.
#زمینه
شهادت #حضرت_معصومه با مضامینی از حجاب و عفاف بانو:
#الگوی_حجاب
بند اول:
ای بانوی کرامت و تقوا
الگوی حجاب و بی همتا
ارثیه داری تو از زهرا
یا معصومه
تو با حجاب خود به زن ها
درس وقار و عزت دادی
قبل از پدر سوالشون رو
تو پاسخی مسلط دادی*
آئینه ی حیا معصومه
جان امام رضا معصومه
بند دوم:
تو بانی شفاعتی بانو
خیلی با اصالتی بانو
دریای سخاوتی بانو
یا معصومه
این دل کبوترِ جلدِ که
گشته یه عمره پا بستِ تو
کِی میخورم غم روزی رو
وقتی سپردمش دستِ تو
لطف خدا به ما معصومه
جان امام رضا معصومه
نکته *:
روزى گروهى از شیعیان وارد مدینه شدند تا سوال هاى خود را از امام موسى علیه السلام بپرسند. این کار روش معمول در تمام بلاد اسلامى بود که سالیانه یا در اوقات مشخص از سال گروهى را راهى مى کردند تا سوال هاى دینى، وظایف شرعى و وجوهات را نزد امام ببرند. آن سال نیز چنین کاروانى از یکى از شهرها به مدینه آمده بود. کاروان پس از ورود به مدینه به سوى خانه امام راه افتادند به این امید که هم سوالات خود را بپرسند و هم دیدار حضرت نصیبشان شود. هر چه نزدیک تر مى شدند، شوق دیدار افزون تر مى شد؛ تا اینکه جلوى در خانه حضرت رسیدند...دختری هشت یا نه ساله سوال ها را از آنان گرفت و با دقت تمام پاسخ یکایک نامه ها را نوشت و نامه ها را دوباره به آنان بازگرداند. سوال ها این قدر پیچیده بود که ما نزد امام کاظم آوردیم. در لحظات اولیه برخورد با امام داستان خود را با شور و شادى تمام بازگو کردند و دست خط دخترک را هم نشان دادند. امام تا نامه را گشود، سیمایش از شادى شکفته شد. لبخند ملیحى بر لبانش نقش بست، صورتش را به سوى شیعیانش را برگرداند و با همان لبخند آسمانى سه بار فرمود: «فداها ابوها»پدرش به فدایش. با توجه به این که حضرت معصومه (س) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود، این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند.
شعروسبک: #علی_علی_بیگی ✍
.👇