eitaa logo
یادداشتها
562 دنبال‌کننده
55 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
! بسم الله الرحمن الرحیم 🥚پشت دخل نشسته بود و داشت تلویزیون تماشا می‌کرد. زنی که یک بچه یکی دو ساله به بغل داشت، پرده پلاستیکی جلوی در را کنار زد و وارد شد؛ پشت سرش هم یک دختر چهار پنج ساله که داشت گره روسری‌اش را سفت می‌کرد. بینی دخترک از سرمای بیرون سرخ شده بود، ولی لباس گرم تنش نبود. 🥚زن جوان همان‌طور که بچه‌اش را در بغلش بالا می‌انداخت تا چادرش را مرتب کند، پرسید: "تخم‌مرغ دونه‌ای چنده؟!" با آن هیکل ریزنقش و چهره کم سن و سال، بیشتر به یک دختر محصل یا فوقش یک تازه‌عروس می‌ماند، و اگر خودش به دخترک که داشت به پفک‌های توی قفسه دست می‌زد نمی‌گفت: "دست نزن مامان"، معلوم نمی‌شد که مادر آن دو طفل معصوم است. 🥚+ دونه‌‌ای دوهزار و صد تومن. همان‌طور که دستش را دراز می‌کرد تا کارتش را به او بدهد، گفت: "بی‌زحمت یه موجودی بگیرید، ببینید چقدر داره؟" 🥚کارت را گرفت و همان‌طور که داشت وارد دستگاه کارت‌خوان می‌کرد، نشانه یکی از نهادهای حمایتی را رویش دید. به روی خودش نیاورد، ولی دلش یک‌طوری شد.😔 🥚+رمز؟ - سیزده هفتاد و یک داشت با خودش می‌گفت: احتمالاً سال تولدشه، که کاغذ از دستگاه بیرون آمد. خجالت کشید، ولی باید می‌گفت. + هفت هزار و هشتصد تومن. - پس بی‌زحمت سه تا تخم‌مرغ بدید. 🥚پلاستیک را برداشت و سه تا تخم‌مرغ توی آن گذاشت. بعد هم آن را توی سینی ترازوی دیجیتال گذاشت تا زن راحت‌تر بتواند بردارد. زن جوان پلاستیک را برداشت و منتظر ماند، ولی او حواسش آنجا نبود. وقتی دید هنوز نرفته و دارد زیرچشمی او را نگاه می‌کند، یادش آمد که هنوز پول تخم‌مرغ‌ها را از کارت کم نکرده است. 🥚کارت را از کف سینی ترازو برداشت و کشید توی دستگاه. + رمز؟! - سیزده هفتاد و یک نمی‌دانست واقعاً رمز را یادش رفته، یا می‌خواهد کمی زمان بخرد تا شاید فکری به ذهنش برسد. آخر حافظه‌اش خوب بود و معمولاً شماره‌ها را به این زودی فراموش نمی‌کرد. 🥚با خودش فکر کرد کاش می‌شد بگویم قیمت را اشتباه گفته‌ام و مثلاً تخم‌مرغ دانه‌ای هزار تومان است تا بتواند شش تا ببرد. ولی خودش هم فهمید که فکر خوبی نیست؛ زن جوان آبرودارتر از آن بود که بخواهد این دروغ را باور کند. باید فکری می‌کرد؛ زن با بچه به بغل منتظر بود. 🥚تصمیم گرفت پول تخم‌مرغ‌ها را کم نکند؛ این کمترین کاری بود که در آن شب سرد زمستانی می‌توانست برای او بکند. ولی نه؛ زن باهوش‌تر از آن نشان می‌داد که اگر صدای بوق از دستگاه بلند نمی‌شد، متوجه نشود او پول را کم نکرده است. 🥚با خودش گفت: فقط صد تومن کم می‌کنم، و شروع کرد به فشار دادن تکمه‌های دستگاه: یک، صفر...؛ اما یادش افتاد وقتی کاغذ رسید را به دست مشتری‌اش بدهد، متوجه می‌شود. "حالا چه‌کار کنم؟!" همه این فکرها در چند ثانیه به ذهنش می‌آمد و می‌رفت. کاری را شروع کرده بود که برای مراحل بعدش هیچ فکری نداشت. سپرده بود دست خدا. ناگهان فکر جدیدی... 🥚+ رسید که نمی‌خواهی؟! خدا خدا می‌کرد که بگوید: "نه"؛ گفت. لبخند بی‌جانی روی لبانش نشست؛ انگار بیشتر خیالش راحت شد که زن مچش را نمی‌گیرد که می‌خواسته به قاعده شش هزار و سیصد تومانِ ناقابل به او و دو طفل معصومش کمک کند. 🥚همان‌طور که داشت کارت را می‌گذاشت توی سینی ترازو، با خودش گفت: "معلومه که رسید نمی‌خواد! این که مث تو خنگ نیست؛ وقتی می‌دونه چیزی توی کارتش نیست از چی بترسه؟ اصلاً تو اگه کل ۷۸۰۰ تومن رو هم بکشی، چه فرقی می‌کنه براش؟!" 🥚به خودش که آمد، دید دخترک پشت سر مادرش دارد از پله‌های مغازه پایین می‌رود و خودش را می‌اندازد توی بغل سرمای خیابان. از پشت دخل بلند شد تا پرده پلاستیکی را صاف کند، و سرش پر از فکر بود: کاش بهش گفته بودم اگه چیزی لازم داره، ببره و بعداً پولشو بیاره! کاش حداقل بهش گفته بودم پول اینا رو کم نکردم. اون که نمی‌دونه پولو کم نکردم و خیال می‌کنه دیگه تو کارتش پول نیست؛ حالا اگه فردا صبح چیزی لازم داشته باشه و بخواد بخره، بودن این پول توی این کارت به چه دردش می‌خوره، وقتی خودش ازش خبر نداره؟! 🥚از این جمله آخری خودش خیلی خجالت کشید؛😔 بودنِ کدوم پول؟! ۷۸۰۰ تومن، که تازه ۱۰۰ تومنش رو هم تو کارت کشیدی، شد پول؟! این زن جوون با اون دو تا بچه چه‌کار می‌تونه بکنه با این؟! 🥚برگشت که برود پشت دخل، چشمش افتاد به قفسه پفک که یکی از آن‌ها از جایش بیرون آمده بود. دیگر حالش دست خودش نبود. دوست داشت داد بزند، ولی نتوانست. فقط اشک از گوشه چشمانش سرازیر شد😢 و با بغض لرزانی زیر لب گفت: "حداقل یه پفک که می‌تونستی بدی به این بچه، بی‌عرضه ترسو!" ✍️ مرتضی رجائی اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 حجه الاسلام و المسلمین ، آبروی دینداران بود. 🔹 او ارزشها و آرمانهای بزرگ دین را به برخی محدود نکرد. به بهانه احترام دین و شعائر آن، به خود اجازه نمی داد درباره دیگران قضاوت کرده و آنها را سرزنش نماید. به همان اندازه که به شریعت و احکام الهی اهمیت می داد و جوانان را به رعایت آن فرا می خواند از قضاوت و ملامت آنان پرهیز می کرد و با روی خوش، آنها را به خدا و با او دعوت می کرد. همین باعث می شد، آنها که ظاهر مذهبی نداشتند از کلام و نگاه او آزرده نشوند. اش با مردم زمینه ساز محبت و مهربانی و حسن خلق با آنها بود و هر کسی با هر رفتار و ظاهری در کنار او، خود را و و می یافت. مهربانی اش با گناهکاران که جلوه مهربانی خداوند با بندگانش بود، سبب شرمندگی و بازگشت آنها می شد. 🔹 اهتمام به ظواهر دینی و حسن خلق با بندگان خدا، او را از توجه به باطن دین باز نداشت. طعم شیرین را در خلوتهایش چشیده بود و با نوای ازدل برآمده اش، جانهای بسیاری را برای سفر به کوی خدا به جوش و خروش می انداخت و قافله دلهای خسته و مشتاق را به ساحل انس با خدا روانه می کرد. دلهای بسیاری در سفر معنوی نیایشهای شبانه او، طعم آشتی با خدا و شیرینی محبت او را چشیدند. در مناجاتهای شبانه او، عطش جانهای مشتاق، از آب گوارای انس با خدا سیراب می گشت و سراب عرفانها و معنویتهای بدلی رنگ می باخت. 🔹 برخلاف برخی که عرفان و معنویت، آنها را از توجه به باز می دارد، انس با خدا و نیایشهای شبانه، نه تنها او را از و خدمت به بندگان خدا باز نداشت بلکه با تأسی به پیامبر اکرم و خاندان مطهرش، این دو را هم چون تاروپود در هم تنید. تمام توان و آبرویش را برای رسیدگی به محرومان صرف کرد و دست بسیاری از توانگران را در این مسیر مقدس گرفت و با خود همراه کرد. 🔹 ارادت بی نهایتش به اهلبیت پیامبر علیهم السلام باعث نشد که کتاب خدا را فراموش کند. مهجوریت قرآن را تاب نیاورد و خانه های بسیاری را کرد. تأسیس دانشگاه معارف قرآن و عترت، یکی از ثمرات ارادت او به محضر ثقلین و تلاش او برای احیای کتاب خدا و امر اهلبیت بود. 🔹او آبروی دینداران در این دوران و برای مومنان است. رحمت بیکران خدا بر او باد. ✍️ سید مهدی مرتضوی اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
حجه الاسلام و المسلمین مهدی مظاهری در 21 سال ۱۳۹۶ از میان ما رحلت کردند. یادداشت بالا در همان ایام نگاشته شد. سیره ایشان الگویی جامع و چند بعدی برای متدینان و مبلغان دینی ماست. درسهایی که به شدت به آنها نیاز داریم: https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌸لوح | رهبرانقلاب: بايد كاری کنیم که بچه‌ها حتما دست مادر را ببوسند. 🌹 💻 @Khamenei_ir
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 یکی از مهمترین مشکلات امر سیاست در ایران امروز ما، و می باشد. همچون به سرعت منتشر می شود و صاحب خود را از پا در می آورد. با این تفاوت که همه از ویروس کرونا می ترسیم اما بسیاری از ما متوجه زشتی و خطر ویروس بی ادبی نیستیم و گاهی برای آن توجیه های روشنفکرانه یا دینی می تراشیم. 🔹 ویروس بی ادبی همچون کرونا مختص یک گروه خاص اجتماعی یا سیاسی نیست. بی احترامی و نقدهای غیر منصفانه رسانه های اصلاح طلب نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی در دولت اصلاحات، بی احترامی رئیس جمهور سابق آقای احمدی نژاد نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی، رواج دادن توهینهای سخیف نسبت به آقای احمدی نژاد در فضای مجازی از سوی فرزند آقای هاشمی رفسنجانی (مهدی)، بی احترامی آقای روحانی نسبت به منتقدان دولت و برجام، بی احترامی برخی منتقدان برجام و سیاستهای دولت یازدهم (از جمله آقای شریعتمداری در روزنامه کیهان) به آقای روحانی، رواج توهین و بی احترامی به آقای روحانی در فضای مجازی از سوی برخی از مومنان انقلابی نشانه‌هایی از این ویروس هستند. 🔹 در چنین شرایطی گویی کنش سیاسی و اجتماعی بین کسانی که با یکدیگر اختلاف نظر دارند، بدون بی ادبی و توهین ممکن نیست. 🔹 بی ادبی در سپهر سیاست، نشان دهنده و برای است. در چنین شرایطی جامعه گرفتار و انشقاق می شود و هر طرف به دنبال یافتن از رقیب می گردد تا او را لجن مال و کند. اگر هم نقطه ضعفی پیدا نکند، برای او درست می کند. 🔹 کسانی که گرفتار این بیماری می شوند، خود را حق به جانب دانسته و مخالفان خود را افراد مغرض و خائن و نفوذی یا مستبد و دیکتاتور یا بدون صلاحیت و مشروعیت تصور کرده و آنها را هر گونه توهینی می دانند. 🔹 در چنین فضایی باب بسته می شود. راه حل چیست؟ 🔹 را امری طبیعی بدانیم و مخالفان خود را و مغرض فرض نکنیم. 🔹 مخالفان مان را نقد کنیم اما به آنها بی احترامی نکنیم. مچ گیری نکنیم. بی انصافی نکنیم. 🔹 بپذیریم که بی ادبی نشانه است. کسی که منطق خود را برتر و دیدگاه خود را درست تر می داند بیشتر از دیگران از دو قطبی شدن فضا اجتناب می کند. زیرا سخن حق در فضای آرام و گفتگوی منطقی مجال عرض اندام پیدا می کند. در فضای جنجالی و گفتگوی همراه با بداخلاقی، این سخن باطل است که مجال بیشتری برای پیروزی پیدا خواهد کرد. 🔹 حتی اگر به اخلاق ملتزم نیستیم، بر اساس از بی ادبی به مخالفان مان بپرهیزیم. رعایت ادب و احترام نسبت به مخالفان، راه نفوذ در قلبها را هموار می کند و بی ادبی سبب جلب عواطف عمومی به سمت کسی می شود که مورد توهین قرار گرفته است. 🔹 حیثیت ایران و ایرانیان و مسلمانان ساکن این سرزمین را جدی بگیریم و نگذاریم این بد اخلاقی ها و بی ادبی ها لکه ننگی بر پیشانی این سرزمین و فرهنگ و تمدن آن گردد. 🔹 بی ادبی همچون است و در نهایت به خود ما بر می گردد. اگر آبرو و حیثیت مخالفان برایمان مهم نیست، به خودمان رحم کنیم و این دور باطل را قطع کنیم. حتی اگر به ما بی احترامی کردند، از کنار آن بگذریم. 🔹 تحت هیچ شرایطی از محکوم کردن بی ادبی طفره نرفته و توجیه گر آن نباشیم. اگر دوستان ما به مخالفان ما بی ادبی کردند، کار آنان را سبک جلوه ندهیم. سوابق بی ادبی از سوی مخالفان مان را جستجو نکرده و این سوابق را به رخ آنان نکشیده و دوستانمان تلقی نکنیم. هر گونه بی ادبی را تقبیح کنیم. حتی اگر از جانب دوستان ما باشد. ✍️ سيد مهدي مرتضوي اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جسمم را به خاک روحم را به خدا راهم را به شما می‌سپارم راهی ام و رها مثل پرنده ها بی قرارم https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم همه انسانها از خاک هستند و او ابو تراب است. پس گویا او پدر همه انسانهاست و با شهادت او همه انسانها یتیم می شوند. او پدر انسانیت و عدالت و ایمان نیز هست. امشب و و نیز می شوند. این شعر زیبا از عبدالباقی العمری که گفته شده سنی مذهب است بر قبه امیرالمومنین از داخل نوشته شده است: خلق الله آدم من تراب فهو ابن له و انت ابوه خداوند آدم را از خاک آفرید. پس آدم فرزند خاک است و تو پدر خاک. ✍️ سيد مهدي مرتضوي اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
قبلا یادداشت و صوت زیر با عنوان در همین کانال قرار گرفته بود. به مناسبت شبهای قدر و از باب تذکر مجددا آن را تقدیم می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 در شب قدر می‌توان به اندازه تمام عمر پرواز کرد. 🔹 دو مانع اساسی بر سر راه حرکت و پرواز انسان وجود دارد. اولا بسیاری از حقایق بنیادین را نمی‌دانیم؛ ثانیا به دانسته‌های‌ خود عمل نمی‌کنیم. چون نادانیم، به بیراهه می‌رویم؛ و چون اهل عمل نیستیم، راه نمی‌افتیم و حرکت نمی‌کنیم و دانسته‌های مان به دردمان نمی‌خورد. 🔹 با و نمی‌توان شب قدر را درک کرد. این دو می‌توانند مانع پرواز انسان شده و این فرصت بی‌نظیر را از انسان بربایند. 🔹 در به دو امر دیگر اشاره شده که همچون شب قدر بوده و به برکت آنها می‌توان به اندازه تمام عمر بلکه بیشتر پرواز کرد. 🔹 جالب آنکه این دو گوهر مبارک، می‌توانند دو مانع اساسی پیش گفته را از سر راه حرکت انسان بردارند؛ یکی از این دو، درد جهل را درمان میکند و دیگری درد بی عملی را. 🔹 منشاء عمل نکردن به دانسته‌ها چیست؟ گاهی غفلت؛ گاهی شهوت؛ گاهی خشم؛ گاهی سستی؛ گاهی ترس. موهبت دوم، درمان همه این دردهاست. 🔹 با وجود این دو موهبت گرامی، اوقات عادی در ایام سال، همچون شب قدر خواهند بود و بدون وجود آنها، شب قدر بی‌اثر می‌شود. 🔹 این دو اکسیر چیستند که درک شب قدر بدون آنها میسر نیست؟ پاسخ را در فایل صوتی با عنوان بشنوید. ✍️ سید مهدی مرتضوی اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
درک شب قدر.mp3
26.43M
اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
#پدر_انسانها بسم الله الرحمن الرحیم همه انسانها از خاک هستند و او ابو تراب است. پس گویا او پدر همه
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از دانشجویان خوشفکر پرسشی نقد گونه نسبت به یادداشت مطرح کردند. پرسش ایشان تحسین برانگیز است. زیرا نشان می دهد که با دانشجویی اهل فکر و دقت طرف هستیم که دغدغه درست فهمی حقیقت و پیراستن دین خدا از دستبردهای به ظاهر خیرخواهانه را دارد. 🔸 پرسش دانشجوی محترم: چطور از لقب ابو تراب به این نتیجه رسیدید که حضرت علی پدر همه انسانها هستند؟ مگه این لقب از چه نظر به حضرت علی داده شده؟ بنده هر چقدر فکر می کنم صغری کبرای درستی پیدا نمی کنم! چون این لقب بیشتر به خاطر سادگی و خاک نشینی به ایشون داده شده و حتی می تونیم ابوتراب را خاک آلوده ترجمه کنیم. یعنی اینکه این لقب کنایه از ساده زیستی و پروا نداشتن حضرت از خاک نشینی است نه اینکه حضرت علی (ع) از علتهای به وجود آمدن خاک باشند و به همین نسبت چون وجود ما از خاک هست پس حضرت علی پدر همه انسانها به حساب آورده شوند! حتی اگر کلمه تراب در آیه «یا لیتنی کنت ترابا» به ابوتراب و حضرت علی علیه السلام اشاره داشته باشه، به معنای آن است که کافران حسرت می خورند که ای کاش جزء شیعیان و ترابیان می بودند و ربطی به نسبت پدر و فرزندی ندارد. 🔹 پاسخ بنده: احسنت بر دقت تان این تعبیر یک برداشت ذوقی و شاعرانه است. چنانچه در شعر عبدالباقی به آن اشاره شده. 🔸 پرسش مجدد ایشان: آیه های آخر سوره ی شعرا در مورد شاعران میگه: أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ واد: وادى سيلگاه كرانه كوه. منظور از آن در آيه، طريقه‎‏ها و انواع مدح و ذم و تخيلات است. يهيمون: هيم و هيام آن است كه انسان در اثر عشق بيخودانه راه برود، «هام يهيم: خرج على وجهه لا يدرى اين يتوجه» پس «يهيمون» يعنى‏ بيخودانه راه مى‌‏روند. و هر چيز به نظرشان آمد مى‌‏گويند. کلا منظورم این هست که این برداشت ذوقی غلو نیست؟ و اینکه ائمه با غالیان مخالف بودند! 🔹 پاسخ بنده: نگرانی شما کاملا بجاست. دین و اعتقادات دینی جای برداشتهای ذوقی نیست و باید از آن پرهیز کرد. بنیان ایمان و دینداری باید بر معرفت مستحکم باشد. محکمات عقلی و قرآنی و حدیثی شایستگی آن را دارند که بنیان ایمان و معرفت دینی قرار گیرند. ذوقیاتی از این قبیل نیز باید با محکمات سنجیده شوند. اگر موافق محکمات بودند می توان در حوزه شعر و ادبیات و عواطف دینی از آنها بهره برد وگرنه باید به شدت با آنها مقابله کرد. در این مورد خاص به نطر می رسد، این برداشت ذوقی موافق محکمات است و به غلو نمی انجامد. اولا منظور شاعر یا بنده این نیست که حضرت علی علت به وجود آمدن خاک و در مرتبه بعد همه انسانها بوده و در ربوبیت تکوینی شریک خداوند باشند. بلکه تعبیر پدر در اینجا کنایه از دو مطلب است: یکی ولی نعمت بودن ایشان نسبت به همه خلایق و دیگری عطوفت و مهر پدرانه ایشان نسبت به مومنان و بلکه همه انسانها. به احتمال بسیار شما نیز اعتقاد به این دو ویژگی را غلو در حق امیرالمومنین علیه السلام نمی دانید. ثانیا روایات زیر نشان می دهد بکار بردن تعبیر پدر مومنان و پدر امت و پدر خلایق برای امامان معصوم علیهم السلام البته با معنای گفته شده امری مورد تأیید می باشد. بر اساس روایات متواتر، اهلبیت، پدر شیعیان بوده و شیعیان، ایتام آل محمدند. همچنین پیامبر فرموده اند: انا و علی ابوا هذه الامه. پس امیرالمومنین ع پدر همه مسلمانان هستند و نه فقط شیعیان. در روایاتی دیگر آمده: نحن صنایع ربنا و الخلق بعد صنایع لنا. کنایه از آنکه ما اهلبیت دست پرورده خدا هستیم و خلق دست پرورده ما هستند. این حدیث به معنای آن نیست که اهلبیت در ربوبیت شریک خداوند هستند بلکه به معنای آن است که این بزرگواران ولی نعمت انسانها هستند. امام رضا علیه السلام نیز نسبت امام با انسانها را چنین توصیف فرموده اند: الامام، الانیس الرفیق و الوالد الشفیق والاخ الشقیق والامُّ البّرة بالولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیه الناد. 🔹 تذکر این دانشجوی گرامی سبب شد متن یادداشت اصلی را اندکی اصلاح کنم. 🔹 زیارت حرم شریف امیرالمومنین و لذت بردن از خواندن این دو بیت زیبای حک شده بر زیر قبه ایشان و زمزمه آن قسمت همه مشتاقان باد: انت ثانی الآباء فی منتهی الدور و آباوه تعد بنوه خلق الله آدم من تراب فهو ابن له و انت ابوه ✍️ سيد مهدي مرتضوي اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 اترانا نحف بك و انت تأمّ الملأ ... و نحن نقول الحمد لله رب العالمين. 🔹 می‌بينی ما را؟ سپيده‌دم عيدي كه دسته دسته چون رود بسوي تو مي‌شتابيم و تو آن ناتمام را تمام خواهي كرد. آن كه در دوران ابري غيبت، صدها سال با خاطره آن دل خوش كرديم و پدران در دل فرزندان، تمناي حضور در نمازي چنين، به امامت تو را كاشتند. 🔹 با پاي برهنه، تكبير گويان با جامه اي بلند و سپيد و لبخند بر لب، در می‌گشايی و به ميان ما مي آيي و ما با اقتدا به تو ،پاي برهنه مي‌كنيم و تكبير مي‌گوييم: الله اکبر و لله الحمد، الحمد لله علی ما هدانا. و گرد تو را مي‌گيريم (اترانا نحف بك) و تو ما را امامت مي كني (و انت تأمّ الملأ). تو تكبير نماز مي گويي و ما به تو اقتدا مي كنيم و خدا را شكر مي كنيم كه ما را به تو رساند (و نحن نقول الحمدلله رب العالمين). 🔹 چه نماز عيد باشکوهی! آن هم پس ازماه رمضاني در كنار تو! چه زيبايند سحرها و افطارها در حضور تو! چه زيبا واژه‌های نماز را ادا مي‌كني! چه آهنگ هوش ربايي! 🔹 با نمازت ما را مي كني و با خطبه هايت . در خطبه‌ات از سختي روزهای غيبت و دوری ميگويي: از رنجي كه بخاطر سختي‌هاي ما كشيده‌اي؛ از نگرانی‌هايت برای ما. 🔹 و چه بزرگوارانه خطاهاي ما را مي‌پوشاني. چه كريمانه ما را از شرمندگي بي وفايي و غفلت مي‌رهاني. آن زماني كه باید از خورشيد وجودت در پس ابر، بهره‌ می‌برديم اما از تو غافل مانديم: بي تو نفس كشيديم و بي ياد تو صبح به شب رسانديم و تو از ما غافل نبودي (انا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم). 🔹 بعد از خطبه هايت سر بر دوشت مي گذاريم و همنوا با برادران يوسف مي گوييم: تالله لقد آثرک الله علینا و ان کنا لخاطئین. و تو با دست مرحمت خود عرق شرم از پيشاني ما مي زدايي و می فرمایی: لا تثریب علیکم الیوم. 🔹 ما تو را دوست مي داريم و از توييم؛ تو ما را دوست مي داري و از مايي: از پدر با ما شفیق تر، از برادر نزديكتر و از مادر مهربانتر. ✍️ سيد مهدي مرتضوي اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha