هر جا که بودیم، توى جاده یا مقر یا هر جاى دیگر، وقتى موقع نماز مى شد فوراً مى زد کنار و مى گفت "حیفه نماز اول وقت مون از دست بره."بعد هم چفیه اش را پهن مى کرد و مى ایستاد به نماز.
برگرفته از کتاب:
"قرار بى قرار"؛
#شهید_مصطفى_صدرزاده
هدایت شده از شهید محسن حججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 سخنان حماسی دختر شهید مصطفی صدر زاده
📢 حتما ببینید
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده
☘️ با شهیدمصطفی صدرزاده، بیشتر آشنا شوید
روایتهایی ناب از شهید صدرزاده
https://manvaketab.com/subhomelist/67/68/
🔸 شما هم رسانه باشید...
📍کانال رسمی شهید حججی
🆔 @modafe_haram_shahid_hojaji
هدایت شده از 🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بهترین حس "دنیـــا" اینه که
یه رفیق شهید داشته باشے
بهش "نِگــــاه" کنی و ببینی اونم
داره دلتو "نگــــاه" می کنه.. ❤️🩹
#شهید_مصطفی_صدرزاده
بهش گفتم؛ آقامصطفی ! توی ایران عکس آقا را که به لباست می زنی ، خب برای این است که بسیجی ها می بینند، انرژی می گیرند، درس می گیرند ، ولی در سوریه که کسی چندان آقا را نمی شناسد ، آنجا چرا روی لباست، عکس آقا را می زنی ؟
گفت: اولا ؛ آنقدر که حضرت امام و حضرت آقا را خارج از ایران می شناسند و احترام می گذارند ، اینجا غریبند.
ما به چشم خودمان دیدیم که در سوریه ،بعضیها از ما بیشتر به آقا ارادت دارند ؛ مثلا وقتی می فهمیدند ایرانی هستیم می گفتند به احترام امام خمینی و امام خامنه ای از شما کرایه نمی گیریم.
و یا ماه رمضان سال ۹۴ که اعلام کردند عید فطر است، بعضی نیروهای سوری، روزه شان را باز نکردند و گفتند: مرجع تقلید ما امام خامنه ای ست ، ایشون هنوز اعلام نکردند که عید است.
بعد هم اینکه ؛ من محبت حضرت آقا را به دل دارم ، ولی این را که کسی نمیبیند وقتی این عکس را به سینه میزنم به همه نشان می دهم که محبت نائب امام زمان عج را به سینه دارم ، هم از جدشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) مدد میگیرم و هم اعلام می کنم که من فدایی نائب امام زمان عج هستم.
اینطوری با یک تیر سه نشان میزنم.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 سخنان حماسی دختر شهید مصطفی صدر زاده
📢 حتما ببینید
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده
☘️ با شهیدمصطفی صدرزاده، بیشتر آشنا شوید
✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ الفرجهم⭐⚡
🇮🇷@arman134🌷
از همون روزی که به دنیا اومدی اسمت شد مصطفی
تا پیشوات بشه نبی خاتم
پا به پای درس مکتب اهل بیت قد کشیدی و بزرگ شدی
تو هیئتایی که با بچه ها دوره میگرفتی، همیشه سپر دستت بود و میرفتی به جنگ همون کسایی که آتش زدند درب خانه ی عترت رو
همیشه توی دلت موج میزد کاش منم مدافع بودم...
با اشک میگفتی خوش به حال شهدایی که رفتند...
وقت، وقت جانبازی شد
صداهایی از گوشه و کنار میومد
یه اسم عجیب
داعش!
وارد حریم اهل بیت شده
خبر رو که شنیدی سرت گیج رفت
زنده باشم و دوباره حادثه ی درب سوخته تکرار بشه؟
دوباره جسارت بشه به حریم آل الله؟
هیهات
پاشدی و سلاح بستی و رفتی واسه ی دفاع از معنیِ تبیین یعنی حضرت زینب کبری سلام الله علیها
جنگیدی و امون ندادی به حرامی ها
تک تک رفیقات رفتن و تو نیمه شب ها تو بیابون ها قدم میزدی و چشم میدوختی به آسمون
پس کی نوبت من میشه...
ان شاء الله تاسوعا پیش عباسم
جمله رو گفتی و رفتی تو دل خطر
تاسوعا بود و تو میون میدون جنگ
سینه ات سوخت اما
یه آقایی رو دیدی که دست در بدن...
رسیدی به آرزوت
آخرش روی پای علمدار جون دادی
شهادتت مبارک رفیق
ای جوون رشیدی که مایه فخر هستی برای اسلام
ای کسی که هنوز اسمت توی صحبتای نایب امام زمان عج هست
خوش به حالت
رفیق تولد تو سرآغاز خیلی چیزا شد
ظهور رو یه گام جلوتر برد
تولدت مبارک #شهید_مصطفی_صدرزاده
🌷هدیه به روح مطهر شهید عزیز شاخه گلی از جنس صلوات تقدیم می کنیم🌷
✨اللهم صل علی محمدوآل محمد
وعجل فرجهم ✨
هدایت شده از کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🥀 اگر میخواهید کارتان برکت پیدا کند؛
به خانوادهیشــهدا سر بزنید،
🥀 زندگـینامـهشهدا را بخوانید،
🥀 سعی کنید در روحیــهیخــود
شهـادتطلــبــی را پرورش دهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mahman11
هدایت شده از مثل مصطفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ﺍﺯ ﺍینجا ڪہ هستـﻢ...
ﺗﺎ ﺁنجا ڪہ هستے؛
ﻭﺟﺐبہوﺟﺐدلتنگم!💔
دست ما رو بگیر
رفیق 😭بی ریاااا😭
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
#نماز_اول_وقت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
هر جا که بودیم، توى جاده یا مقر یا هر جاى دیگر، وقتى موقع نماز مى شد فوراً مى زد کنار و مى گفت "حیفه نماز اول وقت مون از دست بره."بعد هم چفیه اش را پهن مى کرد و مى ایستاد به نماز.
هدایت شده از ❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
◾️#دلتنگی_شهدایی🌱
بیتوبودن
دلگیرترینصفحه
ازدفترعشقاست💔!..
#برادر_شھیدم
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#صبـــحتونشـــــهــــدایی 😍
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
یاد شهدا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
چند وقت پیش برای خودم و فاطمه دوتا چادر سفارش دادم برامون بدوزن .
چادرها آماده شد .
با دوست عزیزی که زحمت دوختش رو کشیده بودن داشتم هماهنگ میکردم که اگه ممکنه چادر ها رو به دستم برسونن ؛ خودم شرایط تحویل گرفتنش رو نداشتم.
ایشون قبول کردن و گفتن اسنپ میگیرن و برامون میفرستن .شب چهارشنبه سوری بود ؛ بعد از چند دقیقه تماس گرفتن که هر چقدر تلاش کردم هیچ راننده ای درخواستم رو قبول نمیکنه ، اگه امکانش هست اسنپ رو شما بگیرین .
درخواست اسنپ دادم هیچ راننده ای قبول نکرد .
دوباره هم اسنپ و هم تپسی رو همزمان گرفتم .
بعد از ۲۰ دقیقه اسنپ پیدا شد .
تماس گرفتم : ببخشید آقا میخواستم
یک بسته ای رو به دستم برسونید .
راننده قبول نکرد و سفر رو لغو کردم .
و مجدد هم درخواست اسنپ و تپسی ...
دیر وقت شده بود و من هم خیلی عجله داشتم .
بعد از چند دقیقه در ناامیدی تمام راننده ای قبول کرد .
تماس گرفتم : ببخشید آقا امکانش هست بسته ای رو به دستم برسونید ؟
بعد از چند دقیقه مکث گفتند: داخل بستتون چیه ؟
گفتم :لباس.
ایشون قبول کردند .
نگرانی بعدی این بود که خودم خونه نبودم و مونده بودم چطوری بهشون بگم بسته رو به نگهبانی تحویل بدن .
چون معمولا کسی قبول نمیکنه و باید کسی باشه که بسته رو تحویل بگیره .
راننده رسید و تماس گرفت : ببخشید خانم من رسیدم .
گفتم اگه امکانش هست بسته رو به نگهبانی تحویل بدید .
گفتند: همون آقایی که داخل ساختمون نشستند؟
گفتم بله ، بهشون بگین که بسته برای ...۱۱_۱۸.
دیدم اون آقا ادامه داد .
۱۸_۱۱_۵
خیلی تعجب کردم اما اصلا توجه نکردم و دوباره تکرار کردم بفرمایید بسته برای ...
دوباره گفتند: خانم من این شماره رو از دیشب حفظم ۵_۱۱_۱۸
ساکت و مبهوت مونده بودم .
_ببخشید خانم تو بسته چادره؟
دوتا چادر ؟
+بله
_شما تو خانوادتون شهید دارین ؟
شهید گمنام ؟
+شهید داریم ولی گمنام نه.
راننده با حس و حال عجیبی گفت :
من دیشب خواب دیدم ،خواب دیدم شهیدتون بهم دوتا چادر داد و گفت :
اینارو تحویل نگهبانی بده .
بگو برای ۵_۱۱_۱۸
من از دیشب این شماره رو حفظم .
شهید شما دیشب منو تا اینجا آورد که چادرها رو به شما برسونم .
نمیدونم حکمتش چیه...🌿🤍
۱۴۰۲/۱۲/۲۲
#شهید_مصطفی_صدرزاده
هدایت شده از ابراهیم_آرمان_سیدروح الله
#خاطرات_شهدا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
مصطفی گفت:
- سمیه، یکی از بچه های محل مون برای پدرش قمه کشیده،نه اینکه خیال کنی پسر بدیه، نه! اتفاقا بچه باحالیه! به قول خودش شیطون گولش زده. امروز میگفت اگه کربلا بره آدم میشه. دلم میخواد پول جور کنم و بفرستمش کربلا.
چشم هایم گرد شد:
+ مصطفی ما خودمون هشتمون گروی نهمونه!
-میدونم میدونم عزیز، اما خیلی خوب میشد اگه میتونستیم بفرستیمش! فکر کن کسی که کار خلافی کرده، به زبان خودش بگه اگر برم کربلا دیگه درست میشم!
اشک در چشمانت جمع شد. نقطه ضعفم را میدانستی. گفتم:
+ باشه قبول. انشاالله خدا قبول کنه!
- وای عزیزم باورم نمیشه!
هر طور بود پول را جور کردیم و او را فرستادیم. وقتی از سفر برگشت. مادرش آمد و کلی از تو تشکر کرد، چون به کلی رفتار پسرش تغییر کرده بود.
📚 اسم تو مصطفاست ، ص ۷۰
💌 #کانال_شهید_آرمان و
#شهیدسیدروح_الله👇👇
@shahid_Arman_seyyed