سال ۸۸ رفتم عمره دانشجویی برای اونایی که بچه‌دار نمیشدن یک دست لباس نوزاد خریدم و به مشقتی به دیوار کعبه متبرکش کردم و به افراد مدنظر هدیه دادم و بلااستثنا همگی بچه‌دار شدن که این را از کرامت خانه کعبه می‌دونم چند سال بعد خواهرم اتفاقی شنیده بود که زن‌داداشم داشته به دخترعموم میگفته این (من) برام از مکه لباس بچه آورد که بهم طعنه بزنه که بچه دار نمیشم برام مهم نبود چون خدای کعبه میدونه قصدم این نبوده و اتفاقا ۹ماه بعدش بچه‌شون دنیا اومده و همون لباس ۹ ماه قبلو تنش کردن اما همه جنبه‌ی مهربونی ندارن من حتی ییک کلمه حرف نزدم که نرنجه زن داداش کاش منصف بودی! ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ #ارسالی_مخاطب

نمیدونم چرا این خبر چینی رو کنار نمیذارن بعضیا؟ اگه خواهر ایشون حرفی که شنیده بود رو خبر نمی‌داد الان دیدگاه ایشون نسبت به زن داداشش مثبت بود و شاید با همین خبر کوچیک این خانم دفعه بعدی برای خوبی کردن به دیگران اون صد در صد اشتیاق رو نداشته باشه. لطفا بعضی چیز ها رو بخاطر خدا تو دلتون نگه دارید. #آمل‌تحریر #ارسالی_مخاطب 🔻حرف زیبایی است بسیاری از دلخوریها مال همینه.