eitaa logo
یادت باشد 💜 / کتاب صوتی
459 دنبال‌کننده
363 عکس
109 ویدیو
61 فایل
کتاب های صوتی 🎧🥰 و فایل pdf کتاب و رمان 📖👌 فهیمه هستم متولد پاییز ۶۸‌ 🍁 بِچِه مَحله یِ اِمام رِضایُم🕌 قراره این جا کلی کتاب صوتی گوش کنیم و کتاب بخونیم 😍🎧📚📖 @Fahime1368 👈من اینجام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 کتاب قصه ننه علی 📚 روایت زندگی پر فراز و نشیب دختری است به نام زهرا 🌸 در سن سه چهار سالگی با خانواده به تهران مهاجرت کرد و در کودکانه ترین روزهای زندگی اش خانمی شد برای خودش و آموخت که قدرتی بسیار بیشتر از رنج ها دارد ماجرای کارگری کردن در خانه اعیان و اشراف و ازدواج با پسر چشم آبی 💙 در سن پایین به خانه بخت رفت ولی ازدواج زهرا زندگی راحتی برایش به ارمغان نیاورد💔 همسر زهرا مردی تندخو بود که هر حرف و رفتار زهرا را که به مذاقش خوش نمی آمد با کتک جواب می داد😔 این عکس مشهوری که روی جلد کتاب می‌بینید پسر همین مادر بود شهید علی و امیر شاه آبادی فرزندان زهرا همایونی معروف به ننه علی ❤ https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ننه علی قسمت ۱.mp3
39.38M
🎙کتاب صوتی 📗قصه ننه علی 🌾 فصل اول 1️⃣ ( خداحافظ بهار 🌸 ) https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
قسمت دوم داستان ننه علی (1).mp3
18.42M
🎙کتاب صوتی 📕قصه ننه علی 🪴فصل دوم 2️⃣ ( آن دو چشم آبی 💙 ) https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 برشی از کتاب قصه ننه علی 📖 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 چیزی تا پایان یک سال کارگریِ من در خانه آسیه خانم نمانده بود ... یک روز مشغول نظافت خانه بودم میز عسلی را کنار کشیدم تا زیرِ فرش را جارو بزنم 🧹 یک دفعه سنگ مرمرِ روی میز، افتاد زمین شکست 💔 😰 آسیه خانم به طرفم دوید ، عصبانی شد و سرم داد کشید، تا آن روز عصبانیتش را ندیده بودم!!! به زور خودم را نگه داشتم تا گریه نکنم نفسم بالا نمی آمد بغض کردم 🥺 زل زد به من نیشخند شیطانی زد و گفت : زهرا چرا حواست رو جمع نمی کنی میدونی پولش چقدر میشه ؟😡 میتونی خسارت این میز گرون قیمت رو بدی یا نه ؟؟؟ فکر خونه رفتن رو از سرت بیرون کن... چشمانم سیاهی رفت نزدیک بود از حال بروم 😢 تلفن را برداشتم و شماره محل کار مادرم را گرفتم ☎️ مادرم فوری خودش را به آنجا رساند و به آسیه خانم گفت: خانوم ارزش دختر من خیلی بیشتر از ایناست .... بگو پول میز چقدر میشه تا بدم آسیه خانم گفت : خسارت میز ۱۰۰ تومان میشه !!!😲 مادرم جا خورد پول زیادی بود !!! بیشتر از حقوق یکماه من! نداشت که پرداخت کند 😔 آسیه خانم گفت: اگه میخوای دخترت رو ببری باید خسارت میز رو بدی وگرنه ..... چسبیدم به مادرم و گفتم: نه مامان نمیخواد منو ببری می مونم دوست ندارم بخاطر من بری پول قرض کنی 😔 مادرم دستی روی سرم کشید و گفت : گریه نکن دخترم پول رو جور میکنم اصلا میرم به داییت میگم نمیذارم اینجا بمونی با اینکه آسیه خانم زن خوبی بود و هیچ وقت به من سخت نمی‌گرفت اما برایم عجیب بود با آن همه ثروت و دارایی چرا به خسارت این میز قدیمی پیله کرده🤔 مرا به گوشه ای از خانه برد و گفت: زهرا جان اینجوری گریه نکن دخترم ، پول ارزشی نداره صدتا میز فدای سرت من شکستن میز رو بهانه کردم تا تو بیشتر پیشم بمونی نمیخوام تو رو از دست بدم عزیزم😊 https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738748T13731742(Web)(2).mp3
24.61M
🎙کتاب صوتی 📕قصه ننه علی 🌺 فصل سوم 3️⃣ ( تولد یک پروانه 🦋 ) https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
D1738748T13734121(Web).mp3
22.3M
🎙کتاب صوتی 📗قصه ننه علی 🌻فصل چهارم 4️⃣ ( حاج آقا روح الله 💚 ) https://eitaa.com/yadat688 📚🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🎥 گوینده کتاب صوتی 🎙 قصه ننه علی 📚 خانم فاطمه آل عباس 🎤🎤 https://eitaa.com/yadat688