✅#خاطرات_آقا❤️ 🌀 به روایت: همسرِ مکرمه حضرت #امام_خامنه_ای💝 فکر می کنم بزرگ ترین نقش من، حفظ جو آرامش 😌 خانه بود؛ طوری که ایشان💕 بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا آقا💛 را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگهدارم. گاهی وقت ها که برای ملاقات ایشان💚 به زندان می رفتم از مشکلاتی 💥 که داشتیم چیزی نمی گفتم و در پاسخ به سؤالاتشان دربارهٔ وضعیت خود و فرزندان، صرفاً خبرهای خوب می دادم.😉 برای مثال، طی ملاقات هایی که با ایشان🧡 در زندان داشتم یا در نامه هایی ✉️ که در دوران تبعید برایشان می نوشتم، هرگز چیزی در مورد بیماری فرزندان نمی گفتم و نمی نوشتم. ✋🏻 📚 ماه در آینه #حضرت_عشق💙 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است 👉 #مرد_میدان #حاج_قاسم #گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان #اللهم_ارزقنا_شهادت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @ya_zahhra_313

☑️#خاطرات_آقا🧡 ☑️#سیره_آقا❤️ 🌀به روایت: سردار سیدعلی بنی لوحی در گوشه لچکی، یعنی جایی که کربلای ۸ در آن زمان انجام گرفت، تمام بچه های لشکر سیدالشهدا مورد حمله شیمیایی 💨 قرار گرفتند و تعداد زیادی شهید شدند. در جزایر هم وضع همین گونه بود. مقام معظم رهبری💛 به عنوان امام جمعه تهران که البته رئیس جمهور وقت هم بودند، پیام بسیار مهمی صادر کردند که اولین پیام رهبرگونه آقا🧡 بود. شما می دانید دقیقاً آنچه که آقا💛 روی کاغذ آوردند مثل حضرت امام بود. در آن پیام فرمودند: من به عنوان امام جمعه تهران، نه رئیس جمهور، به جبهه ها می روم و ائمه جمعه هم بیایند. لشکر امام حسین (ع) در آن زمان حدود ۹ گردان پیاده داشت. آنقدر نیرو آمد که گردان های پیاده ما به ۲۴ گردان رسید. مقر اصلی لشکر هم در دارخوین پر از نیرو بود. هشت گردان را آوردیم. تهران جایی داشتیم به نام پادگان قوچانی. آنجا هم پر شده بود. بعد هفت گردان را در یک پادگانی در سنندج بردیم. یعنی حدود ۲۶ گردان فقط پیاده، برای مان نیرو آمد. گردان ها را از ۲۵۶ نفر تا ۳۵۰ نفر افزایش دادیم و هر گردان را چهار گروهان کردیم. تمام واحدهای ما پر از نیرو شد، به طوری که گفتیم دیگر نیرو نیاورید. خلاصه اینکه حرکت آقا❤️ به سوی جبهه ها، امواجی از نیروهای مردمی را دوباره به حرکت درآورد 💪🏻 و در دل دشمن👺رعب و وحشت ایجاد کرد و به رزمندگان روحیه بخشید. ☺️ 📚 ماه در آینه #لبیک_یا_خامنه_ای🖤🖐🏻 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است 👉 #مرد_میدان #حاج_قاسم #گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان #اللهم_ارزقنا_شهادت 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @ya_zahhra_313

✅#خاطرات_آقا❤️ از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 🇮🇷#دهه_فجر در آن روزها ما در یک حالتِ بُهت بودیم. در حالی که در همهٔ فعالیت های آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همانطور که می‌دانید ما عضو شورای انقلاب بودیم و یک حضور دائمی تقریباً وجود داشت لکن یک حالت ناباوری و بهت بر همهٔ ما حاکم بود. من یک چیزی بگویم که شاید شما تعجب بکنید: من تا مدتی بعد از ۲۲ بهمن هم که گذشته بود، بارها به این فکر می افتادم که ما خوابیم یا بیدار 😅 و تلاش می کردم که از خواب بیدار شوم (یعنی اگر خواب هستم، این رویای طلایی که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلی ادامه پیدا نکند؛ اینقدر برای ما شگفت آور بود مسأله) آن ساعتی که رادیو 📻 برای اول بار گفت صدای انقلاب اسلامی (یک همچین تعبیری) من در ماشین داشتم می آمدم طرف مقرّ امام که رادیو اعلان کرد "صدای انقلاب اسلامی" من ماشین را نگه داشتم آمدم پایین روی زمین افتادم و سجده کردم. یعنی اینقدر برای ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظه ای از آن لحظات یک مسأله داشت، به طوری که اگر من بخواهم خاطرات ذهنی خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش انقلاب بیان کنم یقیناً نمی توانم همهٔ آنچه را که در ذهن و زندگی آن روزِ ما می گذشت بیان کنم. ۱۳۶۲/۱۰/۲۴ #لبیک_یا_خامنه_ای💖🖐🏻 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است 👉 #مرد_میدان #حاج_قاسم #گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان #اللهم_ارزقنا_شهادت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @ya_zahhra_313