فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختری که با #عنایتِ_شهدا، متحول شد!
من اینقدر تحت تأثیر موسیقی بودم، طوری که از خودم بیخود میشدم و خدا هیچ جایی توی زندگیِ من نداشت!
تا اینکه یه روز...✨
#زن_عفت_افتخار
@yadeShohadaa
هدایت شده از فروشگاهِ مِـشـکٰـات🌟 🇵🇸
خب خب خب
حواست به منـه؟ 📣📣📣
یه قرعه کشی مون نشه؟؟🙃😉
❤️قرعه کشی داریم چه قرعه کشی...
❤️البته اینم بگم دوتا قرعه داریم اون هدیه اصلی وخوشگله برای ولادت اقاامیراامومنین علیه السلام هست...
خب شرایط قرعه چیه⁉️🤔
خیلی راحت😇👇
〽️تشریف میارید پی وی من👇
@A_Sadat313
و تقاضای شرکت در قرعه رو میکنید😌
〽️به شما یک بنر داده میشه😉
〽️شما زحمت میکشی برای مخاطبین خودت، فوروارد میکنی و ما به #بالاترین بنری که #سین بخوره #هدیه خواهیم داد👇
🎁یکعدد مهر تربت اصل سرداب😍
🎁و به نفرات دیگر شرکت کنندهایی که بنرشون بالاتراز 15 نفر سین بخوره هم کدتخفیف در خرید محصولات میدیم😍
#زمان شرکت در قرعه فقط تا روز یکشنبه😍✅
و اتمام مسابقه روز چهارشنبه😍✅
جانمونی🦋🦋🦋🦋
. @ForoshgahMeshkat
🌟*أین الرّجبیون*🌟
🌙ماه رجب فرا رسید، ماهی که
🌙اولین روزش باقری
🌙سومینش نقوی
🌙دهمینش تقوی
🌙سیزدهمینش علوی
🌙نیمه اش زینبی
🌙بیست و پنجمش کاظمی
🌙بیست و هفتمش محمدی است
حلول #ماه_رجب🌙🌺
#میلاد_امام_محمد_باقر(ع) 🎉
#مبارڪ_باد💫🌺
@yadeShohada313
بچهها دلاتونو تنظیم کنید!.mp3
1.8M
بچهها دلاتونو تنظیم کنید! آنچه که عالم داره نشون میده اینه که خبری در راه است. حواستون باشهها.
#حاجحسینیکتا
عِنایٰاتِ امٰامزَمٰان وَشهدا
بچهها دلاتونو تنظیم کنید! آنچه که عالم داره نشون میده اینه که خبری در راه است. حواستون باشهها. #ح
رفقا خبری در راه است و آقا رو به ملائک غیبی دارن نصرت میکنن! و رفقا هرچی به خیمه نزدیک میشیم امتحانا داره سختتر میشه. حواستون باشهها، ما از پشت دیوارههای بصره به پشت دیوارههای بیتالمقدس رسیدیم؛ کار تمام است، خواهید دید کار تمام است و امروز دارن تمرین میگیرن از ما ولایتپذیری امام مهدی"ع" رو توی آسِد علی آقا همونجوری که تمرین گرفتن از شهدا ولایتپذیری امام مهدی"ع" رو توی آقا روحالله.
مراقب باشید رفقا!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برم جمکران ببینم این اُسکُلا کجا میرن!
ماجرای پسری که مسیرِ زندگیش در
جمکران عوض شد..✨
#استاد_رائفی_پور
#امام_زمان
امشب شهادت هادی دلها، شهید ابراهیم هادی هست.
مثل امشبی با رفقاش دور هم جمع شدن و قول شفاعت از هم گرفتن، و خودش ظهر فرداش (۲۲بهمن) پر کشید که رفقاش رو شفاعت کنه.
شادی روح همـــه شهدا بخصوص آقا ابراهیم صلواتی هدیه کنیم.
🌺اَللّٰهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍوَّآلِمُحَمـَّدوعَجـِلْفَرَجَهُم🌺
حسینیکتا پسربالاشهر - yasfatemii .mp3
4.32M
پسر بالا شهر ....
#حاجحسینیکتا
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
#حسین_دارابی
@yadeShohadaa
#عنایت_شهدا
#عنایت_اهلبیت
سلام سیده خانوم
خدا اجرتون بده که یاد شهدا را زنده نگه میدارید با ختم های قرآنی، ان شالله قرآن نگهدارتون باشه
سعی میکنم همیشه تو ختم ها قرآنی تون شرکت کنم
میخواستم از معجزه قرآن و شهدا براتون بگم دو ماه پیش برادرم برا کار کردن رفت تو یه شهر دیگه همون شب اول تو شهر غریب سکته مغزی کرد بیمارستان بستریش کردن تا یه ماه بستری بود بهتر که نمیشد بدتر هم شد ریه اش عفونت کرد شب میلاد امام هادی علیه السلام متوسل شدم به شهید هادی و امام هادی علیه السلام گفتم معجزتونو نشون بدین یه جز قرآن هم به نیابتشون خوندم فردا ظهرش گفتن دکتر ها میگن با دستگاه زنده و رضایت بدید دستگاه رو بکشن 😔😔
عصر شد در عین ناباوری گفتن فشارش تنظیم شده روز بعدش گفتن شرایطش بهتر شده تا اینکه هفته قبلی از بیمارستان مرخصش کردن الان خونه تحت مراقبته میخواستم بگم در اوج ناامیدی ائمه وشهدا ناامیدمون نکرد ان شالله همه حاجت روا بشن
ببخشید طولانی شد
@yadeShohadaa
مرگ یا شهادت.mp3
5.52M
از غصه بیرون نمیرفتم از فکرش، شب خوابشو دیدم...
✓♡•••••••