eitaa logo
یاد شهدا
2 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
5 فایل
🌹مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
▪︎از شهر دیگری آمده بودند به روستای قنات ملک تا در مراسم روضه مشکلشان را با خودش درمیان بگذارند.نشست پای صحبت هایشان... میگفت:" گره گشایی از مشکلات مردم،برکت این روضه هاست." ▪︎پیامبر اعظم(ص): 《خدا به دست هر کسی گشایشی برای مسلمانی پدید آرد، محنت دنیا و آخرت را از او بردارد.》
💌 من به جای دو سال، سه سال شیر خوردم! 👇🏻روایت عاشقانه ی حاج قاسم از مهر و محبت مادر و فرزندی! مدتی بعد از تولدم، در زمستان سردی دچار مریضی سرخچه می‌شوم که پدر و مادرم امیدی به شفای من نداشتند. در سرمای زمستان، مادرم در حالی‌که برف تا بالای زانو آمده بود، مرا به پشت خود می‌بندد و به سمت رابُر جهت معاینه دکتر می‌برد. علاقه من به مادرم و شاید هم علاقه متقابل او به من، موجب می‌شود که من به جای دو سال سه سال شیر بخورم. روزهای جدایی من از سینه پر مهر و محبت مادرم روزهای سختی بود. کم‌کم عادت کردم. سال‌ها طول کشید تا در سینه مادرم دیگر شیری نباشد. آرام آرام از بغل مادرم به چادر بسته شده به پشت او منتقل شدم. بعضی وقت‌ها از صبح تا ظهر یکسره، روی پشت او داخل چادر بسته شده قرار گرفته بودم و او در تمام این مدت در حال کار کردن بود. یا درو می‌کرد یا بافه جمع می‌کرد و یا خانه را رفت و روب می‌کرد و یا گلّه را شیر می‌دوشید. غذا و نان می‌پخت و… و من چه آرامشی داشتم در پشت او. همان‌جا می‌خوابیدم. به نظرم مادرم هم از حرارت من آرامش داشت. زمانی که راه افتادم مادرم کارش بیشتر شد. یا با پای برهنه و یا با دمپایی پلاستیکی مادرم دنبالش راه می‌افتادم. مثل جوجه اردکی دنبال او بودم.» 📖 برشی از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» | زندگینامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
52.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جای خالی تو حس میشه شب وروز💔 دلتنگتیم سردار😭😭
دلتنگتیم‌ سردار‌ دلها‌😭😭 کاش‌میشد‌ با‌معجزه‌ی‌برگردی💔
دلمان برای دنیایی که ❣حاج قاسم❣ تو اون نفس می‌کشید، تنگ شده...😭😭
صدارفت تصویررفت یادت...؟! یادت‌امّانمیرود(: هرثانیه..! دلتنگ‌ترازدیروز💔✨ دلتنگتیم سردار💔😭😭😭
🔰 | 📍امام خمینی بخشی از وجودم شده بود... 🔻سال ۵۶ برای اولین بار با اتوبوس به زیارت مشهد مقدس رفتم. بعد از زیارت به دنبال باشگاه ورزشی می گشتم. چشمم به یک زورخانه در نزدیکی حرم افتاد. یک جوان خوش تیپی که آقاسیدجواد صدایش می کردند، تعارفم کرد. با یک لُنگِ ورزشی وارد گود شدم، سیدجواد از من سوال کرد: «بچه کجایی؟» گفتم: «کرمان.» اسمم را سوال کرد. به او گفتم. دوستش حسن به سخن آمد. سوال کرد: «آیت الله خمینی رو می شناسی؟» گفتم: «نه.» سید و دوستش توضیح مفصلی درباره مردی دادند که او را آیت الله خمینی معرفی می کردند. بعد [سیدجواد] نگاه عمیقی به اطراف کرد و از زیر پیراهنش عکسی را درآورد. عکس را برابر چشمانم قرار داد: عکس یک مرد روحانیِ میان سال که عینک بر چشم، مشغول مطالعه بود و زیر آن نوشته بود: «آیت الله العظمی سید روح الله خمینی». عکس را گرفتم و در زیر پیراهنم پنهان کردم. خداحافظی کردم و از آن ها جدا شدم.عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم.رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه وسفیدی که حالا به شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شی‌ء بسیار ارزشمندم. 📚برگرفته از کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" 🌷شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی🌷
🌷فراموش نمی‌شود... یاد آن‌ها ڪه در راه حق جان‌‌هایشان را فدای مسیرِ عبورِ « » کردند🌷 ✨ اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِـوَلیِّکَ الفَــرَج✨
از قدیم گفته اند: خاک سرداست، اما خاک تو سرد نیست گرم گرم است،داغ رفتنت هنوز تازه است حاج قاسم...😭😭😭 داغ تو سرد نمی‌شود...💔
💔🕊🥀 🌹 را شاد کنیم. یک روز مادر و منزل ما  آمدند، 🥀 خیلی ناراحت و دل شکسته بود،💔 دستان خسته اش را گرفتم🤝، گفتم: چی شده ؟ گفت: یکی از همسایه ها بهم گفته عکس پسرای شهیدت را از سردر ورودی آپارتمان بردار، شاید یه همسایه ای راضی نباشه!! دلم گرفت از این همه بی معرفتی!!😒 مادر گفت : عکس پسرام را برداشتم با ناراحتی گفتم: « چرا مادر؟! حالا اون آدم حرف بیجایی زده، ما مدیون شما و شهدا هستیم، خواهش می کنم عکس ها را دوباره بگذارید.» هر چی اصرار کردم فایده ای نداشت دلش راضی نشد. گفتم: مادر را بدید من بگذارم در ، همه ببینند. رفت و با ذوق عکس ها را آورد. این دوشهید بزرگوار تقدیم حضورتان   همه ما زندگیمون را و هستیم… تک تک لحظات دلتنگی مادر، لحظات تنهایی… اگه نمی توانید دردی از دل خسته بردارید، لطفاً سنگی بر قاب دلش نزنید.. ✨حتما دل مادرشون با نشر این پیام و یاد پسران شهیدشان شاد میشه✨ ✍️ :زینب.د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از صداهایی که باید شنیده شود...😍🌿 💠 مـــادر [خاطره‌ای از کتاب عموقاسم 📚] ♥️ ♥️
گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می‌گیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم. زیرا او یک سردار و فرمانده‌ نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق می‌گیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش می‌گیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش می‌دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم. 🎤راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی 💔 📚برگرفته از کتاب مالک زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان رفاقت «سردار هور» با «سردار دل‌ها» خاطره‌ای از داستان رفاقت سردار شهید حاج علی هاشمی، معروف به «سردار هور» با شهید حاج قاسم سلیمانی «سردار دل‌ها» به روایت برادر شهید هاشمی. به مناسبت درگذشت مادر بزرگوار شهید هاشمی ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
هدایت شده از کانال برادران شهید مهدی و مجید زین الدین❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و فقط تو درست فهمیده بودی فلسطین به یک فداکاری بزرگ نیاز دارد آقای فرمانده بیش از همیشه به تو افتخار میکنیم
✍نعمت آسمان فقط باران نیست، گاهی خدا کسی را نازل‌می‌کند به زلالی باران...! ...💔 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━