#خاطره
پدرم سید روح الله رو بردن بسیج ثبت نام کردند. با هم به بسیج میرفتند بعدش سید روح الله پدر رو میبردند بسیج.
در ایام ماه محرم با هم و دوستان بسیجیشون غذا میپختند.
📎به روایت خواهر محترم شهید عزیز
#شهید_سیدروحالله_عجمیان ❤️
#خاطره
#راوی_مادرشهید
میگفت: تا وقتی که کربلا نرفتی خوبه...
ولی وقتی که یه بار بری کربلا، دیگه نمیتونی بمونی و دلت همش کربلاست
و دوست داری که باز زیارت بری...💔
#شهید_آرمان_علی_وردی
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
🔅 #خاطره
| شــور و شعــور حسینــی در هیئـت |
گاهی اوقات که یه مداحی میدید و براش جالب به نظر میاومد، رو میکرد به من و میگفت:
اینو گوش بده و نظرت رو بگو. بعد هم صداش
رو کمی بلندتر میکرد تا با هم بشنویم.
بعد از گوش دادن به اون مداحی، درباره سبک
و شعرش صحبت میکردیم.
میگفت: هیئت باید شور و شعور حسینی رو
در قلبها زنده کنه. با هیئتهایی که این ویژگی رو نداشتن اصلا حال نمیکرد و نمیرفت...
محرم قبل از این که بره مشهد، باهاش تماس گرفتم. ازش پرسیدم: این شبا هیئت کجا میری؟
گفت: میرم حوزه و... البته یه شب رفتم هیئت فلانی خیلی خوب بود.
یه شب هم یه هیئت دیگه رفته بود و از اون هم خیلی تعریف کرد. علتش رو توی مبناش میشد دید؛ چون اهل کار تربیتی و جهادی بود و همیشه دغدغه فرهنگی داشت، با هیئاتی که مبنای درست و حسابی داشتند بیشتر و بهتر میتونست ارتباط بگیره.
میگفت: شعرهای مداحان باید روی مبنا باشه و علاوه بر این که باید شور داشته باشه و قشر جوان رو جذب کنه، شعور حسینی رو هم ترویج بده و در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایی بذاره.
.
.
#آرمان_عزیز 🤎
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
#خاطره
| شــور و شعــور حسینــی در هیئـت |
گاهی اوقات که یه مداحی میدید و براش جالب به نظر میاومد، رو میکرد به من و میگفت:
اینو گوش بده و نظرت رو بگو. بعد هم صداش
رو کمی بلندتر میکرد تا با هم بشنویم.
بعد از گوش دادن به اون مداحی، درباره سبک
و شعرش صحبت میکردیم.
میگفت: هیئت باید شور و شعور حسینی رو
در قلبها زنده کنه. با هیئتهایی که این ویژگی رو نداشتن اصلا حال نمیکرد و نمیرفت...
محرم قبل از این که بره مشهد، باهاش تماس گرفتم. ازش پرسیدم: این شبا هیئت کجا میری؟
گفت: میرم حوزه و... البته یه شب رفتم هیئت فلانی خیلی خوب بود.
یه شب هم یه هیئت دیگه رفته بود و از اون هم خیلی تعریف کرد. علتش رو توی مبناش میشد دید؛ چون اهل کار تربیتی و جهادی بود و همیشه دغدغه فرهنگی داشت، با هیئاتی که مبنای درست و حسابی داشتند بیشتر و بهتر میتونست ارتباط بگیره.
میگفت: شعرهای مداحان باید روی مبنا باشه و علاوه بر این که باید شور داشته باشه و قشر جوان رو جذب کنه، شعور حسینی رو هم ترویج بده و در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایی بذاره.
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️
#شهید_آرمان_شهید_عجمیان
https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
#خاطره
| شــور و شعــور حسینــی در هیئـت |
گاهی اوقات که یه مداحی میدید و براش جالب به نظر میاومد، رو میکرد به من و میگفت:
اینو گوش بده و نظرت رو بگو. بعد هم صداش
رو کمی بلندتر میکرد تا با هم بشنویم.
بعد از گوش دادن به اون مداحی، درباره سبک
و شعرش صحبت میکردیم.
میگفت: هیئت باید شور و شعور حسینی رو
در قلبها زنده کنه. با هیئتهایی که این ویژگی رو نداشتن اصلا حال نمیکرد و نمیرفت...
محرم قبل از این که بره مشهد، باهاش تماس گرفتم. ازش پرسیدم: این شبا هیئت کجا میری؟
گفت: میرم حوزه و... البته یه شب رفتم هیئت فلانی خیلی خوب بود.
یه شب هم یه هیئت دیگه رفته بود و از اون هم خیلی تعریف کرد. علتش رو توی مبناش میشد دید؛ چون اهل کار تربیتی و جهادی بود و همیشه دغدغه فرهنگی داشت، با هیئاتی که مبنای درست و حسابی داشتند بیشتر و بهتر میتونست ارتباط بگیره.
میگفت: شعرهای مداحان باید روی مبنا باشه و علاوه بر این که باید شور داشته باشه و قشر جوان رو جذب کنه، شعور حسینی رو هم ترویج بده و در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایی بذاره.
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️
#خاطره
| شــور و شعــور حسینــی در هیئـت |
گاهی اوقات که یه مداحی میدید و براش جالب به نظر میاومد، رو میکرد به من و میگفت: اینو گوش بده و نظرت رو بگو. بعد هم صداش رو کمی بلندتر میکرد تا با هم بشنویم. بعد از گوش دادن به اون مداحی، درباره سبک و شعرش صحبت میکردیم.
میگفت: هیئت باید شور و شعور حسینی رو در قلبها زنده کنه.
با هیئتهایی که این ویژگی رو نداشتن اصلا حال نمیکرد و نمیرفت...
محرم قبل از این که بره مشهد، باهاش تماس گرفتم. ازش پرسیدم: این شبا هیئت کجا میری؟ گفت: میرم حوزه و... البته یه شب رفتم هیئت فلانی خیلی خوب بود.
یه شب هم یه هیئت دیگه رفته بود و از اون هم خیلی تعریف کرد. علتش رو توی مبناش میشد دید؛ چون اهل کار تربیتی و جهادی بود و همیشه دغدغه فرهنگی داشت، با هیئاتی که مبنای درست و حسابی داشتند بیشتر و بهتر میتونست ارتباط بگیره.
میگفت: شعرهای مداحان باید روی مبنا باشه و علاوه بر این که باید شور داشته باشه و قشر جوان رو جذب کنه، شعور حسینی رو هم ترویج بده و در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایی بذاره.
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️
🕊 #خاطره
| همسفر خوشخنده ما... |
آنقدر شیرین صحبت میکرد و خوشصحبت بود، که همه ما لذت میبردیم وقتی میخندید و حرف میزد. کربلا که رفته بودیم، با این که درست نمیتوانست منظورش را به عراقیها برساند، ولی آنقدر قشنگ و با خوشرویی صحبت میکرد که عراقیها هم دوست داشتند بیشتر با او ارتباط بگیرند. شاید حرف هم را درست نمیفهمیدند؛ ولی سربهسر هم میگذاشتند. عراقیها از آرمان بیشتر از ما خوششان میآمد؛ از بس که خوشخنده بود...
✍🏻 دوست شهید
•
.
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
#خاطره
| همسفر خوشخنده ما... |
آنقدر شیرین صحبت میکرد و خوشصحبت بود، که همه ما لذت میبردیم وقتی میخندید و حرف میزد. کربلا که رفته بودیم، با این که درست نمیتوانست منظورش را به عراقیها برساند، ولی آنقدر قشنگ و با خوشرویی صحبت میکرد که عراقیها هم دوست داشتند بیشتر با او ارتباط بگیرند. شاید حرف هم را درست نمیفهمیدند؛ ولی سربهسر هم میگذاشتند. عراقیها از آرمان بیشتر از ما خوششان میآمد؛ از بس که خوشخنده بود...
📎به روایت دوست شهید
#شهید_آرمان_علیوردی
#خاطره
| یک تکـه از بهشـت |
هر وقت میرفتیم مشهد، باید حتما میرفت صحن گوهرشاد. ساعتها آنجا مینشست و دعا میکرد. میگفت:
"این کنج دیوار یه تکه از بهشته..." 💔
📎به روایت مادر شهید
#شهید_آرمان_علیوردی
هدایت شده از ابراهیم_آرمان_سیدروح الله
#خاطره
حدودا یازده سال داشت یه روز گفت:
دیشب خواب ديدم چند تا تابوت شهدا رو تشییع می کردیم؛ رفتم تا چهره شهدا رو ببینم؛ وقتی به تابوت ها نگاه کردم، همه خالی بودن به جز یک تابوت که خودم در آن تابوت بودم.
بعد از دیدن این خواب کنجکاو شده بود که شهدا رو بیشتر بشناسه ومدام درباره شهدا و شهید شدن سوال می پرسید.
نتیجه این کنجکاوی این شد که عشق به شهادت در او ایجاد شد و سرانجام نامش شد، "شهید مدافع امنیت سید روح الله عجمیان"❤️
#شهیدآرمان_وسیدروح_الله
@shahid_Arman_seyyed
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#خاطره
#راوی_مادرشهید
میگفت: تا وقتی که کربلا نرفتی خوبه...
ولی وقتی که یه بار بری کربلا، دیگه نمیتونی بمونی و دلت همش کربلاست
و دوست داری که باز زیارت بری...💔
#شهید_آرمان_علی_وردی
#خاطره
#راوی_مادرشهید
هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه میشد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی میگرفت و میاومد خونه. اعتقاد داشت همونطور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم، تو اعیاد و ولادتها هم باید خوشحالیمون رو نشون بدیم.
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️
#شهیدآرمان_وسیدروح_الله
@shahid_Arman_seyyed
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#خاطره
دو هفته قبل شهادت وسط جمع دوستانه میگفتیم و میخندیدیم. سید روح الله پرسید: اگر وسط اغتشاشگرها گیر بیفتید چیکار میکنید؟!
این سوال رو تک تک از هممون پرسید
و هرکدوممون به شوخی و خنده از جواب دادن طفره میرفتیم
(شاید بخاطر این بود که دوست نداشتیم حتی خودمونو تو اون شرایط فرض کنیم!)
سید مصمم گفت: جدی میپرسم!
یکی از بچهها گفت: سید خودت گیر بیفتی چیکار میکنی؟
سید با یه حالتی که انگار خودشو تو اون شرایط دیده و قبول کرده گفت:" من می مونم و تا آخرین قطره خونم از پرچم و کشورم دفاع میکنم."
#شهید_سیدروحالله_عجمیان❤️
🌸| #خاطره
| زندگـی امام زمانـی(عج) |
سال آخر خیلی دغدغه داشت.
چند ماه قبل شهادتش، همش زنگ میزد و پیام میداد که بیا صحبت کنیم. بین صحبتهامون مدام میگفت: زخمزبونها اذیتم میکنه؛ اینکه
بعضیها هروقت من یا خانوادهم رو میبینن، میگن چرا پسرتون فرستادید حوزه؟ آیندهش خراب شد... فلانی تو فامیل یا دوستای هم سن و سالش پزشکی و مهندسی میخونن، آرمان چی؟ انقدر اذیتش کرده بودن که گفت: به فکرم زده چند سال از حوزه برم یه کاری راه بندازم، از این فشار در بیام، دوباره برگردم. باهاش صحبت کردم و دلداری دادم، گفتم: شرایط اکثر طلاب همینه، اما با وجود همه این سختیها باید پای اسلام و انقلاب ایستاد.
چند روز بعد زنگ زد، گفت: فکرهام رو کردم،
هیچ مسیری بهتر از طلبگی امام زمان(عج) نیست. هرکی هم هرچی میخواد بگه. حالا که این توفیق رو بهم دادنـد، منم کـم نمیذارم.
واقعا هم کم نذاشت...
#شهید_آرمان_علیوردی❤️
♥️ #خاطره
|امام حسین(ع) اگه بخواد...|
گفت: دیدی مامان گفتم امام حسین(ع) اگه بخواد واقعا میطلبه، کی فکرشو میکرد؟
✍🏻 به روایت مادر بزرگوار شهید
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@arman_aliverdy80
اللهم عجل لولیک الفرج:
#خاطره
او تهتغاری خانواده بود، اما حکم، بزرگترین عضو خانواده را داشت.
از هیچ کمکی به اعضای خانواده دریغ نکرده و بسیار مهربان و بخشنده بود. اینها چیز کمی نیست که جای خالیاش برای خانواده ۸ نفرهاش سخت باشد.
بارها در روایات از تأثیر «اسم» بر شخصیت افراد شنیدهایم.
اسم «روحالله» برازنده شخصیتش بود و خودش هم به نامی که برایش برگزیده بودند، افتخار میکرد.
وقتی ۲۰ بهمنماه سال ۱۳۷۴ بدنیا آمد. بخاطر تقارن تولدش با دهه فجر، مادر لازم دید به یاد امام راحل(ره)، نام کودک خود را «روحالله» بگذارد. نظر خانواده را هم جویا شد و همه از این انتخاب استقبال کردند.
(خواهر بزرگوار شهید)
#شهیدمدافع_امنیت
#سیدروح_الله_عجمیان
مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
🔹خاطره به یادماندنی
روحالله ورزشکار بود و «نینجا رنجر» کار میکرد. مقامهای بسیاری هم در مسابقات کسب کرده بود.
او منش پهلوانی در رفتارش داشت، با بچهها زیاد بازی میکرد و با هم کشتی میگرفتند.
حقیقتا در بازی طوری رفتار میکرد که بچهها فکر کنند زور دارند؛ آنها هم سوءاستفاده میکردند و او را میزدند. ولی من بسیار ناراحت میشدم و بچهها رو دعوا میکردم.
با مادر هم زیاد از این شوخیها میکرد و همیشه دست مادر رو به احترام میبوسید
این خاطرات کمی از تحمل داغش را برایمان آسان می کند. 🥀
(خواهر بزرگوار شهید)
#شهیدمدافع_امنیت
#سیدروح_الله_عجمیان
مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
هدایت شده از ابراهیم_آرمان_سیدروح الله
🏷 #خاطره
#شهید_سیدروحالله_عجمیان
🌷بعضی از بچه ها اوضاع مالی خوبی ندارند و نمیتوانند وسیله بخرند،
من وسیله هایم را به آنها میبخشم...💔
#شهید_آرمان_شهید_عجمیان
https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
🌹 یکی از تفریحات شهید آرمان مطالعه زندگینامه و زیارت مزار شهدا بود.
✍🏻 به دستخط مادر شهید آرمان علیوردی
پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات...
#خاطره
#آرمان_عزیز
#یک_ایران_آرمان
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از ابراهیم_آرمان_سیدروح الله
#خاطره
#راوی_مادرشهید
|لباس سربازی امام زمان|
با آرمان گاهی اوقات دربارهی ملبس شدن حرف میزدیم. ایشون میگفت: چقدر حس قشنگیه که به دست حاج آقا میرهاشم عمامهگذاری بشیم و خوش به سعادت کسانی که به دست حضرت آقا (مدظله) معمم میشن. حتی یک بار مراسم عمامهگذاری یه تعداد طلاب حوزه آیتالله مجتهدی(ره) بود، که ما هم در آن مراسم شرکت داشتیم، وقتی بیرون اومدیم، ذوق و اشتیاق رو در چشمهاش میدیدم...
بهشون گفتم: آنقدر خوشحالی که انگار عمامه گذاری شماست! خندید و گفت:
فرق نداره... خوشحالی دوستام خوشحالی خودمه، ولی داشتم به این فکر میکردم، کی میشه برای منم همچین مراسمی بگیرن...
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️
#شهید_آرمان_شهید_عجمیان
https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
📜 اولین باری که با هم بیرون رفتیم، گلزار شهدا بود، پنج نفر بودیم، همانطور که به قبور مطهر شهدا سر میزدیم، به مزار شهید نیری رسیدیم.
یکی از ما گفت: کی روضه میخونه؟
همه ما بهانه آوردیم که روضه نخونیم.
امّا آرمان داوطلب شد. از او پرسیدم چه روضهای میخونی؟
گفت: روضه خانم حضرت رقیه(سلاماللهعلیها). خیلی حضرت رقیه(س) را دوست داشت.
#خاطره
#آرمان_عزیز
#یک_ایران_آرمان
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
#خاطره
| خاطــره ماه مبارڪ رمضـان |
یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، حجرهدارهای طبقه اول(همپایههای آقا آرمان) مراسم باشکوهی برگزار کردند. مسئولیت آقا آرمان، این بود که افطاری را آماده کند. بخاطر مسئولیتش، اصلا مراسم را نتوانست شرکت کند؛ با این که جمع دوستانه و خوبی بود. معمولا در مراسمها عکاس بود، برای همین خودش در عکسها نبود. خیلی اهل سلفیگرفتن هم نبود. الان عکسهای زیادی داریم که جای آرمان در آن خالیست...
#شهید_آرمان_علی_وردی❤️