eitaa logo
یادداشتها
547 دنبال‌کننده
55 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم سلام بر تو اي حجت خدا! اي امام مجتبي! مگر شما سبط پيامبر اين امت نبوديد؟ مگر پيامبر سفارش شما را به امتش نكرده بود؟ چه خوب تیرهای‌شان را به کفن شما دوختند تا پیوندشان را با پیامبر خدا مستحکم کنند و اجر رسالتش را بپردازند! كفر و نفاق پنهان در قلبهای‌شان، نقاب از چهره برگرفت و پيكر مطهرت را نيز تحمل نكرد. 🔸 آقاجان! اگر مصطفاي خدا شما را مي‌نگريست شما را در چه حالي مي‌ديد؟ در حالي كه تيرها و نيزه‌ها و شمشيرهاي امت در خون شما غوطه مي‌خورد! تا انتقام فسق و غيظ كفر را از ورع و ايمان شما بگيرند و از اين انتقام آرام گيرند. (يا موالي فلو عاينكم المصطفي و سهام الامه مغرقه في اكبادكم و رماحهم مشرعه في نحوركم و سيوفها مولعه في دمائكم يشفي ابناء‌ العواهر غليل الفسق من ورعكم و غيظ الكفر من ايمانكم) 🔸 اي آل مصطفي! رسول خدا كدامتان را بنگرد؟ يكي در محراب افتاده در حالي كه شمشير سر او را شكافته! در گوشه‌اي، پيكر شهيدي تيرباران شده و كفنش سوراخ گشته! در سرزمینی ديگر، كشته‌اي در ميان صحرا افتاده و سرش بر نيزه رفته! (و انتم صريع في المحراب قد فلق السيف هامته و شهيد فوق الجنازه قد شكت اكفانه بالسهام و قتيل بالعراء قد رفع فوق القناه رأسه و ...) 🔸 آقاي ما! آيا مصيبت جز اينهاست كه بر شما رفته؟ (فهل المحن يا سادتي الا التي لزمتكم و المصائب الا التي عمتكم) 🔸 ای آل مصطفي! پدر و مادرم به فدایتان! چه می‌توانیم انجام دهیم جز آنكه پروانه‌وار بر گرد حرم شما طواف كنيم و بر مصائبي كه جانهاي ما را زخمي كرده شما را تعزيت بگوييم. (بابي انتم و امي يا آل المصطفي انا لا نملك الا ان نطوف حول مشاهدكم و نعزي فيها ارواحكم علي هذه المصائب العظيمه الحاله بفنائكم و الرزايا الجليله النازله بساحتكم التي اثبتت في قلوب شيعتكم القروح) 🔸 خدايا تو شاهد باش كه ما با نيتها و دلها‌ي‌مان با ياوران اهلبيت پيامبر تو در جمل و نهروان و صفين و كربلا شريك و همراه هستيم. (فنحن نشهد الله انا قد شاركنا اوليائكم و انصاركم المتقدمين في اراقه دماء الناكثين و القاسطين والمارقين و قتله ابي عبد الله سيد شباب اهل الجنه عليه السلام بالنيات و القلوب) 🔸 آقاجان! حيف که نبوديم تا همراه عمار، هاشم مرقال، قيس بن سعد، صعصعه بن صوحان، مالك اشتر، اصبغ بن نباته، محمد بن ابي بكر، ميثم تمار، مسلم بن عوسجه، حبيب بن مظاهر و زهير بن قين، شما را ياري كنيم. (و التأسف علي فوت تلك المواقف التي حضروا لنصرتكم) 🔸 آقاجان! اگر از حلقه زدن بر گرد حرم شما در بقيع و حرم جدتان و مادرتان در مسجد النبي محروم‌مان كنند باز هم دلهايمان به هواي شما پرواز مي‌كند و سرشار از شوق زيارت شما و گفتگو با شماست. (و اجعل ارواحنا تحن الي موطئ اقدامهم و نفوسنا تهوي النظر الي مجالسهم و عرصاتهم حتي كاننا نخاطبهم في حضور اشخاصهم) 🔸 سر و جانم به فدایتان! چه نام‌هایتان زیباست! (فما احلی اسمائکم) خدایا نکند رفتار و گفتار و سکوت ما موجب آزردگی مولای ما شود🤲 از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
#علم_دینی ✍️ سید مهدی مرتضوی ادامه: ۳. بر اساس دیدگاه سوم: 🔸 اولا رسالت اصلی انبیاء، #هدایت انسا
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم درباره و در يادداشتهايي نسبتا مفصل سخن گفته بودم. در اين نيمسال، درسي جديد با عنوان آموزه‌هاي روانشناسي در قرآن و حديث دارم. به همين مناسبت در حال تأمل دوباره درباره اين موضوع هستم. بطور خلاصه مي‌توان نسبت دين با علم را در چهار محور زير خلاصه كرد: 🔸 رسالت علم نيست. دين مي‌تواند اهداف و چشم‌اندازها را تعيين كرده و به علم جهت دهد. 🔸 مورد نياز علوم مختلف بايد از سوي دين و فلسفه ديني تأمين گردد. 🔸 دين و متون ديني مي‌توانند و در اختيار دانشمندان قرار دهند. 🔸 دين مي‌تواند درباره اخلاقي و شرعي نتايج و لوازم نظريات علمي و دستاوردهاي علوم فتوا دهد. نظر شما در اين باره چيست؟ از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
(١) ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 معمولا در ایام محرم، فضاي مجازي جولانگاه سخنرانی‌های روشنفکران مسلمان در نقد فرهنگ و سنتهاي پيرامون عاشورا و نهادهای دینی مرتبط با آن مانند روحانیت، مداحان و هیاتهای عزاداری می‌شود. 🔹 العلماء ورثه الانبیاء .... فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تاویل الجاهلین. بنا بر این حدیث شریف، رسالت عالمان راستین، حفظ دین از تحریفها و بدفهمی‌ها است. رسالتی که امثال شیخ مفیدها و شهید مطهری‌ها عمر و آبرو و جان‌شان را بر سر آن گذاشته‌اند. فرهنگ و سنتهاي پيرامون عاشورا نیز از اين قاعده مستثني نبوده و نیازمند بازخوانی و پیرایش مدام هستند. 🔹 نقد روشنفکران به باورها و عملكرد دينداران در ارتباط با قيام امام حسين را می‌توان لطفی از جانب ايشان در حق نهادهای دینی و ما دینداران سنتی تلقي كرد. لطف روشنفکران دینی در حق ما دینداران، مشکور باد. اما آیا اجازه داریم عملکرد ایشان را در بیان تحریفات عاشورا مورد بررسی و نقد قرار دهیم؟ 🔹 معمولا سخنرانان در مقام سخنگویی کمابیش، اغراق و مبالغه می‌کنند تا تاثیر بیشتری بر شنوندگان بگذارند. نیز در کلام این بزرگواران خوش‌سخن، نمایان است. چنين بزرگنمايي‌هايي را مي‌توان نوعي تحريف حقيقت دانست كه مي‌تواند آثاري هرچند ناخواسته اما زيانبار داشته باشد. در یادداشت بعدی نمونه روشنی از چنین اغراقهايی را خواهیم دید. 🔹 سخنراني‌هايي از اين قبيل، اشكال ديگري نيز دارند. اصلاح ديني و مبارزه با تحريف، كاري پيامبرانه است و مصلح بايد همچون پيامبر عزيز خدا، طبيب دوار بطبه باشد و لحني مناسب و قولي لين براي بيان حقايق انتخاب كند. 🔹 توهين به مداحان يا روحانيان هرچند به اسم مبارزه با تحريف و جهل و خرافات و به نيت ترويج علم و آگاهي انجام شود امري غير اخلاقي است كه موجب اضطراب در بخش بزرگي از دينداران و احتمالا خشنودي بخشي ديگر از جامعه مي‌شود. علاوه بر اين بجاي اصلاح عملكردها موجب تقابل دينداران و روشنفكران و به تبع آن ايجاد دو قطبي و انشقاق در جامعه شده و در بين اين دو بخش، نفرت مي‌آفريند. 🔹 روشنفكران ديني مي‌توانند با لحني مهربان‌تر با ما دينداران سخن بگويند. به اميد آن روز. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
(٢) ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 كساني كه در صدد اصلاح جامعه و نقد بخشی از عملکردها هستند بايد كلامشان سديد و استوار و منصفانه بوده و سخنشان نيز ليّن و مهربان و خيرخواهانه باشد. در این صورت کلام‌شان بر دلها می‌نشیند و عقلها و عزمها را با خود همراه می‌کند. 🔹 سخنانی كه در نقد عملكرد دينداران از سوي روشنفكران ديني در جامعه منتشر مي‌شود معمولا با نيت زدودن گرد تحريفها و اشتباهات از چهره آموزه‌هاي ديني بيان مي‌شوند اما گاهی گرفتار دو آسیب زیر هستند: 🔹 اولا به دلیل لحن تند یا توهین‌آمیزشان نسبت به روحانیت یا سایر نهادهای دینی سنتی، بر شکاف و تقابل دو سوی ماجرا دامن می‌زنند. 🔹 ثانیا محتوای‌شان در نهايت مخاطب را گرفتار و سوء ظن به همه يا اكثر تعاليم ديني مي‌كند. 🔹 برای مثال سال ٩٥ فايلي صوتي از بزرگواري خوش‌سخن منتشر شد كه در آن به سه گونه از تحريف حركت امام حسين در كربلا اشاره شده بود. بر اساس سنت ناصواب اما رايج در فضاي مجازي اين سخنان به دروغ يا اشتباه به دكتر نسبت داده شد. در حالي كه لحن نسبتا تند و بي‌محاباي آن سخنان در نقد فرهنگ عاشورا، با دأب جناب مطهري سازگار نبود. كمي بعد نيز خود ايشان اين نسبت را تكذيب كردند. 🔹 بخشي از سخنرانی مذكور به نقل جملاتي نسبتا مشهور مي‌پردازد كه در سالهاي پيش از انقلاب به اشتباه به امام حسين عليه السلام نسبت داده می‌شد. عباراتي حماسي مانند ان كان دين محمد لا يستقم الا بقتلي فيا سيوف خذيني يا جمله ان الحياه عقيده و جهاد. امروز همه می‌دانند كه اين دو عبارت، متعلق به امام حسين نبوده بلكه زبان حال ايشان است كه در سخن شاعران يا سخن‌سرايان جاري شده است و انتساب آنها به امام حسين در چند دهه پيش، اشتباه بوده است. 🔹 در بخشي ديگر از سخنرانی مذكور به اموري مانند فتواي شريح قاضي درباره خروج امام حسين از دين اشاره مي‌شود كه امروز نيز برخي آن را به عنوان امري مشهور يا مسلم بيان مي‌كنند در حالي كه فقط در منابع قرن ١٤ به آن اشاره شده و در منابع معتبر كهن اثري از ‌آن وجود ندارد. هر چند يقين نداريم اما با اطمينان بالا چنين اموري را نيز مي‌توان از تحريفات عاشورا محسوب كرد. 🔹 سخنران محترم پس از جلب اعتماد مخاطب عادی از طریق ارائه اطلاعات پی در پی و نسبتا انبوه درباره مصادیق تحریف که تشخیص آن برای چنین مخاطبی آسان است، به سراغ مصاديقي مي‌رود كه وضعيتي كاملا متفاوت با تحريفات سابق الذكر دارند. به احاديثی اشاره مي‌کند كه در منابع معتبر كهن وجود دارند و به لحاظ تعدد و كثرت منابع و نقلها، نمي‌توان اين احاديث را بدون سند و از سنخ جعلیات و تحریفات مذكور محسوب كرد. اما سخنران محترم آنها را نیز از جمله تحریفات بر می‌شمارد بدون‌ آنکه دلیلی قانع کننده برای ادعایش عرضه کند. 🔹 براي مثال در احاديث متعدد، اشاره شده است كه امام حسين عليه السلام از شهادت خود خبر داشتند و به اين مطلب در برخي گفتگوها يا نوشته‌هاي خود اشاره كرده‌اند. هرچند چنين احاديثي را بايد در كنار ساير شواهد تاريخي و نصوص ديني ملاحظه كرد و به توضيح و تبييني جامع براي آنها دست يافت اما به دليل ناتواني از فهم آنها يا ناسازگاري آنها با چارچوبهاي ذهني مقبول خود نمي‌توان آنها را انكار كرد یا بدون سند معرفی نمود. 🔹 در این سخنرانی مغالطه‌اي پنهان وجود دارد. زيرا در ابتدا انبوهی از اطلاعات علمی درباره تحريفات عرضه میشود و بدین وسیله اعتماد مخاطب جلب شده و در شنونده اين احساس ايجاد مي‌شود كه در سرتاسر سخنراني با ادعاهايي مستدل و مستند مواجه است. چنين مخاطبي براحتي ادعاهاي بدون دليل را نيز خواهد پذيرفت و روايات مستند را بدون سند و مجعول خواهد انگاشت. 🔹 يكي ديگر از نتايج مخرب چنين سخنراني‌هايي آن است كه ذهن مخاطب، ناخواسته گرفتار تعمیم شده و فرض را بر این می‌گذارد که هر چه از منابع و نهادهای سنتی دین درباره عاشورا و حتی ساير معارف ديني عرضه شده و مي‌شود سرشار از خطا و دروغ و تحریف بوده و قابل اعتماد نمی‌باشد. و اين چنين است كه بخشي از مخاطبان چنين سخناني گرفتار شكاكيت و سوء ظن به همه يا اكثر تعاليم ديني مي‌شوند. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 خداوند ما را متفاوت اما در كنار هم آفريده. اين تفاوتها باعث مي‌شود در فهمها و و به تبع آن در انتخابهاي‌مان با يكديگر پيدا كنيم. 🔹 برخي اين اختلافات را بهانه دشمني و نفرت و نسبت به يكديگر مي‌كنند. 🔹 يا پلوراليستها ريشه اين دشمني‌ها را در اعتقاد و ايمان مومنان مي‌دانند، پس به مومنان توصيه مي‌كنند دست از برداشته و دين و مذهب و انديشه خود را حق مطلق نپنداشته و براي ساير مكاتب و انديشه‌ها نيز سهمي از حقيقت قائل شوند. در گامي بلندتر حتي از مومنان خواسته مي‌شود دست از نيز برداشته و آماده باشند كه اگر روزي بطلان باورهاي ديني‌شان اثبات شد دست از آنها بردارند. در گامي نهايي، حقيقت را غير قابل شناخت دانسته و انتخاب دين و باورها و نحوه زندگي را امري سليقه‌اي مي‌دانند. بر اساس اين مبنا، انسانها يكديگر را و نخواهند كرد و سفره تكفير و دشمني و نفرت بر سر اختلافات ديني و اعتقادي برچيده خواهد شد. 🔹 آيا راهي وجود دارد كه مومنان، نسبت به حقانيت باورهاي اساسي و كلان خود داشته باشند اما نسبت به غير مومنان، نگاهي توهين‌آميز و نداشته و بتوانند با وجود اختلاف در مهمترين عقايد، با اكثريت انسانهاي غير مومن، همزيستي مسالمت‌آميز و دوستانه و داشته باشند و شريك شادي و غم آنها شوند؟ 🔹 آيا مي‌شود مومن بود و بدون آنكه به دام كثرت‌گرايي افتاد، براي غير مومنان،‌ انساني قائل بود و آنها را قضاوت و سرزنش نكرد؟ 🔹 بر اساس تعاليم قرآن و اهلبيت، منشأ بددلي مومنان نسبت به غير مومنان يا مومناني كه در مراتب پايين‌تر ايمان هستند و در برخي عقايد يا رفتارها با آنها اختلاف دارند، آنها نيست. منشأ اين بددلي‌ها دو امر ديگر است: 🔹 يكي از عوامل بددلي، است. مومناني كه گرفتار عجب و خودپسندي هستند، به ايمان و عبادت خود غره شده و با نگاهي تحقير‌آميز و سرزنشگرانه به كساني كه در ايمان و عبادت از آنها پايين‌تر هستند نگاه مي‌كنند. در حالي كه بر اساس تعاليم ديني، عجب در تعارض اساسي با ايمان و نابود‌كننده آن است. سيئه تسؤوك خير من حسنه تعجبك: گناهي كه انسان را شرمنده كند از كار خوبي كه انسان را به عجب بيندازد بهتر است. 🔹 عامل ديگري كه سبب بددلي انسانها نسبت به يكديگر مي‌شود ناديده گرفتن اراده حكيمانه خداوند در انسانهاست. بديهي است كه خلقت متفاوت انسانها،‌ زمينه‌ساز اختلاف آنها در فهم حقيقت خواهد بود. لو علم الناس کیف خلق الله هذا الخلق لم یلم احد احدا: اگر انسانها می‌دانستند که خداوند چگونه انسانها را [متفاوت] آفریده، یکدیگر را سرزنش نمی‌کردند. 🔹 اين گونه از بددلي اختصاصي به مومنان ندارد و ردپاي آن را در همه مسلكهاي ايماني و علمي و اجتماعي مي‌توان ديد. 🔹 بسياري از انسانها گرفتار نگاه حصرگرايانه هستند. پيشفرض اين نگاه حصرگرايانه آن است كه شناخت حق براي همگان آسان است. نتيجه اين ديدگاه آن است كه هر كس مانند من مي‌انديشد و مانند من زندگي مي‌كند مومن يا خوب است و هر كس متفاوت با من است، با حق عناد دارد و انساني بد يا كافر است. بر اساس اين ديدگاه، اختلاف انسانها در فهم، به رسميت شناخته نمي‌شود و انسانها به دو دسته و تقسيم مي‌شوند. 🔹 پذيرش اختلاف انسانها در فهم، به معناي غلتيدن به دامن پلوراليسم نيست. زيرا بر مبناي پلوراليسم، شناخت حق براي هيچكس ميسر نيست و سخن گفتن از كفر و ايمان بي‌معني است. 🔹 بر اساس اين ديدگاه، مومنان در شناخت حق مصيب هستند اما بايد بدانند كه ممكن است شناخت همان حق، براي برخي ديگر دشوار يا دست‌ نيافتني باشد. البته در كنار اين دو گروه، اندكي از انسانها نيز هستند كه حق را شناخته و آگاهانه به آن كفر مي‌ورزند. این گروه اندک شایسته لعن و تبری هستند. اما حساب اکثریت انسانها که عنادی با حق ندارند اما در فهم حقیقت دچار اشتباه می‌شوند، از کافران جداست. 🔹 آيا مومنان مي‌توانند جزم‌انديش بوده و به حقانيت عقيده خود يقين داشته باشند اما به بسياري از انسانهاي ديگر كه با آنها در عقيده و عمل اختلاف دارند با نگاهی همدلانه بنگرند؟ و حتي اگر عقيده آنها را باطل و رفتار آنها را غلط مي‌دانند و در فرصتهاي مناسب نيز آن باورها و رفتارها را نقد مي‌كنند، خود آنها را دوست بدارند و براي آنها كرامت و احترام قائل باشند؟ در سوگ آنها بي‌تفاوت نباشند و با نگاهي همدلانه به دوستداران چنين بزرگاني تسليت بگويند؟ 🔹 پاسخ كثرت‌گراياني كه دغدغه اخلاق دارند و نگران كرامت انسانها هستند به پرسش بالا، خير است. پاسخ شما چيست؟ از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 در تعاليم ديني، يكي از مهمترين ويژگيهاي عقل، مداراست. البته مدارايي كه به دامن پلوراليسم نغلتد. مدارا مي‌تواند توليد كننده و باشد. 🔹 برخي پديده‌ها يا شخصيتها، توجه بخش بزرگي از جامعه را به خود معطوف مي‌كنند. اگر اين پديده‌هاي اجتماعي، عواطف تعداد زيادي از يك ملت را با خود همراه كنند، اين ظرفيت را پيدا مي‌كنند كه در خدمت تقويت قرار گرفته و سرمايه اجتماعي آن جامعه و نظام حاكم بر آن را افزايش دهند. 🔹 حذف و طرد اين پديده‌ها موجب كاهش سرمايه اجتماعي و مرزبندي بين بخشهاي مختلف جامعه مي‌شود. 🔹 همدلی مومنان انقلابي در جشن شادي هواداران پرسپوليس يا همدردی در سوگ درگذشت مي‌تواند از ارتفاع ديواري كه بين آنها و بخشهاي ديگر جامعه كشيده شده بكاهد. این همدلی و همدردی با تبریکی یا تسلیتی حاصل می شود و به معنای نادیده گرفتن اختلافات فکری و تأیید دیدگاه ها یا عملکردهای ناصواب این پدیده ها یا شخصیتها نیست. 🔹 انفعال و سكوت يا حتي نگاه تمسخرآميز مومنان انقلابي به چنين پديده‌هاي اجتماعي، قدرت نرم جمهوري اسلامي و سرمايه اجتماعي آن را مي‌كاهد. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
۲ ✍ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت با هدف نقد و پرهیز از نوشته شد. 🔹 هرکس که مومنان را به نسبت به غیر مومنان فرا بخواند، باید از غلتیدنش به دامن پلورالیسم نگران شد. نویسنده این یادداشتها نیز در معرض این آفت است (ما ابرئ نفسی) و نیازمند دعای مشفقانه و تذکر خیرخواهانه بندگان خوب خدا و لطف و دستگیری خدای مهربان است (الا مارحم ربی). 🔹 غیر مومنان دو گروهند: گروهی حق را شناخته و نسبت به آن عناد می‌ورزند. اینها آگاهانه کفر و دشمنی نسبت به حق را انتخاب کرده‌اند و در پیشگاه خداوند کرامتی نداشته و شایسته همدلی و احترام نیستند، مگر به و از سر . 🔹 گروه دوم، به دلیل مشیت حکیمانه خداوند در ، ناخواسته از فهم حقیقت بازمانده‌اند. عدم ایمان اینها از سر دشمنی با حق نیست. 🔹 گروه اخیر شایسته همدلی و احترام هستند، هرچند باورها و رفتارهای‌شان غلط یا ناحق باشد. مومنان باید به آنها احترام بگذارند و به اندازه ظرفیت‌شان، با رفق و مدارا آنها را به حق دعوت کرده و باور و رفتار باطلشان را نقد کنند و از بر آنها بپرهیزند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
برخی دوستان به یادداشتهای اخیر با عنوان و انتقاداتی داشتند. پیش از این یادداشتهایی با عناوین و در کانال قرار داده بودم. از این بزرگواران دعوت می‌کنم آنها را نیز مطالعه کنند.👇 امیدوارم این یادداشتها بتوانند به روشن‌تر شدن جوانب موضوع کمک کنند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
29.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلایه مهربانانه شاعر با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان سال ۸۹ و پاسخ شیرین و محبت آمیز رهبری افشین علاء: نمی توانستم بعد از مدتها این فرصت دیدار با شما را از دست بدهم مخصوصا در روزگاری که متاسفانه خیلیها انگار منتظر هستند که بگویند کسی جدا شده از دامان شما. در حالی که دامان پر مهر شما دامانی نیست که دوستان از آن جداشدنی باشند. هر جا که باشند، حتی اگر غمگین و دلخسته، با شما آرامش پیدا می کنند. و این سرّی است که اول خدا آن را می داند و بعد تنها کسی که می داند قطعا خود شما هستید که دوستان حقیقی خودتان را می شناسید. رهبر انقلاب: همین جور است ... این را می دانم کاملا. تو قاصد ار نفرستی و نامه ننویسی از این طرف که منم راه کاروان باز است. افشین علاء: خیلی از دوستیها در روزگار ما دورادور است اما دوستی‌هایی از نوع است ... از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍ سید مهدی مرتضوی معمولا مذاق هنرمندان بیشتر با جریانهایی همچون اصلاح‌طلبان سازگار است. شخصیتها و جریانهای انقلابی کمتر توفیق یافته‌اند با هنرمندان روابط دوستانه و عاطفی پایدار برقرار کنند. آیه الله خامنه‌ای از معدود شخصیتهای دینی و انقلابی هستند که توانسته‌اند عواطف هنرمندانی که با ایشان ارتباط نزدیک داشته‌اند را به خود جذب کنند؛ هنرمندانی همچون مرحوم که پیش از دوران اصلاحات، گرایشهای اصلاح‌ طلبانه داشت. آقای افشین علاء نیز مانند بسیاری از اصلاح طلبان، ناخرسند از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و حوادث پس از آن و دلگیر از بر چسب‌هایی مانند یا است. در دیدار مذکور👆 با بیانی لطیف از وضعیت سیاسی کشور و ، نزد رهبر انقلاب می‌کند و پاسخ شیرین ایشان را دریافت می‌کند. https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍ سید مهدی مرتضوی در یادداشت قبلی، به بهانه نقد و اعتراض به پیام نوروزی از سوی نیروهای انقلابی، درباره و سخن گفتم. در این یادداشت چند نکته مختصر از را به دلسوزان ایران، اسلام و انقلاب تقدیم می کنم. 🔹 نقد دکتر ظریف یا سریال مذکور، بهانه ای برای بیان آداب نقد هستند و آداب مذکور اختصاص به این دو مورد ندارند. ، نحوه حضور و مواضع رئیس جمهور در ستاد ملی کرونا، ارتباط با نمونه های اخیر دیگری هستند که اگر نیروهای انقلابی با ملاحظات مربوط به و به عرصه نقد و اظهار نظر درباره آنها وارد شوند، به لطف الهی در میدان جنگ نرم پیروز خواهند شد. 🔹 همچنین این نکات به نیروهای انقلابی اختصاص ندارد و هر کسی با هر گرایش و اعتقادی اگر خود را خیرخواه ایران و مردم این سرزمین می داند و به نیت اصلاح امور کشور، نظام یا نیروهای انقلابی را نقد می کند باید آداب زیر را رعایت کند. نقد طرفداران طب اسلامی یا اعتراض به اصرار برخی روحانیون مشهور برای حضور در حرم در روزهای ابتدایی ورود کرونا به کشور، نمونه هایی هستند که اگر با مراعات ، بدانها پرداخته شود، می توان به اصلاح تدریجی امور و نزدیک شدن به آینده ای روشنتر برای این سرزمین امید بست. 🔹 پیش از هر اقدامی باید مشخص کنیم هدف یا رویکردمان در نقد چیست؟ اگر می خواهیم نقدمان موثر باشد و شنیده شود و به تنش و دعوا و نفرت دو طرفه منجر نشود باید اولا نقد، مثلا سازندگان سریال و مسوولان صدا و سیما یا جناب ظریف، ثانیا نقد یعنی عموم کسانی که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد احساس کنند، نقد ما منصفانه و محترمانه و مشفقانه است و ما قصد و تخطئه و بی احترامی نداریم‌. 🔹 برای رسیدن به این مقصود باید: ۱. محاسن و نقاط قوت نقد را بیان کنیم. برای مثال در گذشته، سریال پایتخت یا دکتر ظریف، محاسنی داشته اند که رهبر انقلاب و مردم را به تحسین یا حمایت واداشته است. بیان این محاسن، سبب می شود مخاطبان مستقیم و غیر مستقیم به انصاف و خیرخواهی منتقدان اطمینان پیدا کنند. ۲. احترام و تکریم خود را نسبت به دکتر ظریف یا سازندگان سریال و مسوولان صدا و سیما و اعتمادمان را نسبت به قصد و نیت خیرشان ابراز کنیم. ۳. اشکالات جناب ظریف یا سریال را بی محابا و به گونه ای بیان نکنیم که نه تنها بلکه را نیز به جبهه گیری در مقابل منتقدان وادارد و بهانه ای شود برای ایجاد . برای این منظور اگر چندین نقد و اشکال به جناب ظریف یا سریال داریم، مهمترین آن را انتخاب کرده و به منظور تاثیر بر مخاطبان، موقتا نسبت به سایر اشکالات، و سکوت کنیم. ۴. نقد خود را به و و امور متکی نکنیم؛ در غیر این صورت، نقد ما نسبت به اشکالات صریح و آشکار نیز شنیده نشده و به و متهم خواهیم شد. ۵. خود را بصورت بیان کرده و به شکل از مخاطب کنیم. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha