eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
173 دنبال‌کننده
287 عکس
154 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🥀 بچها میدونید که شهدا خودشون کننده هستند... بریم سراغ عنایت شهیدی که شامل حال دوست مون شده. ✍🏼چند شبی پیش یکی از کابران یخورده بخاطر مساعلی از شهدا دلخوربودن واز شهدا گله کردن خلاصه که شاکی بودن😉💔 یادمه پای حرفاش که نشستم نزدیک اذان صب بود بعداز نماز یهو یاد حرف این دوست مون افتادم که از شهدا دلخوربود دلم شکست و چشمم به عکس شهدایی که توسجاده ام دارم افتاد یهو گفتم مگه میشه از شهدا دلخورشد اخه💔بغض کردم.. خلاصه گفتم شهدا یک نشونه به این دوست مون نشون بدین که بفهمه دوسش دارید وحواستون بهش هست✌️ 🌸خلاصه گزشت تا امروز😊 ادامه اش متن پیام خود دوست مون هست👇👇👇
🕊🌸 😊 پریشب که بهم گفتین منو شهدا دعوت کردن باورم نشد خیلی به حرفتون فکر کردم وقتی میخواستم بخوابم پیش خودم گفتم اگه امشب منو واسه نماز صبح بیدار کردن پس حرف شما درسته اگرم که نکردن پس درست نیست موقع اذان صبح خواب دیدم تودستم یه کتاب دعا هستش وبا خواهرم رفتیم سر مزار شهیدی میخوام زیارت عاشورا بخونم یهو از خواب بیدار شدم دیدم داره اذان میگه😢😢 اخه من تو نماز صبح خوندنم یه کم تنبل بودم الان دو روزه که موقع اذان بیارم میکنن.. خیلی خجالت کشیدم یجورایی روی منو کم کردن وبهم فهموندن که حالا نوبت منه که قدم بردارم ولی نمیدونم از کجاشروع کنم... @yadeShohadaa
مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند 🌙 پسر به او می گوید ، توی بهشت جام خیلی خوبه ، چی می خوای برات بفرستم؟😊 مادر می گوید ، چیزی نمی خوام ؛ فقط جلسه قرآن که می روم همه قرآن می خوانند و من نمی توانم بخوانم خجالت می کشم . می دونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید را بخون😔 پسر می گوید : نماز صبحت را که خواندی قرآن رو بردار و بخون !🤚 بعد از نماز یاد حرف پسرش می افتد ، قرآن را برمی دارد و شروع می کند به خواندن ، خبر می پیچید ... پسر دیگرش این را به عنوان کرامت شهید ، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می کند و از ایشان می خواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته می شود و حضرت آیت الله نزد مادر شهید می روند ، قرآنی به او می دهند که بخواند ، به راحتی همه جا را می خواند ؛ اما بعضی جاها را نه !! میفرمایند: قرآن خودت را بردار و بخوان ! مادر شهید شروع می کند به خواندن ، بدون غلط. آیت الله نوری گریه می کنند و چادر مادر شهید را می بوسند و می فرمایند : جاهایی که نمی توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم😭 فرمانده لشگر 10 سید الشهدا (ع) 📕 یادگاران « اللهم عجل لولیک الفرج » 🌹 @yadeShohadaa
🕊شهیدی که شفا می دهد🌱 🍃داستانهای زیادی از کرامات حاج علی شنیده ام مثلا (1)فردی در کرمان زندگی می کرد که از بد حادثه گرفتار اشرار شد. چند ماه در دست آن ها اسیر بود. هیچ کس نمی دانست او کجاست وخودش هم دستش به هیچ جا بند نبود. در اسارت نذر کرده بود که یک ختم قرآن برای حاج علی بخواند تا بلکه خداوند نجاتش دهد. درست وقتی جزء سی ام را تمام کرده بود از دست اشرار آزاد شد. (2)ویا شخصی می گفت همسرم به علت زخم روده وپرکاری تیروئید دوسالی دارو درمان کرد ولی نتیجه ای نداشت تا اینکه دکتر بهش گفت:دارو دیگه جواب نمیده وباید پرتو درمانی کنی واگه اونم جواب نداد باید عمل جراحی انجام بشه. بچه ی کوچک داشتیم. از طرف دیگه از نظر مالی هم سخت در مضیقه بودم. همسرم هم خیلی نگران بود... خلاصه از طریق یکی از دوستان با کرامات این شهید آشنا شدم، گفتم در خونه ی حاج علی رو بزنم بلکه فرجی بشه. تصمیم گرفتم 40روز صبح زیارت عاشورا بخونم وهدیه کنم به این شهید. بعد از 40روز،تصمیم گرفتیم همسرم یه آزمایش دیگه بده ونشون دکتر معالجش بدیم و ببینیم چه کار کنیم؟ وقتی همسرم رفت وجواب آزمایش رو نشون دکتر داد، دکتر بهش گفته بود: اصلا نیازی به پرتو درمانی نداری و مشکل تا حدود زیادی حل شده! حتی داروهایش را هم کم کرد. خلاصه خیلی خوشحال شدم از اینکه شهید روی منه روسیاه رو زمین ننداخت. 🌹سردار شهید حاج علی محمدی پور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌴 @yadeShohadaa
سلام. شبتون بخیر. رفته بودم گلزار شهدا. سر مزار شهید حسین همدانی و شهید صیاد شیرازی بودم. یه نفر گفت بیا بریم ازم عکس بگیر. منو برد سر مزار امیر حاج امینی. برای اولین بار رفتم سر مزارش. تا حالا فقط عکسشونو دیده بودم. فقط میتونم بگم ممنونم ازت شهید با مرام التماس دعا... ☘ارسالی: 🌷 🌷 🌹
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
#عنایت شهیدمدافع حرم :سید رضا طاهر🌹 ...❤️ ❤️....
🌷 🌹 میخام از شهیدی بگم که درحقم خوبی کرد وبرادری😌☺️ وقتی شهید رو اوردن تو شهراعلامیه زدن امشب وداع با شهید هست☺️ ‌. منو با چندتا از خانوم های پاسدارقرار گذاشیتم ک امشب بریم وجای اسما جون خالی بود اون شب همه بودیم جز اون حتی اون شب کوثر جون هم بود☺️ . خیلی شلوغ بود خیلی حس حالش یجوری بود😢 بعدش ک شهید رو اوردن خیلی گریه کردیم😢 ن برای شهید ب قول کوثر برای خودمون باید گریه کنیم😢😔 من از شهید چیزی خاستم اگ اون نبود شاید منم الان نبودم😔 بعدش با بچها خدافظی کردیم اومدیم خونه انقد ک ناراحت و بیحال بودم ک تشیع جنازش نرفتم😔 دوشب بعدش خواب شهید رو دیدم😔😢 . دیدم اومدامام زاده ابراهیم با لباس پاسداری وچفیه سفیدگردنش یه کنار نشسته هوا بارونی تا منو دیدپاشد داشتم رد میشدم گفت وایسا گفت نگران نباش ما هواتو داریم نگران نباش انقد ناراحتی نکن. پاشدم کلی گریه کردم فردا رفتم سرخاکش گفتم واقعا راست میگی یعنی درست میکنی یعنی امیدوار باشم.😭😢 دوماه بعدش ک منتظراون خبر بودم جوابش اومد اصن باورتون نمیشه همونجوری ک این شهید تو خوابم گفت شد ب قولش عمل کرد.😒😢 اولین شهیدی هست ک باهاش خیلی دردودل میکنم.☺️ . خیلی بامعرفته چه کنیم ک ما برعکس اوناییم😢 شرمنده اذیت شدین ...❤️@yadeShohadaa
:محمدرضا دهقان ...💚 💚....
❤️ زهرا بيماري سختي داشت، دكترها جوابش كردند؛ رفتن به مشهد بيفايده بود، او را در اتاق خوابانده و رويش را پوشاندم خيلي حالش بد بود. با خودم گفتم: «اگر قرار است بميرد در خانه خودمان بميرد». آن روزها برق زياد قطع ميشد. چراغي براي بچه ها روشن كردم و توي هال گذاشتم . خودم هم به اتاق ديگري رفتم تا نماز بخوانم. مدام صدايي به گوش ميرسيد، بين نماز تمام حواسم به آن صدا بود. مجبور شدم نمازم را بشكنم. صداي گريه بچه ها بلند شد. ترسيدم كه شايد در تاريكي سماور رويشان برگشته باشد. با ديدن من بچه ها گفتند: «مامان آقاجان اينجا بود. سميه و زهرا را بوسيد. يك تكه سوهان هم به سميه داد»😍😭 🥀 سراغ سميه رفتم. سوهان چهار گوش زعفراني دستش بود.گفت: «بابا، با چهره اي نوراني آمد. اين را به من داد و گفت: «به خواهر كوچكترت بده تا خوب شود». 🌼 سوهان را از سميه گرفتم با خودم گفتم: اين بچه مريض است و نميتواند چيزي بخورد، ولي يك ذره به او دادم و بقيه اش را بين سه فرزند ديگرم تقسيم كردم . زهرا شفا گرفت. سميه هم به حمد الهي از آن به بعد نيازي به درمان پيدا نكرد😊 راوي : همسر شهيد ...💚@yadeShohadaa
🍃در اول اردیبهشت۱۳۹۷ روز تولد شهید ابراهیم هادی، مبلغی که از عیدی هام داشتم، به عنایت خود شهید به ذهنم رسید که کتابهاشون (کتاب سلام بر ابراهیم) را نذر فرهنگی کنم. 🍃تعدادی کتاب تهیه کردم و برای مدرسه دخترانه بردیم. 🍃اول یه معرفی از شهید انجام دادم بعد هم کتاب ها را هدیه دادم. 🍃بعد این کار در دلم گفتم ان شاءالله خدا توفیق بده در سالروز شهادتشون که اعلام شده بود روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ در بهشت زهرا مراسمی گرفته می شود کاری انجام بدم. 🍃این موضوع حدودا یک ماه و نیم قبلش مطرح شد، یک نیتی کردم، من با مبلغ ناچیزی در قرعه کشی شرکت کردم، گفتم خدایا اگه قرعه کشی در ماه دی و بهمن برای من بشه نصفش را برای مراسم شهید و مقداری هم برای امام زمان(عج) صرف میکنم. 🍃دو روز قبلش به داداش ابراهیم گفتم، داداش خودتون از دل و نیتم خبر دارید و خودتون کمک کنید. 🍃گذشت تا دی ماه تماس گرفتند گفتند قرعه به نام من بوده، 🍃آنقدر خوشحال بودم انگار تو آسمون ها بودم و طبق نذرم انجام دادم. 🍃دو روز بعد واریز مبلغ برای مراسم داداش ابراهیم، خاله ام تماس گرفت گفت دیشب خواب دیدم به همراه مامان بابا و داداشت و خودت راهی کربلا شدین و از خواب بیدار شدم گفتم ان شاالله خیره و حتما خواهرزاده گلم یه کار خوبی کرده که خواب کربلا رفتنشو دیدم. 🍃وقتی خوابشون را گفتند فقط یه چیز تو فکرم اومد خدایا من چیکارکردم؟؟ من و کربلا؟؟ 🍃یهویی یاد داداش ابراهیم و کمکی که برای مراسمش کرده بودم افتادم. 🍃حالم یه طوری شد باورم نمیشد من که در حسرت رفتن به کربلا را داشتم، در خواب اونم به واسطه بهترین بنده مخلص خدا دوست شهید و همیشه همراهم شهید ابراهیم هادی به کربلا رفتم. 🍃داداش ابراهیم خیلی آقاست هر کاری که براش انجام بدهیم بی جواب نمی گذارد و حتما جبران می کند. 🍃 داداش ابراهیم، شهیدی هست که هرروز همراهم هست و نگاهم می کند. 🍃بعد توکلم به خدا و اهل بیت، نگاهم به داداشمه که از ته دلم ایمان دارم. 🍃داداشم معرفتش همیشه ثابت شده، درحال حاضر داداش ابراهیم و داداش رسول(شهید رسول خلیلی از عاشقان شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی) من را به خواهری و خادمیشون پذیرفتند. 🍃خطاب به کسانی که می گویند شهدا صدای ما را نمی شنوند و نگاهمون نمیکنند می گویم کاملا این طرز فکر اشتباهه این از بی معرفتی خود ماهاست، خواهش میکنم هیچ وقت با شهدا قهر نکنید،خوتون را ثابت کنید. 🍃خود من داداش ابراهیم اگر در حل نشدن مشکلی راهنمایی کنند و نشان بدهند صلاح نیست با جان و دل میپذیرم چون قطعا از طرف خداوند برای راهنمایی اومدن و بارها کمک هاشون برایم ثابت شده است. @yadeShohadaa
🕊🌸 😊 پریشب که بهم گفتین منو شهدا دعوت کردن باورم نشد خیلی به حرفتون فکر کردم وقتی میخواستم بخوابم پیش خودم گفتم اگه امشب منو واسه نماز صبح بیدار کردن پس حرف شما درسته اگرم که نکردن پس درست نیست موقع اذان صبح خواب دیدم تودستم یه کتاب دعا هستش وبا خواهرم رفتیم سر مزار شهیدی میخوام زیارت عاشورا بخونم یهو از خواب بیدار شدم دیدم داره اذان میگه😢😢 اخه من تو نماز صبح خوندنم یه کم تنبل بودم الان دو روزه که موقع اذان بیارم میکنن.. خیلی خجالت کشیدم یجورایی روی منو کم کردن وبهم فهموندن که حالا نوبت منه که قدم بردارم ولی نمیدونم از کجاشروع کنم... @yadeShohada313