eitaa logo
یادداشتهای علمی
813 دنبال‌کننده
140 عکس
37 ویدیو
137 فایل
این کانال به منظور انتشار فیش‌هایی است که در طول مطالعات خود یادداشت نموده ام شاید برای برخی سودمند باشد. @mhey2000 ادمین @halgeyoola @mostafa_khomaini
مشاهده در ایتا
دانلود
بی زحمت یه توضیح بدین که معانی حرفیه مثل من استعال بلا وضع است مگه میشه معنی موضوع له داشته باشد ولی وضعی برای ان نباشد چون اگر وضعی ندارد پس معنی موضوع له نیز نباید داشته باشد. سوال شما مربوط به حلقه ثالثه مبحث معانی حرفیه است. مرحوم آخوند قدس سره در معانی حرفیه قائل به اتحاد ذاتی معنای حرفی و معنای اسمی هستند. اشکالی به ایشان شده که اگر معنا متحد است پس چرا جابجا استعمال نمی شوند در مواردی که اسم ابتدا استعمال می شود من استعمال شود و بالعکس. در جواب مرحوم آخوند فرموده علت اینکه به جای هم استعمال نمی شود تفاوت معنای اسمی و حرفی در لحاظ است. باز مجدد اشکال شده به ایشان که این تفاوت لحاظ اگر جزء موضوع له است چون این قید لحاظ آلی و استقلالی امر ذهنی است دیگر معنای حرفی و اسمی حاکی از خارج نخواهند بود و اگر جزء موضوع له نیست و صرفا شرط وضع یا غایت وضع باشد(طبق اختلافی که در تفسیر کلام مرحوم آخوند است) نهایتا استعمال حرف به جای اسم و اسم به جای حرف باید مستلزم مجازیت استعمال بشود نه غلط بودن استعمال و کلام. مرحوم شهید صدر رحمه الله به گونه ای مطلب مرحوم آخوند را توضیح داده اند که این ایراد وارد نشود و توضیح این است که طبق نظر آخوند خود علقیه وضعیه در مقام وضع و ایجاد علقه مقید و مشروط به لحاظ آلیت و استقلالیت است لذا لحاظ جزء موضوع له نیست بلکه اساسا اگر کسی معنای ابتدائیت را لحاظ استقلالی کند برای او من موضوع له ندارد زیرا وضع مشروط به لحاظ آلیت بود و اگر وضع نیست پس موضوع له هم نیست. بنابراین علت اینکه استعمال اسم به جای حرف و بالعکس غلط است این است که استعمالِ بدون وضع است نه استعمال در غیر موضوع له که به صورت استعمال مجازی درست باشد و استعمال بدون وضع نه همیشه ولی در اینجا غلط است. یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
سلام روز بخیر ...در کتاب اصول ،حلقه ثالثه در بحث المعانی الحرفیه نظر مشهور محققین بعد از زمان صاحب کفایه رو توضیخ بدید ..با تشکر سلام طبق این نظر معنای حروف و معنای اسمها ذاتا باهم متفاوت هستند زیرا معنای حروف از سنخ موجودات فی غیره هستند و معنای اسمها از سنخ موجودات فی نفسه هستند پس سنخ وجودی آنها متفاوت می باشد و اختلاف در لحاظ معنا در حروف و ایماء ناشی از تفاوت ذاتی آنها است. در مقام تنظیر می توان چنین گفت که همانطور که مقولات عرضی با مقوله جوهر ذاتا دو ماهیت متمایز هستند و در ظرف تقرر ماهیت تباین ذاتی دارند همچنین معنای حرفی و معنای اسمی تباین ذاتی دارند و هیچ سنخیتی باهم ندارند. یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
سلام علیکم معذرت می خواهم توی حلقه اولی ، نقد شهید صدر به نظریه اعتبار دقیقا این نقد چیه ؟ نفهمیدم چه ارتباطی بین لفظ و معنا ، با ، حمرة الحبر و حرارت الماء وجود دارد ؟؟ سلام علیکم ایشان سوالی را مطرح می کنند که پاسخش را در نظریه اعتبار نمی یابند. سوال این است که چگونه بین لفظ و معنا رابطه دلالت وجود دارد به گونه ای که تصور لفظ موجب تصور معنا می شود؟ ایشان در این سوال معتقدند تصور لفظ سبب تصور معنا است مانند اسباب خارجی مثل اینکه آتش سبب حرارت است با این تفاوت که آتش در خارج سببیت دارد و تصور لفظ در ذهن سببیت دارد. طبیعی است که سببیت ولو سببیت در ذهن باشد نمی تواند ناشی از اعتبار یک شخص باشد و باید یک اتفاق خاصی بیافتد نه صرف یک اعتبار. صد بار هم بگوید این جوهر قرمز که بر کاغذ می کشم را سبب حرارت آب قرار دادم سببیتی حاصل نمی شود. همانطور که با اعتبار در خارج سببیت حاصل نمی شود در ذهن هم سببیت با اعتبار حاصل نمی شود. یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
💠 مثالی برای وضع بالاستعمال توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 🌀 عبدالله ذوالبجادین که نام او پیش از اسلام آوردنش عبدالعُزّی بود نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد حضرت فرمود: نامت چیست؟ عرض کرد: عبدالعُزّی. حضرت فرمود: أنْتَ عَبْدالله ذوالبجادین. از آن پس نام او عبدالله ذوالبجادین شد. 💥این سخن پیامبر می‌تواند نمونه‌ی وضع بالاستعمال باشد. البته می‌توان چنین گفت که جمله‌ی "أنْتَ عَبْدالله ذوالبجادین" جمله خبریه در مقام إنشاء است که پیامبر با این جمله نام عبدالله را برای او اعتبار نموده‌اند. کانال یادداشتهای علمی @yaddashtha_elmi