#عامل_دوم: ظرفیت های موجود اسلام و مسلمین
. دعوت اسلام به علم آموزی و کسب #علم از دیگر ظرفیت هایی بود که زمینه پذیرش و حتی گسترش نهضت ترجمه را در میان مسلمین ایجاد کرد، برای مثال:
طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِم( طلب علم بر هر مسلمانی واجب است)
.گسترش سرزمین های اسلامی و برخورد با فرهنگ های مختلف در کنار دوره تاریک حدودا 100سالهای که مسلمین در زمان بنیامیه تجربه کردند سبب گشت که ایشان تشنگی خاصی را نسبت به علوم جدیدی که در این مدت با آن ها آشنا شده بودند در خود احساس کنند و با اشتیاقی خاص و به صورت یک حرکت جمعی و نه فردی به #ترجمه متون مختلف در زمینه های مختلف دست زنند. البته این مواجهه مسلمین از روی احساس ضعف و ناتوانی نبود، چراکه ما به خوبی می بینیم که فلاسفه ای مانند #کندی یا در سطحی بالاتر #فارابی چگونه با این متون مواجه شدند و آن ها را به خدمت #تفکر_دینی خود گرفتند و در خود هضم کردند.
( البته این داستان در مورد علومی مانند ریاضیات و نجوم..ساری نیست، در این زمینه ها مسلمین واقعا با احساس کمبود و ضعف همراه بودند)
#نهضت_ترجمه
#زمینه_های_ایجاد
معنای #ام_القضایا بون قضیه اجتماع نقیضین
این نیست که او در ساختار قضایا دخالت دارد تا آن ها را از بداهت خارج بکند. بلکه به این معنا است که به آن ها کمک می کند تا تصدیق در مورد آن ها معنا داشته باشد و- تصدیق یعنی الف ب است و درست نیست که ب نباشد-.
این معنای تصدیق است که با کمک اجتماع نقیضین محقق می شود. لذا #علامه #علم را صرفا #علم_یقینی می داند و ظن را اصلا علم
محسوب نمی کند. چراکه شما زمانی حقیقتا می توانی علم داشته باشی که این مفاد را داشته باشی و این مفاد در ظن وجود ندارد.
برای اطلاعات بیش تر می توان به کتاب نهایه و مقاله5ذیل بخش اشکالات در زمینه تصدیقات بدیهی مراجعه کرد.
#ام_القضایا