eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
412 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮🎷آلبرت انیشتین: تنها دلیل برای وجود زمان این است که همه چیز با هم اتفاق نیفتد. @wittj2
🔮🎷"ماده به عنوان انرژی متراکم" تا این جای کار، موضوع یگانگی قوانین طبیعت نسبتأ مبهم بوده و اگر انیشتین قدم مهم بعدی را برنمی داشت، شاید به همین صورت نیز باقی می ماند. او فهمید که اگر زمان و فضا می توانند بصورت یک ماهیت منفرد که فضا-زمان نامیده می شود با هم یکی شوند، پس شاید ماده و انرژی هم بتوانند بصورت رابطه ای دیالکتیک با هم یکی شوند. او استدلال کرد که اگر خط کش ها می توانند کوتاه تر شده و یا ساعت ها کندتر شوند، پس هر چیزی که ما با خط کش و ساعت ها اندازه گیری می کنیم نیز باید تغییر کند. در آزمایشگاه یک فیزیکدان، هر چیزی توسط خط کش و ساعت اندازه گیری می شود، این به آن معناست که فیزیکدان ها مجبور بودند تمام کمیت های آزمایشگاهی را که قبلأ ثابت فرض می کردند، دوباره تنظیم کنند. بخصوص انرژی، کمیتی است که بستگی دارد به اینکه ما چگونه بازه های زمان و مکان را اندازه بگیریم. یک اتومبیل آزمایشی که در حال سرعت، با یک دیوار آجری برخورد می کند قطعأ دارای انرژی می باشد. اما اگر اتومبیل در حال سرعت، به سرعت نور نزدیک شود، خصوصیات آن در هم می ریزند. بدنه آن مثل یک آکاردئون جمع شده و ساعت ها درون آن کندتر کار می کنند. مهم تر از آن اینکه انیشتین دریافت که با بالا رفتن سرعت اتومبیل، بر جرم آن افزوده می شود. اما این جرم اضافی از کجا می آید؟! @wittj2
🔮🎷ادامه از "ماده به عنوان انرژی متراکم" انیشتین این گونه نتیجه گیری کرد که جرم اضافی از انرژی حاصل شده است. این موضوع، عواقب نامطلوبی بدنبال داشت؛ دو نمونه از کشفیات بزرگ فیزیک در قرن نوزدهم بقای جرم و بقای انرژی بود، یعنی جرم کل و انرژی کل یک سیستم بسته، که بطور جداگانه در نظر گرفته شده است، تغییر نمی کنند. به عنوان مثال، اگر اتومبیل در حال شتاب گرفتن به دیوار آجری برخورد کند، انرژی اتومبیل ناپدید نمی شود، بلکه بصورت انرژی صوتی تصادف، انرژی جنبشی قطعات خرد شده آجر که به اطراف پرت می شوند، انرژی حرارتی و غیره تبدیل می شود. انرژی کل (و جرم کل) قبل و بعد از تصادم، یکسان خواهند بود. با این وجود، حال انیشتین می گفت که انرژی اتومبیل می تواند به جرم تبدیل شود! یک قانون بقای جدید که بر اساس آن جمع کل ماده ای که به انرژی تبدیل می شود، ثابت باقی می ماند. جرم بطور ناگهانی ناپدید نمی شود و همچنین انرژی نیز از هیچ بوجود نمی آید. جرم، تنها زمانی ناپدید می شود که مقادیر عظیمی از انرژی آزاد شده باشد و یا برعکس. وقتی که انیشتین 26ساله بود، دقیقأ محاسبه نمود که در صورت صحت اصل نسبیت، انرژی چگونه باید تغییر کند و رابطه "E=mc^2" را کشف کرد. ادامه دارد... @wittj2
🔮🎷ادامه از "ماده به عنوان انرژی متراکم" از آنجایی که توان دوم سرعت نور (c^2) عددی نجومی است، لذا مقدار بسیار اندکی از ماده می‌تواند انرژی فوق‌العاده عظیمی ایجاد کند. داخل کوچک‌ترین ذرات ماده، منبعی از نوشته نهفته است که بیش از یک میلیون برابر انرژی آزاد شده از انفجار یک ماده شیمیایی است. به مفهومی، می‌توان ماده را بعنوان یک منبع انرژی تقریباً پایان‌ناپذیر دانست، یعنی ماده عبارت است از انرژی متراکم. با این وصف، تفاوت زیادی بین کار "هینتون" ریاضیدان و "انیشتین" فیزیکدان می‌بینیم. هینتون بیشتر وقت خود را صرف متصور ساختن ابعاد فضایی بالاتر نمود. او علاقه‌ای به یافتن یک توضیح فیزیکی برای بعد چهارم نداشت. اما انیشتین دریافت که بعد چهارم را می‌توان بعنوان یک بعد زمانی در نظر گرفت. او با این عقیده و غریزه فیزیکی، به این موضوع رسید که ابعاد بالاتر هدفمند هستند: متحد ساختن اصول طبیعت. او با افزودن ابعاد بالاتر، می‌توانست مفاهیم فیزیکی را با هم متحد کند، مفاهیمی چون ماده و انرژی که در یک دنیای سه‌بعدی، هیچ‌گونه ارتباطی با هم ندارند. در این اصل، مفهوم ماده و انرژی بعنوان یک واحد در نظر گرفته می‌شود: ماده-انرژی. تأثیر مستقیم کار انیشتین درباره بعد چهارم، بمب هیدروژنی بود که ثابت شده‌است قوی‌ترین ساخته علم در قرن بیستم بود. @wittj2
🔮🎷 در جهان کوانتمی ما،هر حرکتی بر روی حرکت دیگر تاثیر میگذارد و هیچ دو حرکتی با یکدیگر اشتباه گرفته نمیشود.از آن جایی که موجودات کوانتمی امواج هستند،تمام حرکات از جمله اعمال و رفتار ما نیز روی یکدیگر تاثیر میگذارد و مصداق جمله "از هر دست بدهی ،از همان دست میگیری" است. به قول ریچارد فاینمن کوانتم دان معروف: ذرات با همدیگر میرقصدند ،نه جداگانه. یکی از مهمترین مکاتبی که در این موضوع مطرح میشود،مکتب همئومورفیسم است و در حال حاضر در ایران توسط یکی برجسته ترین نوابغ کشور،"دکتر هادی هدایتی"، در دست تحقیق و توسعه است.ایشان معتقد به استفاده از تاثیرات اجتماعی علم فیزیک به خصوص شاخه کوانتم ،در عرصه های اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی میباشند که برای اولین بار مطرح شده است و مباحث ایشان در این زمینه حتی با نتایج "جان نش" در نظریه بازی ها برابری میکند. @wittj2
🔮🎷"درهم پیچیدگی های فضا" این ایده که "نیرو" را می توان با استفاده از هندسه محض توضیح داد، بنای اعتقادی انیشتین را تشکیل می داد. انیشتین به تنهایی، برنامه اصلی کاری ریمان را مبنی بر ارائه توضیح هندسی محض برای مفهوم نیرو کشف کرد. به یاد داریم که ریمان از مثال سطحستانی هایی که روی یک صفحه کاغذ مچاله شده زندگی می کنند استفاده کرد. از نظر ما روشن است که سطحستانی هایی که روی یک سطح مچاله شده و چروک خورده کاغذ حرکت می کنند، نخواهند توانست که روی یک خط مستقیم حرکت کنند. با حرکت در هر مسیری، احساس خواهند کرد که "نیرویی" از چپ و راست بر آن ها اعمال می شود. برای ریمان، انحنا یا درهم پیچیدگی فضا، علت بروز نیرو می باشد. بنابراین درواقع نیروها وجود ندارند و آنچه اتفاق می افتد، این است که شکل خود فضا خمیده می شود. با این حال اشکال روش ریمان این بود که او نمی دانست گرانش یا الکتریسیته و مغناطیس چگونه باعث درهم پیچش فضا می شوند. رویکرد وی بر اساس ریاضیات محض بود، بدون داشتن هرگونه تصویر فیزیکی ملموس از اینکه انحنای فضا دقیقأ چگونه صورت می گیرد. انیشتین بر این مانع که باعث عدم موفقیت ریمان شده بود، فائق آمد. ادامه دارد... @wittj2
🔮🎷 "در هم پیچیدگی‌های فضا" برای مثال فرض کنید یک وزنه بر روی یک پارچه گسترده، قرار گرفته شده باشد. مسلماً وزنه در داخل پارچه فرو رفته و تورفتگی ملایمی ایجاد خواهد نمود. در این صورت اگر گلوله کوچک‌تری روی این پارچه انداخته شود، مسیری دایروی یا بیضوی، حول وزنه طی خواهد نمود. ناظری که از دور به این گلوله در حال گردش نگاه کند، ممکن است بگوید که یک "نیروی آنی" از طرف وزنه بر گلوله اعمال می‌شود و مسیر حرکت آن را تغییر می‌دهد. با این وجود، در نگاهی دقیق‌تر، مشاهده این‌که چه اتفاقی می‌افتد، ساده خواهد بود. وزنه باعث انحنادار کردن پارچه و بنابراین مسیر حرکت گلوله شده است. به‌طور مشابه، اگر سیاره‌ها حول خورشید می‌گردند، به‌دلیل حرکت در فضایی است که به‌خاطر حضور خورشید، انحنا یافته است. بنابراین، دلیل ایستادن ما روی کره زمین و پرت نشدن به فضا این است که زمین دائماً فضای اطراف ما را می‌پیچاند. ادامه دارد... @wittj2
🔮🎷 "در هم پیچیدگی‌های فضا" انیشتین دریافت که وجود خورشید، مسیر نور رسیده از ستاره‌های دوردست را منحرف می‌سازد. لذا این تصویر فیزیکی ساده، روشی ارائه نمود که بتوان این تئوری را به‌طور عملی آزمایش کرد. ابتدا موقعیت ستارگان را شب هنگام که خورشید حضور ندارد، اندازه می‌گیریم. سپس در طول کسوف، زمانی‌که خورشید حاضر است اما مانع از دیده شدن نور ستاره‌ها نمی‌شود، موقعیت ستاره‌ها را می‌سنجیم. بر طبق نظر انیشتین، موقعیت نسبی ظاهری ستارگان، موقعی که خورشید حاضر است باید تغییر کند، زیرا میدان گرانشی خورشید مسیر نور این ستارگان را در راه رسیدن به زمین منحرف می‌کند. با مقایسه ستارگان در شب و در طول یک کسوف، باید بتوان این تئوری را مورد سنجش قرار داد. این‌چنین تصویری را می‌توان با کمک آن‌چه اصل ماخ نامیده می‌شود، خلاصه نمود. انیشتین با استفاده از آن، تئوری "نسبیت عام" خود را کشف نمود. به‌یاد داریم که حضور وزنه، تعیین کننده درهم پیچیدگی و انحنای پارچه بود. انیشتین چنین نتیجه‌گیری می‌کند که حضور ماده-انرژی، تعیین کننده انحنای فضا-زمان دربرگیرنده آن است. ادامه دارد... @wittj
بخش پایانی🔮🎷 "در هم پیچیدگی‌های فضا" این چکیده اصل فیزیکی است که ریمان نتوانست به آن دست پیدا کند، اینکه انحنای فضا، مستقیمأ به مقدار انرژی و ماده موجود در آن فضا بستگی دارد. این امر به نوبه خود، می تواند توسط معادله معروف انیشتین خلاصه شود که در حالت کلی بیان می کند: ماده-انرژی ---> انحنای فضا-زمان (علامت پیکان به معنی "تعیین می کند" می باشد) این معادله به ظاهر کوتاه، یکی از بزرگترین دستاوردهای ذهن بشر می باشد. از این معادله، اصول حاکم بر حرکت ستارگان، کهکشان ها و سیاه چاله ها و انفجار بزرگ و شاید سرنوشت خود جهان پدیدار می شوند. با این وجود هنوز انیشتین قسمتی از معادله را گم کرده بود. وی اصل فیزیکی صحیح را کشف نموده بود ولی فاقد یک فرمول بندی ریاضی دقیق بود که به اندازه کافی برای بیان این اصل توانمند باشد. او نسخه میدان های فاراده برای گرانش را در اختیار نداشت. جالب اینکه ریمان ابزار ریاضی را داشت ولی اصل فیزیکی راهنماکننده را نداشت. @wittj2