بخشی از نامه "شهید بهشتی" به "امام خمینی" که انگار الان نوشته!
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
تهران-جمعه-۵۹/۱۲/۲۲
استاد و رهبر بزرگوار
السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
سنگینی وظیفه، فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند.
دوگانگی موجود میان مدیران کشور، بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط میشود:
یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد؛
بینش دیگر در پی اندیشه ها و برداشتهای بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پایبند؛ و گفته ها و نوشته ها و کرده ها بر این موضع بینابین، گواه.
بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام، سخت به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتارشدن در دام داوری ها یا دلسوزی های بیگانگان، معتقد و ملتزم؛
بینش دیگر، هرچند دلش همین را میخواهد و زبانش همین را میگوید و قلمش همین را مینویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل، لرزان و لغزان.
بینش اول به نظام و شیوه ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه بهسوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمانها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام، استوار دارد؛
بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزشهای آن، جامعه را به راهی میکشاند که خود به خود، درها را بهروی ارزشهای بیگانه از اسلام و بلکه ضداسلام میگشاید.
بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه میکند که جامعه را بهسوی امامت متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح راه میبرد؛
بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه میکند که خود به خود راه را برای نفوذ بیمبالاتها یا کممبالاتها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آنها بر سرنوشت انقلاب، هموار میسازد. ...»
@yaadaavar
درباره جملاتی که این روزها از زبان شهید بهشتی دست به دست میشود.
شاید حدود ده دوازده سال پیش بود در جلسه ای که شیخ هادی غفاری سخنرانش بود حضور داشتم. موثر و قوی طوری که جماعت مجذوب سخنانش شده بودند. گفت به نظرتان این نامه ها را چه کسی به چه کسی نوشته؟
«فاتق الله واذکر موقف القیامه و اقلع عما اسرفت فیه من الخوض فی دماء المسلمین و خف الله و سطواته و اتق باسه و نکاله و اغمد سیفک عن الناس» یعنی تقوا پیشه کن و از خدا بترس یاد قیامت باش و از غوطه ور شدن در خون مسلمانان بپرهیز.
هادی غفاری با آن طنین قوی صدایش این جملات را از حفظ میخواند و بعد میپرسید این جملات از کیست ؟ خطاب به کی؟ توی دلمان میگفتیم لابد از یکی از اهل بیت خطاب به دشمنانش است. آنگاه او میگفت اول نامه این است:
من امیرالمومنین معاویه بن ابی سفیان الی علی بن ابیطالب
از معاویه به علی...
هادی غفاری شاید داشت اشاره میکرد به سران وقایع فتنه ۸۸ و مخالفتشان با رهبری. او میخواست بگوید گول ظاهر را نخورید و اما جالب است که اشاره اتهامش به رهبری بود. خیلی جالب است. استفاده از داستان ظاهرگرایی مردم و صورت به ظاهر حق معاویه برای ایجاد تردید نسبت به امیر بر حق در این دوران. عجیب نیست!
لابد او هم تشخیص داده بود که در آن جمع ظاهرگرایانی هستند که کلمات حق را میبینند و اراده های باطل پشت سرش را نمیفهمند. کسانی که شجاعت تقابل با حاکمان را دارند از سر ایمان اما ظاهرگرایانه. اینها اگر قصه ظاهرگرایی دوران علی ع را هم برایشان بگویی باز میتوانی معاویه را برایشان تطبیق بدهی بر علی این زمان. ظاهر گرایان سیاسی خطرناکند. چون با اعتقاد و احساساتشان خوب بازیچه معاویه ها میشوند در هر زمان.
این روزها در سالگرد هفت تیر، جملات شهیدبهشتی را دست به دست میکنند که «چه تاج سرمان باشد چه عمامه نگذاریم استبداد شود و فاصله بیفتد» یا «جامعه ای که فاصله های طبقاتی کذایی دارد، در قرآن هم بپچیدش، لجن است» و امثالهم. جملات درستی است اما اراده شان کیست؟ اراده شان رهبر امروز است و نظام مقدس امروز. هر چند نمیگویند. چون تطبیقش را ظاهرگرایان سیاسی انجام میدهند در ذهن و دلشان.
اگر بگوییم «قرار نیست پیامبران عدالت را برقرار کنند» بلکه «بنا است به دست مردم عدالت را برقرار کنند لیقوم الناس بالقسط»، دیگر نمیشنوند. اگر بگوییم «شیبتنی سوره هود» جمله پیامبر است که سوره هود مرا پیر کرد «لمکان هذه الایه» به دلیل این آیه که «فاستقم کما امرت و من تاب معک». یعنی مردم باید استقامت و حرکت در صراط مستقیم آنهم آزادانه داشته باشند و این رهبران را پیر میکند، نمیفهمند.
اگر بگویی همین عدالت بدون عقلانیت و معنویت باعث شد که دولت پنهانکار تنبل و فرتوت با شعار تدبیر و امید روی کار بیاید، قبول نمیکنند. حالا این مظلومیت رهبر و نظام مقدس را در وصیت نامه سردار عمار بی مرز بخوانید.
و این قصه ادامه دارد.
@ali_mahdiyan
@yaadaavar
4_5791754963340230948.ogg
721.4K
"حجاب"، از منظر "برون" دینی
آیا دخالت در نوع پوشش و نحوه معاشرت افراد جامعه، درست است؟
(علیرضا بازارگان)
@yaadaavar
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم ارزقنا...
به یاد شهید عرفه
شهید مرتضی عطایی
@yaadaavar
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@idioma
هوای جهان سرد و طوفانیه
تو میدونی این قصه طولانیه...
@yaadaavar
22.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...پس كدامین نعمت های پروردگارتان را انكار میكنید؟
(الرحمن)
@yaadaavar
«قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کُلُّ یَوْمٍ عاشورا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَربَلا...
این سخنی است که پشت شیطان را میلرزاند و یارانِ حق را به فیَضانِ دائمِ رحمت او امیدوار میسازد؛ و تو ای آنکه در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایرِ تقدیر، نهفته بوده ای و اکنون در این دورانِ جاهلیت ثانی و عصرِ توبه بشریت، پای به سیارهٔ زمین نهاده ای؛ نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار میکشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و از دلبستگیهایش هجرت کنی و به کهفِ حصینِ لازَمان و لامکانِ ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی...
یاران شتاب کنید، قافله در راه است...»
(شهید آوینی-فتح خون)
@yaadaavar
آیتالله خامنهای و رؤیای ساختِ بنای نیمهکاره
آیتالله خامنهای، خوابِ عجیبی را دیده بود که آنرا برای آیتالله شبزندهدار نقل کرد و گویا ایشان، این خواب را برای حجتالاسلام عالی، نقل کرد و آقای عالی نیز در سخنرانیِ عمومیِ خویش – که با جستجو در فضای مجازی، قابلدسترسی است- آنرا مطرح نمود.
و امّا آنچهکه آیتالله خامنهای مشاهده کرد، به این شرح بود:
دیدم همراه با رسولِ اکرم - صلیاللهعلیهوآلهوسلم- در کنارِ ساختمانی که فقط اندکی از آن ساخته شده است، ایستادهایم. دراینحال، آن حضرت به من امر کرد که:
«آستینهایت را بالا بزن و ساختمان را تکمیل کن!»
من که دیدم که حجمِ انبوهِ کار، همچنان باقی مانده و تنها، بخشِ کوچکی از بنا، ساخته شده است، به ایشان عرض کردم:
«آقا! انجامِ اینکار، در توانِ من نیست!»
امّا رسولِ اکرم رو به من کرد و با تأکید فرمود:
«در توانِ خودِ توست و تو، ساختِ این بنا را به پایان خواهی رساند!»
***
[1]. کاری که امام خمینی انجام داد، عبارت بود از «تخریبِ بنای قبلی» با انقلابِ اسلامی و آنگاه تلاش برای «احداثِ بنای جدید» در طولِ ده سال زعامتِ خویش، که با توجّه به اندکبودنِ این زمان، ایشان توانست بخشِ کوچکی از بنایِ جدید را پیش ببرد.
[2]. آیتالله خامنهای، کسی است که نهفقط کارِ ناتمامِ امام خمینی را «ادامه» خواهد داد، بلکه آنرا به »سرانجام» نیز خواهد رساند؛ یعنی ساختنِ این بنا در دورۀ زعامتِ آیتالله خامنهای، «تمام» خواهد شد!
[3]. و ایشان از جانبِ رسولِ اکرم، مأمور و موظّفِ به اینکار هست!
[4]. معنیِ «تمامشدنِ ساختِ این بنا» چیست؟! این بنا، جز «مقدّمه» و «زمینه»ای برای ظهورِ حضرتِ حجّت است؟! و اگر کارِ این بنا تمام شود، آیا نباید «دورۀ غیبت» به پایان برسد؟! و ازآنجا که خودِ آیتالله خامنهای، کارِ ساختِ این بنا را به اتمام خواهد رساند، پس «فقیهِ دیگری» به قدرت نخواهد رسید و ایشان، قدرت را بیواسطه به حضرت، تقدیم خواهد کرد؟!
این راهِ بینهایت، گر دور و گر دراز است
از فضلِ بینهایت، بر ما «دو گام» گردان!!
(دیوانِ شمس، غزلِ شمارۀ ۲۰۳۳).
@sedgh_mahdijamshidi
@yaadaavar
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
قطعاً كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام دادهاند، به زودی [خدای] رحمان، برای آنان [در دلها] محبتی قرار خواهد داد
(مریم-۹۶)
@yaadaavar