3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃◽️
◽️🍃
علامه #حسن زاده آملی
و #شهدا
👈 صحبت های بسیار جالب علامه حسن زاده آملی درمورد شهدا
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
🍃خانه، بوی #خداحافظی میدهد، مدتی است بوی دود و هیزمِ سوخته مهمانِ خانه شده و صاحبِ خانه برای سفری که در پیش دارد آماده میشود.
🍃سینه کوچک #حسن هنوز داغدار بغض کوچه و سیلی است. #زینب آشفته است از وصیت مادر و پیراهن کهنه و ظرف آبی که هر شب باید کنار #حسین لب تشنه بگذارد...
🍃حسین برای شفای مادر دعا میکند. زهرا با صورت نیلی از #علی رو میگیرد و بعد از مدتی، با دیدن تابوت لبخند میزند. چند وقتی است در قنوت نمازهایش: «#اَلّلهُمَّ_عَجِّلْ_وَفاتِی_سَریِعاً_قَدْنَقَضْتُ_الْحیوةَ» را زمزمه میکند.
🍃طعنههای مردم #مدینه دلش را آزرده. این جماعت تا دیروز از گریه زهرا در فراق پدر، پیش علی شکایت میکردند و امروز میخواستند، علی را برای #بیعت ببرند.
🍃اما زهرا پای علی ایستاد. پای #حق و امام زمانش. به قیمت سوختن بین در و دیوار، فداشدن محسنش، به قیمت سوختن بازویش از غلاف شمشیر و نیلی شدن #صورتش.
🍃دلش از نامردی مردم مدینه گرفته است. چه کسی میداند بر #زهرا چه گذشته است که تمنا میکند: «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيلِ و كِفِْني فِي الليلِ و دَفِّني فِي الليلِ ولا تَُعْلِن اَحَداً».
🍃در این میان امان از دل علی که به مصلحت صبری که برایش مقدر شده بود #سکوت پیشه میکند. با دیدن درِ سوخته، غیرتش بغض میکند و با دیدن مسمار دلش میشکند. با دستهایی که #خیبر را فتح کرد، برای همسرقدکمانش تابوت میسازد و زهرایش را شبانه غسل میدهد و کفن میکند و به #خاک میسپارد😭
🍃امان از دل #علی که جز چاه کسی امانتدار رازها و دردهایش نبود. درد بازوی ورم کرده زهرا، درد یتیمی فرزندانش وقتی آستین به دهان برای مادر میگریستند، درد تنهایی و درد #سلامهایی که بیجواب ماند😓
#انا_لله_و_انا_الیه_راجعون
پرستوی زخمی علی پر زده تا آسمون🖤
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🥀به مناسبت #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
📅تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🏴🌷🕊🏴🌷
@ya_zahhra_313
﷽؛
#توسّلحضرتزکریّا به #اباعبداللهالحسین علیهالسلام
#مولایمانحضرتبقیّةالله ارواحنالهفداه در پاسخ #سعدبنعبدالله در ضمن حدیثی طولانی میفرماید :
#حضرتزکریّا از #پروردگارش درخواست نمود که نام #پنجتن را به او بیاموزد . #جبرئیل علیهالسّلام بر او نازل شده ، آنها را به او آموخت . هرگاه که #زکریّا نام #محمّد ، #علی ، #فاطمه و #حسن علیهمالسّلام را میبرد ، اندوهش برطرف میشد ؛ ولی همین که نام #حسین علیهالسّلام را میبرد ، بغض گلویش را میفشرد و نفسش به شماره میافتاد و گریهاش میگرفت .
روزی گفت : #خداوندا ! چه سرّی دارد که هرگاه نام چهار نفر از اینان را میبرم غم و اندوهم برطرف شده و خاطرم تسکین مییابد ؛ ولی به هنگام نام بردن از #حسین علیهالسّلام اشکم جاری و آه و نالهام بلند میشود ؟
#خداوندمتعال داستان #امامحسین علیهالسّلام را به او خبرداده و فرمود :
#کهیعص
#کاف اسم کربلاء #هاء هلاکت و نابودی خاندان پیامبر ، #یاء یزید که به حسین ظلم و ستم نمود ، #عین اشاره به عطش و تشنگی حسین و #صاد صبر او است .
#زکریّا علیهالسّلام که این مطالب را شنید ، سه روز از مسجد خود بیرون نرفت و دستور داد کسی بر او وارد نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذکر مصیبت او این عبارات بود :
#خداوندا ! آیا بهترین آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده میشود ؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانهی آنان فرود می آید ؟ #خداوندا ! آیا #علی و #فاطمه این چنین عزادار میشوند ؟
بعد گفت : #خداوندا ! فرزندی به من بده که در دوران پیری دیدگانم به او روشن شده ، وارث و جانشین من باشد ! او را برای من به مانند #حسین علیهالسّلام نسبت به #حضرتمحمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرار ده ! بعد از آنکه او را به من دادی ، مرا گرفتار محبّت گردان و بعد همان گونه که حبیبت ، #محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به مصیبت او دچار میشود ، مرا نیز دچار مصیبت او بگردان !
#خداوند ، #یحیی علیهالسّلام را به #زکریّا داد و او را به مصیبت فقدان او دچار کرد .
دوران حمل #یحیی ، همچون دوران حمل #حسین ، شش ماه بود .
#أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی #مُحَمَّدٍ وَ #آلِمُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ