1_33104800.mp3
4.17M
استاد پناهیان :
🕊 #شهدا از فرشته ها موثرترند!
ازشهدا مدد بگیرید✨
چطور به مقام راضیه مرضیه شهدا برسیم⁉️
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
@yadeShohada313
عِنایٰاتِ امٰامزَمٰان وَشهدا
حکایتی عجیب از خواب یک دکتر در این روزها!!!!
خوابی که شهید لنگری زاده از او گله داشت....
شنبه هفته گذشته خواب دیدم حسینه پادگان لشکربودیم
عده ای ازبرادرهای
سپاهی و بسیجی هم نشسته بودند تو یک حلقه
اخرحلقه حاج قاسم🌹بود
بنده هم گوشه ای نشسته بودم
شهیدلنگری زاده🌹 بایک سینی چایی امد تو وجلوی همه اقایون گرفت.
تارسیدبه حاج قاسم
اخرین چایی تمام شد!!!
داشت می رفت من گفتم اقای لنگری من چایی نمی خورم.
برگشت طرف من گفت:
واسه شما قهوه گذاشتم منتظرم آب جوش بیاد
بعدم گفت:
چند وقته آمدی؟؟؟
گفتم دوهفته ای می شه
گفت:
تو این مدت رفتی ببینی مادر من چطوره؟؟؟😔
خواستم بهانه بیارم گفتم:
بخداهفته اول حالم خوب نبود ولی باشه به زودی می روم😞
⬅گفت فقط ادعاتون می شه که ماهارادوست دارید
حتی یک بار هم نرفتین مادر منوببینی😔
گفتم:
باشه بخدامی روم قول می دم
گفت همین امروزبرو
گفتم چشم حتما
بیدار شدم ساعت ده بود
رفتم تا ساعت 3بعداز ظهر مریض هارو ویزیت کردم.
یکی از مریض ها زنگ زد وقت ملاقات خواست.
گفتم نهاربخورم می ایم
اما بعدازنهارسردم شد
لرزم گرفت مجبور شدم پتوبگیرم دورم خوابیدم
دوباره خواب دیدم خانه
یکی از مریض ها هستم
تاواردشدم دیدم شهیدلنگری جلوم گرفت😢
گفت :
اینا دارن اینجا غذا می خورن تا تموم میشه توبروخانه ما
گفتم:
الان نمی شه بعدا می روم
گفت:
دارم می گم ایناسفره انداختن برو پیش مادر من
یه دفعه از خواب بیدار شدم ساعت 3/30بود😥
وای خیلی دیرم شده بود
تاپانصد دستگاه هم راه زیادبود سریع آماده شدم حرکت کردم.
وقتی رسیدم ساعت ۴ بود
رفتم خانه مریضم
تاواردشدم دیدم سفره انداختن دارن عذامی خورن!!!!
(درست عین خواب)
تو نرفتم سریع برگشتم
رفتم خانه شهیدلنگری پیش مادرشون....
بعدازاحوال پرسی
مادرشون گفتن:
ازقبیل ازعیدی نرفتم مزارشهداپیش غلام رضا😔
دلم تنگه....
گفتم پاشو باهم بریم
و باهم رفتیم 🌹مزارشهدا🌹
جاتون حسابی خالی
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
یه بزرگی میگفت:
بعضی ها بعد رفتنشون ، تازه دستگیری هاشون شروع میشه☝️❤️
اون موقع نفهمیدم منظورش چیه!؟
ولی بعد آشنایی با #شهـدا🍁؛
حسابی این حرفش ، برام معنا شد...
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊