eitaa logo
یادِ شهدا
1.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این دعوتی از طرف شهداست؛ شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن و مدیون هیچکس نمی‌مونن! کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان✅ ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
💔بخوان دعای فرج را؛ دعا اثر دارد... 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀«۳۰ تیر ماه» 🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹 💔 اخلااص قلبی، برگ برنده زندگی شهید سید عبدالحسین با عنوان جوانی متدین و مذهبی هیچ‌گاه از خط رزمندگی و خدمت خارج نشد و تا آخرین لحظه از زندگی پربرکت خویش در پی انجام مأموریت‌های طولانی، سخت و سنگین محول شده بود دل‌تنگی‌ها و بهانه‌های بچه‌ها و مسئولیت و فشار زندگی شرایط را سخت‌تر می‌کرد اما حضور پر مهر و برکت ایشان همچون اکسیر آرامش، تمام مسائل را در خود حل می‌ساخت. ♦️هدیه به روح شهید بزرگوار سید عبدالحسین موسوی نژاد «صلوات» 🥀 @yaade_shohadaa
🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴 پس از حسین کز او خوب‌تر تراب ندیده؛ چه‌ها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده... 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀آمدی جانم به قربانت، ولی بی‌سر چرا... ❤️‍🔥شهید والامقام «ذوالفقار حسن عزالدین» 💔دو شب است که خواب میبینم روی  سینه ام نشسته اند تا سرم را از تنم جدا کنند! من فریاد میزنم و آن وقت است که امام حسین(ع) می آید و می گوید: نترس، درد ندارد... عزیز من! سر تو را خواهند برید. همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت! 👆🏻چند روز بعد از این ماجرا درگیری شدیدی بین نیروهای داعش و رزمندگان مقاومت در اطراف حرم شریف حضرت زینب(س) رخ می دهد. «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده هفده ساله حزب الله كه از اهالی منطقه صور لبنان بود در این درگیری به شدت زخمی و بیهوش شده و به اسارت تکفیری ها در می آید. بعد از به هوش آمدن، در حالی که درد زیادی را تحمل می کرد، با سوال های پیاپی تروریست ها روبه رو می شود! در ویدیویی کوتاه که تروریست ها تکفیری از اسارت او پخش کردند، عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری پاسخ می دهد و هدفش را از حضور در سوریه، حفاظت از حرم حضرت زینب(س) بیان می کند. تروریست تکفیری پس از آن، سر از بدن این مجاهد راه خدا جدا کرده و او را همانگونه که مولایش اباعبدالله(ع) بشارت داده بود، با سری بریده به شهادت می رسانند. پیکر این شهید مظلوم کماکان در اختیار تکفیری های داعش قرار دارد. ♦️قرائت «زیارت عاشورا» هدیه به روح مطهرش. چهاردهم 🥀 @yaade_shohadaa
🌻 🍁 وقتی در گلزار شهدا شروع به دفن شهدا کردند با تعجب متوجه شدم که قبر زینب زیر یک درخت کاج روبروی قبر حمید یوسفیان است. تازه فهمیدم که تعبیر خواب مادر حمید چه بود. آن آشنایی که صندوق صندوق میوه می آورد. آن آشنا زینب بود. مادرم که درخت کاج را دید به سینه‌اش کوفت و گفت کبری به خدا چند بار خواب دیدم که زینب دستم رو میگیره و زیر درخت کاج میبره. یک میوه کاج برداشتم باید این میوه را کنار هفت میوه ای که زینب جمع کرده بود می گذاشتم تا کامل شود. کسانی که برای تشییع زینب می‌آمدند سوال می کردند:این دختر کجا شهید شده؟ تو عملیات فتح المبین بوده؟ من هم با سربلندی جواب میدادم: به دست منافقین شهید شده. روزی که زینب را در گلزار شهدا به خاک سپردیم انگار یک تکه از جگرم، انگار قلبم آنجا رفت زیرخاک. آرزویم این بود که همان جا بمانم و به خانه برنگردم. اما به خودم و زینب قول داده بودم آن طوری رفتار کنم که او می‌خواست. بعد از خاکسپاری خواب دیدم که زینب آمده و به من می‌گوید مامان غصه منو نخوری ها برای من گریه نکن من حوزه نجف اشرف درس میخونم. آن شب تو خواب خیلی قشنگ شده بود. بعد از انقلاب تصمیم گرفته بود حوزه علمیه قم برود حالا به حوزه نجف اشرف رفته بود. چندین روز پی درپی در خانه مراسم گرفتم. بعد از تعطیلات عید، مدارس باز شد گروه، گروه دانش آموزان دبیرستان با مربی تربیتی و مدیر به خانه ما می‌آمدند و دسته جمعی سرود می‌خواندند. بعضی‌ها شعر می‌خواندند. همه می‌دانستند که زینب در مدرسه کار های فرهنگی و تربیتی می کرد بچه‌های سپاه و بسیج چندین بار برای عرض تسلیت به خانه ما آمدند. بعضی از کسانی که به دیدن ما می‌آمدند و شناخت زیادی از زینب نداشتند وقتی وصیتنامه او را می خواندند و با فعالیت‌هایش آشنا می‌شدند باور نمی‌کردند که زینب در زمان شهادت فقط ۱۴ سال داشته است. روی پلاکارد ها و پوسترها و وصیت نامه همه جا نامش را زینب نوشتیم خودش بارها گفت من میترا نیستم. روی قبرش هم نوشتیم زینب کمایی (میترا) یک روز یکی از دوستای زینب به خانه ما آمد و با خجالت تقاضایی از من داشت. او گفت زینب به من گفته بود اگه شهید شدم به مادرم بگو آش نذری بده من نذر شهادت کردم. دوست زینب را بغل کردم و بوسیدم و از او تشکر کردم که پیام زینب را به من رساند روز بعد آش نذری شهادت دخترم را درست کردم و به همکلاسی ها و همسایه‌ها دادم. سه روزی که دنبال زینب بودیم پیش خودم نذر سفره ابوالفضل (ع) کرده بودم که اگر زینب به سلامتی پیدا شود سفره ابوالفضل (ع) کنم. بعد از شهادتش هم این سفره را پهن کردم. افراد خانواده نگران من بودند مادرم التماس می‌کرد که کبرا گریه کن جیغ بزن اشک بریز این همه غم رو توی دلت تلنبار نکن. مهری و مینا مرتب حالم را می‌پرسیدند و می‌گفتند مامان چرا این همه کار می کنی آروم باش گریه نکن غصه هاتو توی دلت نریز. آنها نمی دانستند که من همه این کارها را می کردم که دخترم راضی باشد. چند روز بعد از خاکسپاری زینب،مهرداد بی‌خبر از همه‌جا بعد از شش ماه برای مرخصی به شاهین شهر آمد. صبح زود به اصفهان رسید وقتی به در خانه آمد ما هنوز خواب بودیم مهرداد با دیدن پلاکاردهای شهادت روی دیوار خانه شوکه شد وقتی کلمه خواهر شهید را دید فکر کرد مینا و مهری بلایی سرشان آمده. وارد خانه شد با دیدن مینا و مهری گیج شده بود که خواهر شهید چه کسی هست با شنیدن خبر شهادت زینب سرش را به دیوار کوبید حال خودش را نداشت. مهرداد با دعوا و کتک دخترها را از آبادان بیرون کرد حالا باور نمی‌کرد که کوچکترین و عزیزترین خواهرش با گره چادرش به شهادت رسیده است. مهرداد ضربه روحی بدی خورد به طوری که تا مدتها بعد از این جریان به سختی مریض بود. مهرداد دلشکسته که غیرتش جریحه دار شده بود در وصف خواهر کوچکش شعری هم گفت که بیت اول شعر این بود: عزیز و مهربان خواهر تو بودی همیشه جانفشان خواهر تو بودی. ادامه دارد... 🥀 @yaade_shohadaa
❤️‍🔥در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. ✍🏻فرازی‌ از‌ وصیتنامه شهید حسن خرازی 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری می‌دانی غمت‌ مرا رها نمی‌‌کند‌ حتی مرگ مرا از تو جدا نمی‌کند...💔 🥀 @yaade_shohadaa
🥀مثل انشایی‌ها 💔او دیدبان ارتش بود و موقعیت نیروهای عراق رو به توپخانه گزارش می‌کرد و عراقی‌ها بمباران می‌شدند. دشمن فشار خودش رو بر نیروهای خودی بیشتر کرده بود و هر لحظه حفظ ارتفاعات سخت‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شد. ❤️‍🔥دستور رسید عبدالحمید به عقب بازگردد، اما او ماند. او زخمی شده بود، اما هنوز جان داشت که نیروهای عراقی به محل دیدبانی انشایی رسیده بودند. شهید انشایی موقعیت استقرار خودش رو به یگان توپخانه ارتش ارسال کرد. توپخانه ارتش که متوجه شده بود این موقعیت خود دیدبان هست، مجدداً بی‌سیم زد و درخواست اصلاح موقعیت رو کرد. 💔شهید انشایی در جواب گفت: موقعیت درسته، بزنید. او در لحظات آخر گفت از قول من به امام و مادرم بگویید: شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید. ❤️‍🔥حضرت امام خمینی(ره) پس از دریافت پیام شهید، در توصیف این شهید بزرگوار فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشایی‌ها.» ابراهیم حاتمی‌کیا فیلم دیده‌بان را از با اقتباس از ساعات آخر زندگی شهید انشایی ساخته است. 🥀خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالحمید انشایی 🥀 @yaade_shohadaa
💔بخوان دعای فرج را؛ دعا اثر دارد... 🥀 @yaade_shohadaa