eitaa logo
یاداور
34 دنبال‌کننده
5 عکس
6 ویدیو
0 فایل
ضمن احترام به منابع و اشخاص، نام بردن از آنها لزوما بمعنای تایید تام و تمام نیست و ممکن است صرفا بخشی از محتوا و نظرات، قابل اعتنا باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ‌ها و درگیری‌هایِ سختی که بین جبهۀ حق و باطل به پا می‌شود، دو هدف را دنبال می‌کند: ۱) پاک شدنِ مؤمنین از ناخالصی‌ها ۲) جدا شدنِ صفِ منافقين از صفِ مؤمنين فرقِ مالکِ اشتر با منافقين در همين سختی‌های جنگ معلوم می‌شود... استاد سید محمدمهدی میرباقری: «خداي متعال مي‌فرمايد جنگ براي اين بود که: وَ لِيَبتَليَ اللهُ ما في صُدورِكُم وَ لِيُمَحِّصَ ما في قُلُوبِكُم(سوره آل‌عمران آیه ۱۵۴) يکي از اهداف درگيري و جنگ‌هايي که بين دو جبهه حق و باطل برپا مي‌شود _و سرانگشت تدبير نهايي آن هم به خداي متعال برمي‌گردد_ اين است که در اين صحنه‌ها شما خالص شويد. پاک شدن جبهه حق از ناخالصي‌ها در همين درگيري‌هاي سخت است. يکي ديگر از اهدافي که در قرآن بيان مي‌کند، براي اين است که صف مومنين از منافقين روشن شود. وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواَ... اگر سختي‌هاي جنگ صفين نبود _که خود اميرالمومنين (عليه السلام) اين جنگ را به آن نقطه‌هاي سخت هدايت کردند _ خوارج هم مي‌خواستند خودشان را در صف حضرت بدانند و الان مدعي اسلام و در قيامت خودشان را مدعي امام علي(عليه السلام) بدانند. شمر در صفين در کنار اميرالمومنين است. وقتي کار سخت مي‌شود، آرام آرام صف منافقين و خوارج از مؤمنين جدا مي‌شود. فرق مالک اشتر با منافقين در همين سختي جنگ معلوم می‌شود. قرآن مي‌فرمايد اين جنگ‌هایی که بين جبهه حق و باطل به پا مي‌شود، دو هدف را دنبال مي‌کند: يکي اینکه جدا شدنِ صف حق و باطل در اين صحنه‌هاي سخت است که اهل باطل، "وقتي دفاع از اسلام سخت شد"، صف خود را جدا مي‌کنند. دوم، روشن و خالص شدنِ خود مومنين است. در اين سختي‌هاست که مؤمنين در کوره قرار داده شده و پخته مي‌شوند. مثلاً وضعيت روحي مردم عراق بعد از جنگ‌ با داعش و... زمين تا آسمان تفاوت کرده است. ملتي پخته‌تر، شجاع‌تر، رشيدتر و حليم‌ترشده‌اند که با دوران پيش از آن تفاوت دارند.» @mirbaqeri_ir @yaadaavar
در فردای ایران آزاد از شر اینها، درخشندگی و خلوص هنر بیش از پیش خواهد بود @yaminpour @yaadaavar
سالهاست که جمهوری اسلامی به یک "انقلاب فرهنگی" در رسانه های رسمی اش نیاز دارد؛ اما به دلایل متعدد ساختاری و مدیریتی این اقدام رخ نداده. استعفای جمعی از بازیگران و سلبریتی ها از حضور در "جشنواره فجر" و یا "صداوسیما" بهترین فرصت برای چنین اتفاقی است. این رخداد نه تنها تهدید نیست بلکه بهترین "فرصت" است و ای کاش سایر آنهایی نیز که برای این کار تردید دارند هر چه زودتر تصمیم شان درباره استعفا را بگیرند تا بالاخره جمهوری اسلامی بعد ۴۱ سال از وجود آنها پالایش شود. کسانی که در وسط جنگ نظامی-رسانه ای با دشمن، میخواهند پازل دشمن را تکمیل کنند، لیاقت بهره مندی از رسانه های رسمی نظام را ندارند. جماعتی که در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی چهره شده اند و حالا فکر میکنند با رفتن شان ضربه ای به نظام و انقلاب میزنند، چند ماه دیگر یکی یکی دست از پا درازتر برمیگردند. فقط ای کاش ۴ مدیر انقلابی در صداوسیما و وزارت ارشاد و... وجود داشته باشد تا "در" را برای همیشه روی این دو زیست ها ببندد. @Sabeti @yaadaavar
شیفتگی نسبت به غرب مشکلی است که از طرفی باعث از خود بیگانگی، و از سوی دیگر باعث ایجاد حالت کرنش و تبعیت در مقابل غرب می‌شود. عمده‌ی این شیفتگی ناشی از نشناختن درست غرب است. علامه طباطبایی ذیل آیه ۲۰۰ آل‌عمران یک بحث زیبایی دارند در نحوه شناخت غرب که می‌فرمایند با این شناخت جز به توحش آنان حکم نخواهی کرد! منتخبی از مطلب خواندنی ایشان: «اما اینکه این غربزدگان [که متاسفانه بیشتر فضلاى ما همین‌ها هستند] با شیفتگى هر چه تمامتر سخن از صدق و صفا و امانت و خوش اخلاقى و خوبی‌هاى دیگر غربی‌ها و ملل راقیه (ترقی کرده) داشتند، در این سخن نیز حقیقت امر بر ایشان مشتبه شده است... در داورى نسبت به جوامع متمدن، معیار صلاح و فساد را نباید افراد آن جامعه قرار داد و نباید افراد آن جامعه را با افراد جامعه‌هاى دیگر سنجید، اگر دیدیم که مثلا مردم فلان کشور غربى در بین خود چنین و چنانند، رفتارى مؤدبانه دارند، به یکدیگر دروغ نمی‌گویند، و مردم فلان کشور شرقى و اسلامى اینطور نیستند، نمی‌توانیم بگوییم پس به طور کلى جوامع غربى از شرقی‌ها بهترند، بلکه باید شخصیت اجتماعى آنان را و رفتارشان با سایر جوامع را معیار قرار داد، باید دید فلان جامعه غربى که خود را متمدن قلمداد کرده‌اند، رفتارشان با فلان جامعه ضعیف چگونه است، و خلاصه باید شخصیت اجتماعى او را با سایر شخصیت‌هاى اجتماعى عالم سنجید... و به جان خودم سوگند که اگر تاریخ زندگى اجتماعى غربی‌ها را از روزى که نهضت اخیر آنان آغاز شد، مورد مطالعه‌ی دقیق قرار می‌دادند و رفتارى را که با سایر امت‌هاى ضعیف و بینوا کردند مورد بررسى قرار می‌دادند، بدون کمترین درنگى، حکم به توحش آنان می‌کردند و می‌فهمیدند که تمام ادعاهایى که می‌کنند و خود را مردمى بشر دوست و خیر خواه و فداکار بشر معرفى نموده و وانمود می‌کنند که در راه خدمت به بشریت از جان و مال خود مایه می‌گذارند... همه‌اش دروغ و نیرنگ است و جز به بند کشیدن ملل ضعیف هدفى ندارند، و تمام همّشان این است که از هر راه که بتوانند بر آنها حکومت کنند: یک روز از راه قشون‌کشى و مداخله نظامى، روز دیگر از راه استعمار، روزى با ادعاى مالکیت نسبت به سرزمین آنان، روزى با دعوى قیمومت، روزى به عنوان حفظ منافع مشترک، روزى به عنوان کمک در حفظ استقلال آنان، روزى تحت عنوان حفظ صلح و جلوگیرى از تجاوزات دیگران، روزى به عنوان دفاع از حقوق طبقات محروم و بیچاره، روزى ... و روزى ... هیچ انسانى که سلامت فطرتش را از دست نداده، هرگز به خود اجازه نمی‌دهد که چنین جوامعى را صالح بخواند و یا آن را سعادتمند بپندارد، هر چند که دین نداشته باشد و به حکم وحى و نبوت و بدانچه از نظر دین سعادت شمرده شده، آشنا نباشند. چگونه ممکن است طبیعت انسانیت... رضایت دهد که یک طایفه به‌نام متمدن و تافته جدا بافته، بر سر دیگران بتازند، و ما یملک آنان را تاراج نموده، خونشان را مباح و عرض و مالشان را به یغما ببرند، و راه به بازى گرفتن همه شؤون وجود و حیات آنان را براى این طایفه هموار سازند، تا جایى که حتى درک و شعور و فرهنگ آنان را دست بیندازند، و بلائى بر سر آنان بیاورند که حتى انسان‌هاى قرون اولیه نیز آن را نچشیده بودند... و از همه جنایاتشان شرم‌آورتر، این جنایات است که با منطق زورگویى و افسار گسیختگى، جنایات خود را اصلاح نامیده، به عنوان "سعادت"! به‌خورد ملل ضعیف می‌دهند.» (ترجمه تفسير الميزان، ج۴، ص۱۶۸) حجت الاسلام محمد طهماسبی @yaadaavar
درباره تائید صلاحیتم... پیامک تائید صلاحیت را دریافت کردم. بعد از انتشار یادداشت انتقادی، از شورای نگهبان تماس گرفتند و برای جلسه ای دعوت کردند. ورودی ساختمان شلوغ بود. خیلی ها برای جلسه و پیگیری آمده بودند. وارد اتاق شدم. پیرمرد خوش مشربی به استقبال آمد. پرسید مدارک شما چیست؟ نامه ها و مستندات را ارائه کردم. گفتم این ها را پیش تر نیز به شکایت نامه قبلی الصاق کرده بودم. گفتند دست ما نرسیده است. دلیلش را جویا نشدم. شاید هم لابه لای اینهمه پرونده گم شده بود. تشکر کردم و خداحافظی... تا پیامک امروز. فاصله ردصلاحیت تا تائید صلاحیتم همین حریت ساختاری است که قیمت دارد. اما دو گروه از این ردصلاحیت خیلی خوشحال شدند. یکی اصلاح طلبانی که باشیفتگی زائد الوصف بر شورا تاختند و نوشتند: "دیدید گفتیم خسارتید" و یک گروه هم باقی مانده های انحراف که نوشتند: "بر خاکستر آه ما نشستید". اشتباه می کنند. بین جریان انقلاب و ایندو یک تفاوت ساده است. اینها عمریست خطا را بهانه می کنند تا با دیکتاتوری مقابل قانون بایستند و جریان انقلاب خطا را می بیند تا با اصلاحش مردم سالاری را به رخ بکشد. به همین جهت هردو گروه از متن پیشین برآشفتند که چطور ممکن است حکمی را خطا بدانید و اما به احترام قانون بایستید و برایش حریم مقدس بسازید؟ واقع اینست که همه آنچه از انقلاب می فهمم همین است. ما نقد می کنیم و از خطا ها و حتی ظلم ها می گوئیم، اما چون ساختارها و قوانین جمهوری اسلامی را به امضا و برآمده از مردم می دانیم برایش حرمت قائلیم و راه اصلاح را نه در منیت ها و قلدرمآبی ها، بلکه در خود قانون می دانیم. ما قصور و تقصیر ها را می بینیم و فریادش می کنیم، اما چون حرکت کلی انقلاب را به سمت ظهور حق و سنت محوضت و خالص سازی الهی به سمت روشنایی می دانیم، سراپا امیدیم و اقدام. ماجرای ردصلاحیتم هرچند خطا بر خطا بود، اما برایم فخرانگیز بود. تلاش مشفقانه قاضی پرونده ام و تعصب دیدنی قاضی اجرای احکام برای اصلاح خطائی که صورت گرفته بود، قابل تکریم است. حریت ساختاری شورای نگهبان نیز قابل احترام بود و تجربه ای شد ماندگار. آنقدر شجاعت و صداقت داشتند که بی اعتنا به حاشیه ها به تکلیف شان عمل کنند. برای خودم نیز درس ها داشت. کمترینش اینکه من و ما اگر آبروئی داریم، از انقلاب است. پس به هزینه کردن آبرویمان نیز نبالیم... @mahdian_mohsen @yaadaavar
شر غرب‌زدگان! "...ما از شر رضاخان و محمدرضا، خلاص شدیم؛ لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق، به این‌ زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطهٔ ابرقدرت‌ها هستند و سرسپردگانی می‌باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند و هم اکنون با تمام ورشکستگی‌ها، دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند..." (امام خمینی) @yaadaavar
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...اینان طلیعه دار عصر توبه بشریت و نمونه ای از انسانهای آینده هستند و آینده انسان، آینده ای الٰهیست... @yaadaavar
بخشی از نامه "شهید بهشتی" به "امام خمینی" که انگار الان نوشته! «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم تهران-جمعه-۵۹/۱۲/۲۲ استاد و رهبر بزرگوار  السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته سنگینی وظیفه، فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند.  دوگانگی موجود میان مدیران کشور، بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود: یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد؛ بینش دیگر در پی اندیشه ‏ها و برداشت‏های بینابین، که نه به‌ کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند؛ و گفته ‏ها و نوشته ‏ها و کرده‏ ها بر این موضع بینابین، گواه. بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام، سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتارشدن در دام داوری‏ ها یا دل‏سوزی ‏های بیگانگان، معتقد و ملتزم؛ بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‏خواهد و زبانش همین را می‏گوید و قلمش همین را می‏نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل، لرزان و لغزان. بینش اول به نظام و شیوه ‏ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به‌سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‏ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام، استوار دارد؛ بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‏های آن، جامعه را به راهی می‏کشاند که خود به خود، درها را به‌روی ارزش‏های بیگانه از اسلام و بلکه ضداسلام می‏گشاید. بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می‏کند که جامعه را به‌سوی امامت متقین و گسترش این امامت ‏بر همه سطوح راه می‏برد؛ بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می‏کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‏ها یا کم‌مبالات‏ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آن‏ها بر سرنوشت انقلاب، هموار می‏سازد. ...» @yaadaavar
درباره جملاتی که این روزها از زبان شهید بهشتی دست به دست میشود. شاید حدود ده دوازده سال پیش بود در جلسه ای که شیخ هادی غفاری سخنرانش بود حضور داشتم. موثر و قوی طوری که جماعت مجذوب سخنانش شده بودند. گفت به نظرتان این نامه ها را چه کسی به چه کسی نوشته؟ «فاتق الله واذکر موقف القیامه و اقلع عما اسرفت فیه من الخوض فی دماء المسلمین و خف الله و سطواته و اتق باسه و نکاله و اغمد سیفک عن الناس» یعنی تقوا پیشه کن و از خدا بترس یاد قیامت باش و از غوطه ور شدن در خون مسلمانان بپرهیز. هادی غفاری با آن طنین قوی صدایش این جملات را از حفظ میخواند و بعد میپرسید این جملات از کیست ؟ خطاب به کی؟ توی دلمان میگفتیم لابد از یکی از اهل بیت خطاب به دشمنانش است. آنگاه او میگفت اول نامه این است: من امیرالمومنین معاویه بن ابی سفیان الی علی بن ابیطالب از معاویه به علی... هادی غفاری شاید داشت اشاره میکرد به سران وقایع فتنه ۸۸ و مخالفتشان با رهبری. او میخواست بگوید گول ظاهر را نخورید و اما جالب است که اشاره اتهامش به رهبری بود. خیلی جالب است. استفاده از داستان ظاهرگرایی مردم و صورت به ظاهر حق معاویه برای ایجاد تردید نسبت به امیر بر حق در این دوران. عجیب نیست! لابد او هم تشخیص داده بود که در آن جمع ظاهرگرایانی هستند که کلمات حق را میبینند و اراده های باطل پشت سرش را نمیفهمند. کسانی که شجاعت تقابل با حاکمان را دارند از سر ایمان اما ظاهرگرایانه. اینها اگر قصه ظاهرگرایی دوران علی ع را هم برایشان بگویی باز میتوانی معاویه را برایشان تطبیق بدهی بر علی این زمان. ظاهر گرایان سیاسی خطرناکند. چون با اعتقاد و احساساتشان خوب بازیچه معاویه ها میشوند در هر زمان. این روزها در سالگرد هفت تیر، جملات شهیدبهشتی را دست به دست میکنند که «چه تاج سرمان باشد چه عمامه نگذاریم استبداد شود و فاصله بیفتد» یا «جامعه ای که فاصله های طبقاتی کذایی دارد، در قرآن هم بپچیدش، لجن است» و امثالهم. جملات درستی است اما اراده شان کیست؟ اراده شان رهبر امروز است و نظام مقدس امروز. هر چند نمیگویند. چون تطبیقش را ظاهرگرایان سیاسی انجام میدهند در ذهن و دلشان. اگر بگوییم «قرار نیست پیامبران عدالت را برقرار کنند» بلکه «بنا است به دست مردم عدالت را برقرار کنند لیقوم الناس بالقسط»، دیگر نمیشنوند. اگر بگوییم «شیبتنی سوره هود» جمله پیامبر است که سوره هود مرا پیر کرد «لمکان هذه الایه» به دلیل این آیه که «فاستقم کما امرت و من تاب معک». یعنی مردم باید استقامت و حرکت در صراط مستقیم آنهم آزادانه داشته باشند و این رهبران را پیر میکند، نمیفهمند. اگر بگویی همین عدالت بدون عقلانیت و معنویت باعث شد که دولت پنهانکار تنبل و فرتوت با شعار تدبیر و امید روی کار بیاید، قبول نمیکنند. حالا این مظلومیت رهبر و نظام مقدس را در وصیت نامه سردار عمار بی مرز بخوانید. و این قصه ادامه دارد. @ali_mahdiyan @yaadaavar
...ما اهل کوفه نیستیم انشاءالله! @yaadaavar
4_5791754963340230948.ogg
721.4K
"حجاب"، از منظر "برون" دینی آیا دخالت در نوع پوشش و نحوه معاشرت افراد جامعه، درست است؟ (علیرضا بازارگان) @yaadaavar
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم ارزقنا... به یاد شهید عرفه شهید مرتضی عطایی @yaadaavar