eitaa logo
🌷خادم الظهور خادم الشهدا🌷
9.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
13.9هزار ویدیو
92 فایل
محال‌است‌برای‌ظهورقدم‌برداری‌وشیطان رهایت‌کند. اگر یک نفر را وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری. با نشر پُست ها امام زمان را به دوستان خود معرفی کنید. (تاظهورررررر راهی نمونده) ارتباط بااَدمین . انتقادات پیشنهادات خادم کانال https://eitaa.com/azo9kk
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امام زمان (عج) فرمودند: بخوان. 🔸علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی پدر) می فرماید: 🔸من در اوایل بلوغ بسیار دنبال جلب رضایت خدای متعال بودم، و نیز بی قرار بودم از یاد حضرت حجت علیه السلام. 🔸تا آنکه در بین خواب و بیداری دیدم صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد جامع قدیم در اصفهان ایستاده اند. 🔸به آن حضرت سلام کردم و دستشان را بوسیدم و سوالاتی را که برایم مشکل شده بود، از محضرشان پرسیدم. 🔸سپس عرض کردم: مولای من! برای من مقدور نیست که همیشه خدمتتان برسم؛ پس به من عنایت فرمایید که همیشه بر طبق آن کنم. 🔸آن حضرت فرمودند: برای تو، کتابی به مولا محمد تاج دادم؛ برو و از او بگیر. 🔸من در خواب آن فرد را می شناختم. 🔸پس به سمت دار بطیخ (نام محله ای در اصفهان) رفتم. 🔸آن شخص تا مرا دید، گفت: تو را صاحب الامر فرستاده؟ 🔸گفتم آری. 🔸پس کتاب کهنه ای درآورد و به من داد. 🔸کتاب را گشودم و فهمیدم . 🔸کتاب را بوسیدم و بر چشمانم گذاشم و به سمت امام زمان علیه السلام برگشتم که بیدارشدم و متوجه شدم آن کتاب با من نیست. 🔸به جهت از دست دادن آن کتاب، تا طلوع فجر گریه و تضرع می¬کردم. 🔸به ذهنم افتاد منظور حضرت از مولا محمد تاج، همان شیخ بهایی است و چون بین علما مشهور و معروف است، به "تاج" نامیده شده است. 🔸پیش او رفتم و در حالی که گریه می کردم، خواب خود را به او گفتم؛ ولی آن کتاب نزد ایشان نبود. 🔸با حال گریه و تفکر از نزد ایشان بیرون آمدم تا آن که در دلم افتاد به همان سمتی بروم که در خواب دیده بودم. 🔸پس چون به محله دار بطیخ رسیدم مرد صالحی را دیدم که اسمش حسن بود و ملقب به تاج. 🔸او گفت کتابهای وقفی متعددی نزد من است که برخی آنها را می برند ولی به شروط وقف عمل نمی کنند. 🔸تو چون به وقف عمل می کنی، بیا به این کتابها نگاه کن و هر چه نیاز داری، با خود ببر. 🔸با او به کتابخانه رفتم. 🔸اولین کتابی که به من داد، همان بود که در خواب دیده بودم. 🔸شروع کردم به ناله و گریه و گفتم همین مرا کفایت می¬کند. 🔸پس به برکت علیه السلام، در شهرها همچون درخشان درخشید؛ بخصوص در اصفهان که اکثر مردم اهل دعا و شدند و این آثار، معجزه ایست از حضرت صاحب علیه السلام. 🔸و آنچه خداوند به برکت صحیفه به من عنایت فرمود، هرگز نمی توانم آن را بشمارم. 📚 لوامع صاحبقرانی، ص 3 📚 روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 14، ص 420 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @wwwwwkadm
💠 امام زمان (عج) فرمودند: بخوان. 🔸علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی پدر) می فرماید: 🔸من در اوایل بلوغ بسیار دنبال جلب رضایت خدای متعال بودم، و نیز بی قرار بودم از یاد حضرت حجت علیه السلام. 🔸تا آنکه در بین خواب و بیداری دیدم صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد جامع قدیم در اصفهان ایستاده اند. 🔸به آن حضرت سلام کردم و دستشان را بوسیدم و سوالاتی را که برایم مشکل شده بود، از محضرشان پرسیدم. 🔸سپس عرض کردم: مولای من! برای من مقدور نیست که همیشه خدمتتان برسم؛ پس به من عنایت فرمایید که همیشه بر طبق آن کنم. 🔸آن حضرت فرمودند: برای تو، کتابی به مولا محمد تاج دادم؛ برو و از او بگیر. 🔸من در خواب آن فرد را می شناختم. 🔸پس به سمت دار بطیخ (نام محله ای در اصفهان) رفتم. 🔸آن شخص تا مرا دید، گفت: تو را صاحب الامر فرستاده؟ 🔸گفتم آری. 🔸پس کتاب کهنه ای درآورد و به من داد. 🔸کتاب را گشودم و فهمیدم . 🔸کتاب را بوسیدم و بر چشمانم گذاشم و به سمت امام زمان علیه السلام برگشتم که بیدارشدم و متوجه شدم آن کتاب با من نیست. 🔸به جهت از دست دادن آن کتاب، تا طلوع فجر گریه و تضرع می¬کردم. 🔸به ذهنم افتاد منظور حضرت از مولا محمد تاج، همان شیخ بهایی است و چون بین علما مشهور و معروف است، به "تاج" نامیده شده است. 🔸پیش او رفتم و در حالی که گریه می کردم، خواب خود را به او گفتم؛ ولی آن کتاب نزد ایشان نبود. 🔸با حال گریه و تفکر از نزد ایشان بیرون آمدم تا آن که در دلم افتاد به همان سمتی بروم که در خواب دیده بودم. 🔸پس چون به محله دار بطیخ رسیدم مرد صالحی را دیدم که اسمش حسن بود و ملقب به تاج. 🔸او گفت کتابهای وقفی متعددی نزد من است که برخی آنها را می برند ولی به شروط وقف عمل نمی کنند. 🔸تو چون به وقف عمل می کنی، بیا به این کتابها نگاه کن و هر چه نیاز داری، با خود ببر. 🔸با او به کتابخانه رفتم. 🔸اولین کتابی که به من داد، همان بود که در خواب دیده بودم. 🔸شروع کردم به ناله و گریه و گفتم همین مرا کفایت می¬کند. 🔸پس به برکت علیه السلام، در شهرها همچون درخشان درخشید؛ بخصوص در اصفهان که اکثر مردم اهل دعا و شدند و این آثار، معجزه ایست از حضرت صاحب علیه السلام. 🔸و آنچه خداوند به برکت صحیفه به من عنایت فرمود، هرگز نمی توانم آن را بشمارم. 📚 لوامع صاحبقرانی، ص 3 📚 روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 14، ص 420 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @wwwwwkadm