✅هر روز یک شهید یک خاطره✅
آقای بخشدار!!!!
* برای اتمام ساختمان بخشداری، به سیمان نیاز داشتیم.
یک روز دو کامیون سیمان به بخشداری آوردند، ولی کارگر نداشتیم تا سیمانها را خالی کنیم.
ناصر دستبهکار شد و شروع کرد به خالی کردن کیسههای سیمان.
وقتی دو کیسه سیمان روی شانههایش گذاشت، یکی از رانندهها پرسید:
این کارگر کیه که اینقدر خوب کار میکند؟
گفتم: #بخشدار منطقه!
قابل توجه مسئولین امروز
⬅️هدیه به روح مطهرش ۵ صلوات
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313