eitaa logo
[عُـشاقُ الحُسِین❥︎︎]
422 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
‌‌‌‌تنہابہ‌شوق‌ڪرب‌وبلا‌میکشم‌نفس دنیاےِبی‌حُ‌ـسِین‌بہ‌دردم‌نمیخورد")💔 الهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲🏻 ┅═══••✾••═══┅ راه‍ِ‌ ارتباطے: ☑️ @Mahdi1220 ⤵️جهت تبادل و تبلیغات @ya_hossien110 ⤵️همه کانال های ما @ya_hossien134 @Jok_city134 @steker128
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃🍂🍃 🌹🍃🌹🍃🌹 💘 ✍🏻 وقتی لفظ بابا را به کار میبرم آتش میگیرم؛ نمیدانم بلند این حرفها را زده ام یا در دلم؟ مزارش را در آغوش میکشم، سرد است، خیلی سرد؛ نمیتواند جایگزین آغوش گرم پدر باشد؛ میبوسمش، اما آرام نمیشوم؛ حامد رسیده سر مزار، این را از زمزمه حمد و سورهاش میفهمم، پایین مزار نشسته و در سکوت، زمین را نگاه میکند، شاید میخواهد اشکهایش را نبینم، اما من چیزی جز پدر نمیبینم. آرامتر که میشوم، بطری گلاب را دستم میدهد: میخوای سنگ قبرو بشوری؟ بوی خوش گلاب روانم را تسکین میدهد. - اصلا انگار بابا داشتن به من نیومده... فقط تنهایی... تنهایی... تنهایی. جواب حامد را که میشنوم، می فهمم این جمله را بلند گفته ام. - اولا بابا زندست، دوما کسی که خدا رو داره تنها نمیمونه، سوما ما تنهات نمیذاریم؛ من هستم، مامان هانیه هست. ناخودآگاه لب می جنبانم: بابا چه جور آدمی بود؟ - مومن بود، مهربون بود، بخشنده بود، شجاع بود، تو یه کلمه: خوب بود، خیلی خیلی خوب. .... موقع اذان صبح تلفنم زنگ میخورد، چه کسی میتواند باشد جز حامد؟ - الو... سلام حامد. - سلام آبجی... خوبی؟ - ممنون... کجایی چند روزه؟ - باور میکنی الان کجام؟ ↩️ 🚫 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🍂🍃🍂🍃