بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر #بهار_انسانها و خرمی دورانها (ربیع الانام و نضره الایام).
آقاجان!
#بهار_طبیعت بر شما مبارک باشد.
خدا را شکر میکنیم که به برکت وجود نازنین شما و در کنار شما، ما را هم به میهمانیاش فرا خواند.
خدایا به ما معرفتی عطا کن که تشنه حضورش و مشتاق ظهورش گردیم و از صمیم دل دلتنگش شویم و با ترک گناهی، لبخند رضایت بر لبش بنشانیم و #آماده قدومش گردیم.
چنان کن که زبان حالمان جستجوی او باشد و با #بذل_محبت به بندگان تو، باور به محبت و شفقت بیکران امام مهربانیها را در جان انسانهای تشنه محبت برویانیم.
خدایا تاویل این سخن را نشان مان بده:
آید به گوش از آسمان، این است #مهدی
خیزد خروش از تشنگان، این است #باران
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ حدادپور جهرمی
علیکم السلام
درسته. آزار دهنده شده.
ولی
من بیشتر از این وضعیت، میترسم مردم به جان هم بیفتند.
چون صریحا گفتند که مسئله حجاب از اولویتهای کشور نیست و برای جماعت مذهبی و حزبالهی هم این مسئله بسیار مهمه. اگر احساس کنند قانون ورود نمیکنه، امکان حرکت های خودسرانه(به بهانه آتش به اختیار بودن) وجود داره و آن وقت است که دیگر اتفاق خوبی نخواهد افتاد.
سالهای گذشته، از اول سال ذهنمون درگیر و نگران فتنه نبود. اما امسال متفاوته. چرا که از الان با حدود سه ماهِ خیلی حساس روبرو هستیم. و رفته رفته اوضاع بدتر میشه.
بنظرم تکلیف ما صبوری و امر به معروف در حدِ مقدور و میسور هست. هی سوال نپرسید چی میشه؟ چیکار کنیم؟
و البته و صد البته که دستگاه های قانونی نباید از وظایفشان غافل بشوند.
اما تکلیف ما همینه که عرض کردم.
نمیشه و نباید با مردم درافتاد.
#حدادپور_جهرمی
یادداشت بعدی 👇 را هم ببینید. درباره این نوشته جناب حدادپور جهرمی و دوگانه غلط انداز
#صبوری
یا
#درافتادن_با_مردم
سخن گفتهام.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
#درافتادن_با_مردم_یا_صبوری؟
✍️ سید مهدی مرتضوی
بخش آخر یادداشت اخیر جناب #حدادپور_جهرمی در پاسخ به نگرانی متدینان از وضعیت حجاب این است:
بنظرم تکلیف ما #صبوری و امر به معروف در حدِ مقدور و میسور هست. هی سوال نپرسید چی میشه؟ چیکار کنیم؟
و البته و صد البته که دستگاه های قانونی نباید از وظایفشان غافل بشوند.
اما تکلیف ما همینه که عرض کردم.
نمیشه و #نباید_با_مردم_درافتاد.
🔸 حدس میزنم یادداشت جناب حدادپور جهرمی بیان کننده دیدگاه بخشی از دوستان انقلابی و متدین است که با دشواریهای فعالیت در #میدان_فرهنگ آشنا هستند.
🔸 واژه کلیدی در نسخه ایشان برای جریان مومن انقلابی یک کلمه است: #صبوری
هر چند در نسخه ایشان به امر به معروف در حد مقدور و میسور هم اشاره شده اما جمله آخر (نباید با مردم در افتاد) نشان می دهد که توصیه ایشان به امر به معروف نیز بیشتر جنبه تشریفاتی داشته و در شرایط کنونی قابلیت اجرا ندارد.
تأکید ایشان بر عدم غفلت دستگاه های قانونی از وظایفشان نیز قابلیت اجرا ندارد. چرا؟ چون نباید با مردم در افتاد.
🔸 از منظر این بزرگواران گویی بر سر دو راهی هستیم:
یک. #درافتادن_با_مردم
دو. #صبوری_سکوت_انفعال
🔸 هرچند با دیدگاه این بزرگواران مخالفم اما آن را بر نسخه رقیب ترجیح می دهم. نسخه ای که می گوید به هر قیمتی و با هر روشی باید با پدیده کشف حجاب برخورد قهری کرد و به پیامد آن، که در افتادن با مردم است توجهی ندارد.
🔸 با این حال به دوستانی که دغدغه سلامت خانواده و حفظ بنیاد عفاف و حیا در جامعه را دارند هم حق می دهم که از سکوت و انفعالی که در مواجهه با پدیده کشف حجاب وجود دارد نگران باشند.
🔸 این تحیر و بی عملی از کجا نشأت می گیرد؟ آیا راه حلی وجود دارد؟ مرجع و پناه و راهنمای ما در این مسأله کیست و کجاست؟ آیا کسی را داریم که به او رجوع کنیم و راه حل این حیرت و رفع نگرانی را از او بجوییم؟
🔸 فریاد قرآن و اهلبیت علیهم السلام در هر چالش و مسأله ای که گرفتار اختلاف هستیم بلند است: ان شئتم اخبرتکم؟ آیا می خواهید ما هم نظرمان را بگوییم؟
و پاسخ ما معمولا چنین بوده است: خیر. ما با علم و تجربه خودمان باید مشکلات مان را حل کنیم و نیازی به راهنمایی شما نداریم.
🔸 چون شناخت مان از مبانی قرآن و اهلبیت در زمینه #مرزهای_ایمان_و_کفر کامل نیست، ناچاریم به حداقلها اکتفا کنیم و سخن صحیح #نباید_با_مردم_درافتاد را به صبوری و سکوت و انفعال ترجمه کنیم.
🔸 نا آشنایی با مرزهای ایمان و کفر از منظر قرآن و اهلبیت ع سبب شده در نگرش و تعامل مومنان نسبت به سایر بخشهای جامعه اختلال جدی به وجود آید. در وضعیت فعلی ما نمی توانیم ارتباط فعال و سازنده و تأثیرگذار با سایر بخشهای جامعه داشته باشیم و همین امر سبب می شود زمینه های سوء تفاهم و نگرش منفی بین ما و دیگران فراهم شده و تعمیق گردد.
🔸 از برکات آشنایی با دیدگاه قرآن و اهلبیت علیهم السلام درباره #مرزهای_ایمان_و_کفر، گشوده شدن #راه_سوم است. راه سوم، نه سکوت و انفعال است و نه در افتادن با مردم. در پرتو تعالیم قرآن و اهلبیت ع، نگرشها اصلاح شده و کسانی که پایبندی بیشتری به دین دارند میتوانند با بخشهای دیگر جامعه ارتباطی همراه با احترام و محبت و مهربانی حقیقی داشته باشند. در بستر چنین ارتباطی، امکان گفتگو و فعالیت فرهنگی فعال و موثر در زمینه حجاب فراهم می شود و زمینه قانون گذاری و اعمال قانون به شکلی که مورد حمایت اکثریت جامعه باشد آماده می گردد.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️ سید مهدی مرتضوی
آقای #سید_یاسر_جبرائیلی در برنامه #جهان_آرا در شام دوشنبه ۱۴ فروردین درباره دلاری سازی اقتصاد و نقش قیمت دلار در #تورم سخن گفت.
در این برنامه بر نقش حدود ۲۰ شرکت بزرگ که در حوزه #پتروشیمی و #فلزات فعالیت میکنند و محصولات #نیمه_خام تولید و صادر میکنند تاکید شد.
بنا به ادعای میهمان برنامه، قیمت گذاری محصولات این شرکتها برای فروش در داخل کشور بر اساس قیمت جهانی و محاسبه قیمت ریالی بر اساس قیمت دلار بازار آزاد
و
فروش ارز حاصل از صادرات این شرکتها بر اساس قیمت آن در بازار آزاد
مهمترین عامل تورم در این سالها بوده است.
ادعاهای میهمان برنامه جهان آرا بسیار مهم و برای بنده جدید بود.
وظیفه صدا و سیما آن است که این ادعاها را با دعوت از کارشناسان با گرایشهای مختلف به بحث و گفتگو بگذارد.
ممکن است راه حل ارائه شده در این برنامه کامل و جامع نباشد اما باید این برنامه را در #کنکاش پیرامون مهمترین ریشههای تورم کمرشکن فعلی موفق ارزیابی کرد.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی آقای #سید_یاسر_جبرائیلی در برنامه #جهان_آرا در شام دوشنب
مدیر عامل محترم یکی از شرکتهای بزرگ کشور درباره یادداشت قبلی توضیحاتی را ارسال کردند.
از ایشان بابت قرار دادن اطلاعات بیشتر و کمک به ریشه یابی دقیقتر عوامل تورم تشکر می کنم.
توضیح ایشان با اندکی ویرایش چنین است:
بنده به عنوان مدیرعامل یکی از شرکت های بزرگ این ادعا را رد میکنم. ما هم ارزمان را با قیمت نیما می فروخته ایم و الان هم با مکانیزم های بانک مرکزی تا حدود ۳۰ درصد زیر بازار آزاد می فروشیم و هم قیمت محصولمان را با دلار ۲۸۵۰۰ تعیین وعرضه می کنیم. علیرغم عرضه و فروش محصول توسط ما با قیمت پایین، قیمت رایج در بازار با دلار آزاد تعیین می شود.
امثال این دوست عزیزمان اشتباهات زیادی در گفتار و تحلیل هاشون دارن که ناشی از این است که در وسط میدان نیستند. بالا نشستند و معلول ها و نتایج را می بینند و بعد هر طور خواستند قضاوت می کنند.
بله
۱- اینکه در بازار قیمت ها بر اساس دلار آزاد تعیین می شود حرف درستی است.
اما
۲- اینکه این را به تولید کنندگان نسبت دهیم خیر نادرست است.
در این میان قربانی، تولید کننده و مصرف کننده نهایی هستند چون تولید کننده با قیمت پایین محصول را می فروشد ولی در بازار قیمتها برای مصرف کننده نهایی با قیمت ارز آزاد تمام می شود و در این میان یک رانت بسیار عظیم توزیع می شود که به واسطه ها می رسد.
صنایع بزرگ کشور نقطه قوت ما و عامل برون رفت ما از این بحرانند ... نباید ما با دست خودمان خودزنی کنیم.
نظام قیمت گذاری بر مبنای ارز خواست ما شرکت های بزرگ نیست، نامه های رسمی آن به شورای رقابت و دعواهای ما در جلسات وزارتخانه شاهد این مدعا است. ما مدتها است درخواست داریم اتصال قیمتهای ما به قیمتهای جهانی و دلار قطع شود.
... می آییم چیزی را درست کنیم با گرای غلط آن چیزی هم که درست بود نابود نکنیم.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
مدیر عامل محترم یکی از شرکتهای بزرگ کشور درباره یادداشت قبلی توضیحاتی را ارسال کردند. از ایشان بابت
به اخلاق و انسانیت و انصاف و وجدان کاری این مدیر عامل محترم ایمان دارم.
از طرف مردم بزرگوار ایران خصوصا بخشهایی که تورم موجود برای آنها طاقت فرسا است مطالب زیر را از ایشان درخواست می کنم و خطاب به این برادر عزیز عرض می کنم:
کاش در اولین فرصت در برنامه جهان آراء شرکت می کردید. البته نه با هدف دفاع از خود بلکه برای کمک به روشن شدن ریشه های تورم کمرشکن فعلی و یافتن راه های درستتر.
آقای جبرائیلی در راه حل پیشنهادی اش به اقدام دولت آقای هاشمی در سال 74 اشاره کرد.
نظر شما درباره این راه حل چیست؟
پیشنهاد شما برای حل مشکل مردم عادی کشور که زیر بار سنگین تورم قرار دارند چیست؟
مشکل تورم ایران یک معضل پیچیده شده است. هیچ صاحبنظری را متهم نمی کنم و همه آنها را خیرخواه کشور می دانم؛ چه کارشناسان زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی را و چه کارشناسان دولتهای بعد از آن را. گرچه عملکرد همه یا اغلب آنها نتایجی قابل قبول نداشته است.
با توجه به اینکه در وسط میدان هستید کاش فرصت می کردید و وقت می گذاشتید و به روشن شدن ریشه مشکلات و پیدا کردن راه حلی جامع برای تورم کمک می کردید.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
از طرف برخی آشنایان در ایتا پیامی دریافت کردم درباره #سود_سهام_عدالت همراه با یک لینک.
در برخی گروه ها نیز همین پیام ارسال شده است.
متن پیامها عین هم هستند و شک برانگیز.
از یکی از بزرگوارانی که این پیام را برای بنده ارسال کرده بود پرسیدم این پیام ناخواسته ارسال شده؟
پاسخ ایشان این بود:
سلام لطفا روی #لینک کلیک نکنید. گوشی ام #هک شده و این پیام #خودکار ارسال شده است.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️سید مهدی مرتضوی
#ریشههای_خشونت_عاطفی
برخی انسانها نسبت به اطرافیان خود خصوصا نسبت به کسانی که دارای باور باطل یا رفتار غلطی هستند #خشونت_عاطفی می ورزند. خشونت عاطفی گاهی به شکل #آشکار اعمال می گردد مثل وقتی که نسبت به کسی بی احترامی و توهین و بی ادبی و ابراز نفرت روا داشته شود. گاهی نیز خشونت عاطفی به شکل #پنهان می باشد مثل وقتی که نسبت به کسی احترام و ادب و مهربانی و محبتی که شایسته آن است روا داشته نشود و موجب رنجش او گردد.
ریشه ها و عوامل خشونت عاطفی چیست؟
یک. مزاج و طبع
مزاج برخی انسانها نرم و لطیف است و معمولا در موقعیتهای مختلف نسبت به دیگران مهربانی و عطوفت بیشتری به خرج می دهند. در مقابل مزاج برخی، سخت و غلیظ است. چنین افرادی ممکن است نسبت به مخالفان خود خشونت عاطفی روا دارند و چنین خشونتی را نیز امری طبیعی و صحیح بپندارند یا اصلا آن را خشونت محسوب نکنند.
دو. عجب به نفس و تحقیر دیگران
برخی خشونتها ریشه در نفسانیت دارد. یکی از جلوه های منیت، عجب و خودپسندی می باشد. کسی که گرفتار خودپسندی است خود را بی عیب می بیند. معمولا عیب دیگران را راحتتر درک می کنیم و اگر گرفتار عجب باشیم، دیگران را به خاطر عیب شان ملامت و تحقیر نموده (خشونت عاطفی آشکار) یا حساب خود را از آنها جدا خواهیم کرد (خشونت عاطفی پنهان).
سه. اشتباه در تشخیص مرزهای ایمان و کفر (خوبی و بدی)
اگر مرزهای خوبی و بدی انسانها را به درستی تشخیص ندهیم ممکن است انسان خوبی را بد بدانیم یا بالعکس کسی را که مومن نیست مومن محسوب کنیم. چه نسبتی بین باورهای باطل و نادرست با خوبی و بدی انسانها وجود دارد؟ آیا هر کسی که به باوری باطل معتقد است یا رفتاری غلط انجام می دهد را می توان کافر یا بد محسوب کرد؟
بر اساس اشتباهی نسبتا رایج، هر کسی را که دارای اعتقاد یا رفتاری غلط است، بد می پنداریم. نتیجه قهری این دیدگاه آن است که اکثریت انسانها بد خواهند بود زیرا باور یا رفتاری غلط دارند. نتیجه دیگر آن است که این اکثریت که بد هستند را مستحق خشونت عاطفی آشکار یا پنهان می دانیم و از آنها تبری جسته و آنها را دارای کرامت نمی دانیم.
چهار. آسان پنداشتن شناخت حقیقت
اگر شناخت همه یا اغلب حقایق را آسان بپنداریم قهرا اکثریت انسانهایی را که در باورهای شان با ما اختلاف نظر دارند، انسانهای بدی دانسته و نسبت به آنها خشونت عاطفی روا خواهیم داشت.
عوامل مذکور اختصاصی به مومنان یا غیر مومنان ندارد و همه انسانها ممکن است گرفتار آنها شده و به خاطر آنها خشونت عاطفی بورزند.
خشونت عاطفی مومنان به پای خداوند و دین او و اولیاء دین نوشته خواهد شد و در چنین شرایطی تعامل و ارتباط نهادهای فرهنگی دینی با بدنه جامعه دچار اختلال شده و کارکردهای فرهنگی آنها (از قبیل جهاد تبیین، امر به معروف و ...) نیز بی اثر شده یا نتیجه معکوس خواهد داشت.
نهادهای سیاستگذار فرهنگی از جمله #روحانیت و #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی باید نسبت به خشونت عاطفی آشکار و پنهان در جامعه دینی حساسیت بالایی به خرج دهند و با عوامل و زمینه های آن به شکل جدی مبارزه کنند.
سهل انگاری نسبت به خشونت عاطفی و ریشه های آن سبب می شود شخصیتهای تأثیرگذار دینی و فرهنگی نیز گرفتار خشونت عاطفی شده یا خشونت عاطفی برخی مومنان به پای آنها نیز نوشته شود. در چنین شرایطی فعالیتهای فرهنگی به ضدفرهنگ تبدیل خواهد شد.
خوشبختانه با اصلاح نگرش در زمینه سوم و چهارم، می توان زمینه تعدیل و اصلاح مزاج کسانی که طبع تند دارند را فراهم کرد.
دوره آموزشی #مرزهای_ایمان_و_کفر از منظر قرآن و اهلبیت ع آماده ارائه برای نهادها و فعالان فرهنگی می باشد. علاقمندان می توانند درخواست خود را به @s_m_mortazavi ارسال کنند.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️سید مهدی مرتضوی #ریشههای_خشونت_عاطفی برخی انسانها نسبت به اطرافیان خود
مدتی پیش با یکی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی درباره خشونت عاطفی موجود در جامعه دینی و ضرورت اقدام جدی در این باره گفتگوی مختصری داشتم.
ایشان که خودشان طبعی لطیف دارند و اهل خشونت نیستند یکی از علل خشونت موجود در جامعه دینی را طبع و مزاج برخی مومنان دانستند. گویا اقدام در این زمینه را به علت مزاج متفاوت انسانها بی تأثیر می پنداشتند.
یادداشت بالا پاسخی است به این بزرگوار و تأکید بر اینکه نهادهای فرهنگی کشور خصوصا سیاستگذاران فرهنگی باید در زمینه تغییر نگرش جامعه دینی در حوزه مرزهای ایمان و کفر اقدام جدی نمایند و طبع تند برخی مومنان را بهانه بی فایده بودن اقدام در این زمینه ندانند.
نکته دیگری که همین جا قابل ذکر است:
داشتن طبع لطیف و خلق خوش به تنهایی برای ورود به عرصه فعالیتهای فرهنگی کافی نیست.
عدم آشنایی دقیق با تعالیم قرآن و اهلبیت ع در زمینه مرزهای ایمان و کفر
و دخالت ندادن این آموزه در سیاستگذاریها و تصمیم گیری های کلان فرهنگی
سبب می شود این بزرگواران در بزنگاه ها مسیری غلط بپیمایند یا فعالیتهای فرهنگی شان کم تأثیر گردد یا خشونت دیگران به پای آنها نوشته شود.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️سید مهدی مرتضوی
#مرزهای_ایمان_و_کفر
مقصودم از نگارش یادداشت #ریشههای_خشونت_عاطفی تأکید بر ضرورت تبیین و تعلیم و تبلیغ همگانی تعالیم قرآن و اهلبیت درباره #مرزهای_ایمان_و_کفر و تبدیل آن به عنوان مهمترین مبنا در سیاست گذاری های کلان و خرد فرهنگی در جامعه دینی بود.
آشنایی با مرزهای ایمان و کفر از منظر قرآن و اهلبیت هم زمینه فعالیتهای فرهنگی ثمربخش را فراهم می کند و هم شرایطی را در جامعه مهیا می کند که اقدامات انتظامی و قضائی در زمینه عفاف و حجاب موجب ایجاد یا تشدید دوقطبی نشده و با حمایت حداکثری مردم همراه گردد.
در غیر این صورت، #خشونت_عاطفی آشکار و پنهان گروهی اندک از متدینان به حساب دین و حکومت دینی و اکثریت دینداران گذاشته خواهد شد. در چنین وضعیتی هر گونه اقدام فرهنگی و اجتماعی و انتظامی در زمینه عفاف و حجاب موجب تشدید #دوقطبی و ایجاد تنش و کاهش #انسجام_عاطفی ایرانیان و ریزش #سرمایه_اجتماعی نظام خواهد شد.
بیان آن دوست عزیز درباره تأثیر مزاج برخی متدینان در عملکرد و رفتار آنان از آن جهت مرا برآشفت که مطلب مذکور درباره نقش مزاج، بهانه ای برای نادیده گرفتن یا جدی نگرفتن تعالیم مذکور شده است.
حقیقتا تعدیل طبیعت تند مزاجان امری بسیار دشوار است لذا از این جهت به این دوست عزیز و کسانی که همفکر ایشان هستند حق می دهم. با این حال حتی اگر بپذیریم که تبیین و ابلاغ تعالیم قرآن و اهلبیت درباره مرزهای ایمان و کفر به اصلاح طبیعت تند مزاجان کمک چندانی نمی کند باز هم نباید #اقدام_گسترده در این زمینه را ترک کنیم.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️ رضا بابایی
ما گفتوگو میکنیم یا جدل؟
«گفتوگو»، زبان تمدنها است. هیچ تمدنی بدون گفتوگو شکل نگرفته و بدون آن نیز دوام نیافته است. انسانهای متمدن، حتی برای حل مسائل درونی و درمان بیماریهای روحی خویش به گفتوگو با روانشناسان و مشاوران متخصص پناه میآورند. پایه و بنیان رواندرمانی، مگر چیزی غیر از نشستهای صمیمی و گفتوگوهای طولانی است؟ وقتی میتوان درونیترین مسائل انسانی را از راه گفتوگو حل و فصل کرد، چرا در مسائل عینی و علمی و اجتماعی نتوانیم؟
با وجود این، «گفتوگو» گاه تبدیل به جدل میشود. جدل و به تعبیر متون دینی، «مِراء»، آفت گفتوگو است. در متون دینی، از پیامبر اسلام نقل شده است که پرهیزگارترین شما، کسی است که مِراء نمیکند، اگرچه حق با او است(شهید اول، الأربعون حدیثا، ص56). از امام علی(ع) نیز نقل کردهاند که هیج بندهای به حقیقت ایمان نمیرسد، مگر اینکه مراء را رها کند، حتی آنجا که حق با او است(کنز العمال، ح9024). از همه شگفتتر روایتی است که بر پایۀ آن پیامبر(ص) فرمودهاند: خدا در شب معراج، پس از شرک، مرا از چیزی به اندازۀ جدل، نهی نکرد. میدانیم که توبۀ مشهور ابوحامد غزالی نیز از مناظره و مراء بود. او بر سر قبر ابراهیم خلیل(ع)، با خدای خویش عهد کرد که دیگر با کسی مناظره نکند. حافظ هم که میگوید «گفتوگو آیین درویشی نبود»، مرادش از گفتوگو، جدل است، نه گپوگفت.
در منطق، جدل را از صناعات خمس(در کنار برهان و خطابه و...) دانستهاند و در ادبیات قرآن کریم، «جدال احسن» همپایۀ حکمت و موعظه است؛ اما متأسفانه آنچه اکنون در میان ما رایج و راسخ است، «مراء» یا جدل مذموم است، نه جدل منطقی و نه جدال احسن و نه گفتوگو. جدل، بدل گفتوگو است. نیاز ما به گفتوگو، گاهی گذر ما را به جدل میاندازد و میخواهیم جای خالی آن را با این پر کنیم. از یک سو ما به چیزی به اندازۀ گفتوگو نیاز نداریم و از سوی دیگر، هیچ چیز به اندازۀ جدل، ما را از نعمت گفتوگو محروم نمیکند. اکنون در صدها و هزاران گروه مجازی و محفل علمی و سیاسی، جدل فرمانروایی میکند و انسانهای بسیاری به این خیال خام که در حال گفتوگو با یکدیگرند، در ورطۀ مجادلات بیثمر و بیپایان افتادهاند. مرز میان گفتوگو و جدل، بسیار باریک و مبهم است. تفاوتهای جدل با گفتوگو، باید موضوع چندین رسالۀ دانشگاهی باشد. آنچه من در اینجا یادآوری میکنم، چند نکتۀ ساده و سربسته است:
1. هدف گفتوگو، این است که من بدانم در ضمیر شما چه میگذرد و شما بدانید که درد من چیست؛ اما جدل، تشنۀ پیروزی است و شهوت استیلا بر غیر دارد.
2. پایان جدل، دشمنی است و پایان گفتوگو، دوستی. ذهن و زبان جدلیون، در تسخیر سوء ظن به دیگران یا خودخواهی است؛ اما گفتوگو، راهی است برای کاستن از افتراقها و سوءتفاهمها. گفتوگو ما را به یکدیگر نزدیکتر میکند و جدل، دورتر و دشمنتر. گفتوگو، اگر گرهی نگشاید، گره را کورتر نمیکند.
3. در گفتوگو، میان اندیشه و صاحب اندیشه فرق میگذاریم. یعنی مخالفت ما با اندیشهای، به دشمنی ما با صاحب آن اندیشه نمیانجامد.
4. در گفتوگو میکوشیم که حرف دیگری را بفهمیم و در جدل میکوشیم که حرف خود را در گوش او فرو کنیم.
5. اهل جدل، درد حقیقت ندارند. از همین رو هیچگاه به هیچ خطایی یا جفایی اعتراف نمیکنند. اما در گفتوگوی سالم، طرفین گهگاه میپذیرند که در فلان مسئله خطا کردهاند یا دچار غفلت یا مبالغه شدهاند یا تند رفتهاند.
6. جدل، استثمار گفتوگو است؛ یعنی گفتوگو در جدل، بهانهای بیش نیست. بدین رو اهل جدل، گاهی این بهانه را وامینهند و از ابزاری دیگر استفاده میکنند که هیچ سنخیتی با گفتوگو ندارد؛ مانند زورگویی و تهدید و نصیحت و افشاگری و تجاوز به حریم خصوصی افراد.
7. جدلگرایان، معمولا زبانی درشتگو و پر از نیش و کنایه دارند؛ اگرچه هر درشتگویی جدلگرا نیست و هر جدلگرایی درشتگو نیست.
8. جدل گذشتهگرا است؛ اما گفتوگو آیندهساز است. در جدل، شما از راهی دفاع میکنید که آن را طی کردهاید؛ اما در گفتوگو راهی را میجویید که آینده را بسازد. از همین رو گفتوگو پیشرونده است؛ اما جدل، هر بار به نقطۀ آغاز برمیگردد.
9. در گفتوگو میکوشیم که چیزی بیاموزیم؛ در جدل، کوشش ما بیشتر برای آن است که دیگران را شیرفهم کنیم.
10. سماجت و افراط در پیگیری مباحث، از نشانههای اهل جدل است. اهل گفتوگو به همان آسانی که وارد گفتوگو میشوند، آن را رها میکنند و میدانند که کجا و کی باید کنار بکشند؛ اما جدلیون تا بالا بردن پرجم پیروزی و اعتراف خصم به شکست، دستوپا میزنند.
مرحوم #رضا_بابایی از پژوهشگران و منتقدان برجسته در حوزه دین و ادبیات بود که درسال 1399 در سن 56 سالگی درگذشت.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️ سید مهدی مرتضوی
#مردمداری_حاج_قاسم
بخشی از وصیت نامه حاج قاسم درباره نقش مسوولان در حراست از ارزشها:
مسئولین همانند #پدران جامعه میبایست به مسئولیت خود پیرامون #تربیت و #حراست از #جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و بهخاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشاند. حکومتها عامل اصلی در #استحکام_خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.
حاج قاسم در جاهایی دیگر چنین می گوید:
من و آدم های خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. این بی حجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاح طلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را می خواهید حفظ کنید؟ همان دختر #کم_حجاب دختر من است. دختر ما و شماست.
#جامعه ما #خانواده ماست. اینها مردم ما هستند. بچه های ما هستند.
با هر کسی حرف بزنیم اما با #محبت. استدلال کنیم.
برخی دم از احترام به بانوان بی حجاب و کم حجاب می زنند یا از آزادی فضای مجازی حمایت می کنند و گمان می کنند که شبیه حاج قاسم عمل می کنند. حاج قاسم مردم دار بود و به همه احترام می گذاشت اما به خاطر خوش آمد مردم و #جلب_آراء_زودگذر_احساسی آنها، اصول اخلاقی که پشتیبان استحکام خانواده است را کمرنگ نمی کرد.
او #پدر جامعه بود و از مومنان می خواست که برای جامعه و تک تک افراد جامعه پدری کنند.
پدر خود را مسوول حراست و تربیت خانواده می داند و در برابر بنیانهای اخلاقی که موجب استحکام خانواده میشود حساس است و در کنار آن احترام و محبتش را از افراد خانواده دریغ نمیکند.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha