمت چپ قرار دارد و شما بگویید، دو سیب در سمت چپ و یکی در سمت راست قرار دارد، در واقع هر دوی ما آنها را به درستی توصیف کردهایم. این حقیقت که ما سیبها را با تقسیم کردن خط چپ و راست، در جایی قرار میدهیم، یک انتخاب ذهنی است و این دو توصیف، به یک اندازه درست هستند.
فرض نهایی، خود اندازه گیری را در برمیگیرد: یک اندازه گیری روی یک سیستم کوانتومی باید یک نتیجهی منحصربفرد تولید کند. هیچ فرضی دربارهی چگونهی رخ دادن این پدیده وجود ندارد: فرمالیسم کوانتومی چگونه باید برای پیشبینی احتمال نتایج استفاده شود؟ محققان نشان میدهند اگر اصل موضوعه دربارهی منحصربفردی اندازه گیری، ارضا شود، این فرآیند باید از قاعده بورن تبعیت کند. هر جایگزین دیگر قاعده بورن برای بدست آوردن احتمال نتایج مشاهده شده از تابع موج، اصول موضوعهی اولیه را ارضا نخواهد کرد.
نتیجه، فراتر از این میرود: این یافته میتواند روشن کند که اصلا دستگاه اندازه گیری مکانیک کوانتومی چیست. به طور خلاصه، مجموعهای از ملزومات فنی وجود دارد: توابع ریاضی کهعملگرهای هرمیتی نامیده میشوند و روی تابع موج عمل میکنند تا ویژه مقادیر مرتبط به احتمالهای اندازهگیری را تولید کنند، اما ماسانس و همکارانش هیچ یک از آنها را از ابتدا فرض نمیکنند. در عوض، آنها درمییابند که تمام این پیشنیازها مانند قاعده بورن، در فرضهای بنیادی نهفتهاند و نیازی به چیزهای اضافی نیست. گالی میگوید:
ما فقط فرض میکنیم یک سری سوال وجود دارد که وقتی پرسیده شدند، اصول اولیه، یک پاسخ را با احتمال مشخصی برمیگردانند. سپس به کمک فرمالیسم نظریه کوانتومی نشان میدهیم که فقط سوالات، پاسخها و احتمالات، چیزهای کوانتومی هستند.
این کار نمیتواند به این سوال دشوار که چرا نتایج اندازه گیری، منحصربفرد هستند، پاسخ دهد، در عوض، منحصربفردی را بدیهی فرض میکند و آن را به بخشی از تعریف اندازه گیری تبدیل میکند. گالی میگوید:
منحصربفردی حتی برای آغاز کار علمی لازم است.
اما یکی از شرایط مهم هر فرض حداقلی در نظریه کوانتومی، سرراست بودن آن است. آراجو فکر میکند ممکن است رازهای بیشتری در فرضیاتی که با چشم میبینیم، وجود داشته باشد. او میگوید:
آنها بسیار فراتر از این فرض میروند که یک اندازه گیری وجود داشته و یک نتیجهی منحصربفرد دارد. مهمترین فرض آنها، این است که مجموعهی ثابتی از اندازه گیریها وجود دارد که احتمالهایشان، برای تعیین کامل یک حالت کوانتومی کافی است.
به عبارت دیگر، فقط بحث اینکه اندازه گیری ها وجود دارند، نیست، بلکه اندازه گیری ها با احتمال نتایج مرتبطشان میتوانند هر چیزی که میدانید را به شما بگویند. به نظر منطقی میرسد، اما به طور بدیهی درست نیست. آراجو این مقاله را کاری بزرگ مینامد، اما اضافه میکند:
من فکر نمیکنم که این کار واقعا قاعده بورن را توضیح دهد، با این وجود، بدون توجه به اینکه ما بدون آب میمیریم، توضیح میدهد آب چیست.
و البته یک سوال دیگر باقی میماند: چرا قاعده بورن فقط احتمالها را مشخص میکند و نه نتایج قطعی را؟
ادامه دارد…
👇
@wittj2
غیر آن قطب زمان دیدهور
کز ثباتش کوه گردد خیرهسر
پای نابینا عصا باشد عصا
تا نیفتد سرنگون او بر حصا
آن سواری کو سپه را شد ظفر
اهل دین را کیست سلطان بصر
با عصا کوران اگر ره دیدهاند
در پناه خلق روشندیدهاند
گر نه بینایان بدندی و شهان
جمله کوران مردهاندی در جهان
نه ز کوران کشت آید نه درود
نه عمارت نه تجارتها و سود
"جناب مولانای جان"
🌷
🔮🎷#آداب_ماه_رجب
#استاد_محمود_امامی
#بخش_اول :
در آداب ماه رجب 60 رکعت نماز هست، شبی دو رکعت؛ تا آخر ماه.
که در هر رکعت سه مرتبه سوره ی کافرون است و یک سوره ی توحید.
و بعد از نماز این دعاست که:
«لاإله إلا الله وحده لاشریک له »
این دعا موجب #غفران می شود.
دعای خیلی خوبی است.
#غفران یعنی چه؟
یعنی آمرزیده شدن.
غفران و آمرزش یعنی چه؟
ادامه دارد...
✍️ پیاده شده از فایل صوتی دروس اخلاق حضرت استاد امامی
علمی عرفانی👇
@wittj2