🔮🎷چالشی در عقل گرایی انتقادی
💎"عقل گرایی انتقادی"،نه "عقلانیت حداکثری" را میپذیرد، و نه "ایمان گرایی افراطی"را؛ یعنی هم امکان نقد و ارزیابی عقلانی نظام های دینی اعتقاد دارد و هم صحت یک نظام دینی را به صورت قاطعانه و همگانی میسر نمیداند.
💎میتوان نظام های دینی را عقلا مورد ارزیابی و نقد قرار داد؛ ولی اثبات قاطع و همگانی آنها امکانپذیر نیست.
بر اساس این رویکرد، باید تمام تلاش خود را در شناخت براهین موید نظام های دینی به کار گیریم و آنگاه، براهین را در نظام های رقیب مقایسه کنیم و تمام انتقادها را مورد پژوهش قرار دهیم.
🎓عقل گرایی انتقادی؛ بیش از آنکه طالب اثبات قطعی باورهای دینی و نظام های اعتقادی باشد، بر نقش عقل در نقد اعتقادات دینی تاکید میورزد و این نگرش، توجیه عقلانی باورهای دینی را نادیده میگیرد و حکم قطعی را از خود سلب میکند و نفی حکم قطعی، ساختمان خود اصول انتقاد را ویران کرده و به نسبیت میانجامد.
🎓آیا میتوان با نفی عقل گرایی حداکثرب و ایمان گرایی افراطی با عقل گرایی انتقادی روی آورد و آن را راه حل کافی و متعارف محسوب کرد؟ حق مطلب این است که عقل گرایی انتقادی ، از معرفت شناسی کانت و علم گرایی کارل پوپر متاثر است با توجه به چالش های پیش روی این دو راه ،این مدل از عقل گرایی نیز آسیب پذیر است.
🎓"معرفت شناسی کانت" که همان فلسفه ذهن اوست، با پرداختن نظریه "پدیدار شناسی" ،به توقف ذهن در پشت دیوار "نمود ها" یا پدیدار ها و عدم راهیابی آن به "بود ها" یا واقعیات رأی میدهد؛ در نتیجه؛ دست عقل را از کشف واقع و رسیدن به حقایق کلی خلع میکند.
🎓پوپر نیز در قاعده "ابطال پذیری"، خود راه رسیدن به یقین توسط علوم و حتی "استقرا" را سد کرده است.
بدین ترتیب که:
<<عقل توان و صلاحیت صدور حکم قطعی درباره هیچ یافته ای را ندارد.>>
در حالی که این دو مکتب توان پشتیبانی از عقل گرایی انتقادی را ندارند.
#عقل_گرایی_انتقادی.
#امانوئل_کانت.
#کارل_پوپر.
علمی عرفانی👇
@wittj2