23.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تو آمدی ،
رمضان سفره ضیافت شد
شب تولد تو
تازه ماه رؤیت شد
همین که در دو جهان
کار تو ، کرامت شد
خیال من دگر از
روز حشر راحت شد
به شکر آنکه
برای خدا حسن شده ای
چهار رکعتِ
یومیه های من شده ای
همیشه پشت درِخانه ی تو
مهمان است
بیا ز خانه ، که در کوچه
راهبندان است
هرآنکسی که گدایت نشد ،
پشیمان است
الا که گوشه ای از سفره ی تو
ایران است
چه خوب میشد اگر
قبر تو در ایران بود
شب ولادت تو
صحن تو چراغان بود
#محمد_رسولی
6/2/1400
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
1. در سحرگاه.mp3
3.23M
قسمت اول :
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
( قبل از دعای ابوحمزه ثمالی خوانده شد )
#استاد_حیدرزاده
در سحرگاهِ شبِ
نیمه ی ماه رمضان
چهره ماهِ تمامی
ز افق گشت عیان
وَه چه ماهی که ،
چو خورشید بوَد نورافشان
کز فروغش متجلی شده
آفاقِ جهان
وَه چه ماهی که به گِردش
مَهِ کنعان گردد
کافر از رؤیت این ماه ،
مسلمان گردد
#یا_امام_حسن (ع) :
یوسفِ آلِ پیمبر ،
شهِ لاهوت مقام
نَجلِ شاه مدنی ،
قافله سالار اَنام
اولین سبطِ نبی
فخر نبیین عِظام
دومین حجتِ بر حق و ،
امامِ ابنِ امام
#آقا_جان
گوهر بحر شرف ،
دُرِ فرخنده صدف
پور زهرا و ،
نخستین پسرِ شاه نجف
گوهر بحر جلالت ،
دُرِ فرخنده صدف
پور زهرا و ،
نخستین پسرِ شاه نجف
شاعر:
#عویض_بازرگان ( فاخر )
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
2. می شدی.mp3
3.28M
قسمت دوم :
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مدح_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
( قبل از دعای ابوحمزه ثمالی خوانده شد )
#استاد_حیدرزاده
می شدی چونکه به دوشِ
شهِ لولاک سوار
میگشودی لب دُرپرور خود
بر گفتار
می ربود از دلِ هر رهگذری
صبر و قرار ...
( پیغمبر «ص» ، امام حسن و امام حسین « علیه السلام » را روی دوشش سوار میکرد ، وقتی امام حسن ، شروع میکرد به سخن گفتن ، اونقدر زیبا و جذاب سخن میگفت ، هر کسی صدای دلربای امام حسن را می شنید ، مجذوب صوت زیبا و سخنان دلنشین امام حسن می شد ... )
می شدی چونکه به دوشِ
شهِ لولاک سوار
میگشودی لب دُرپرور خود
بر گفتار
می ربود از دلِ هر رهگذری
صبر و قرار
بوسه میزد به لبش
پادشه عرش وِقار
( پیغمبر «ص» ، لب و دهان امام حسن « علیه السلام » را می بوسید ، میفرمود : جانم حسن ، جانم حسن ... )
لذت از صحبت او
فخرِ رسالت می برد
سوی مسجد ، حسنش را
به جلالت می برد
با تضرع بسوی کعبه
چو میگشت روان
جمله اعضاش بُد از
خوفِ الهی لرزان
مینمود اشک بصر
از رخ ماهش سیَلان
گاه میخواند
به آهنگ حجازی قرآن
چهره اش سوره ی والشمس
تلاوت میکرد
طُره اش ، قصه ی والیل
حکایت میکرد
شاعر:
#عویض_بازرگان ( فاخر )
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها ) #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها