eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
177 دنبال‌کننده
287 عکس
154 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ahmadian-04.mp3
1.46M
👌معجزه ای از تفحص شهدا 🔹حاج محمود احمدیان 😔 ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
🌟هر شهیدی یہ حاجت میده ⚘ یڪی ڪربلا✦ ⚘ یڪی مشهد✦ ⚘ یڪی راهیان ✦ ⚘یکی....✦ ...ازدواج حاجت میده🎊💍 🌹که خیلی از جوانها برای ازدواج به این شهید متوسل می شن وزندگی زهرایی نصیبشون می شه.. معروف به ...🔓 ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
🍃🌸حضرت زهرا (س) سیرابمان کرد🌸🍃 🌷 🦋روایتی جذاب و شنیدنی از 🕊پانزده نفری افتادیم توی محاصره دشمن، از فشار بی‌حال و خسته خواب‌مان برد. وقتی بیدار شدیم، "شهید محمد حسن فایده" گفت: (س) در خواب به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پر از آب کردند. فوری رفتیم سراغ قمقمه شهدایی که اطراف‌مان بودند، یکی از قمقمه‌ها پر بود از آب خنک؛ انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند💔 💖همه از آب شیرین و گوارا؛ که مهریه حضرت زهرا(س) است سیراب شدیم. راوی 👈 غلامعلی ابراهیمی 🌷 ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
🕊عنایت 🌷 ما یه شهید توی شهرمون داریم به اسم شهید مغفوری ..خیلی انسان بزرگی بوده ...رهبر هم که به شهر ما سفر کرده بود(کرمان)همراه حاج قاسم رفته بودن سر مزارش...من خودم از همه شهید خواستم که میخوام برم شلمچه...اسمم توی قرعه کشی دراومد و خیلی سفر خوبی بود...اما ازون مهم تر زندگی داداشم بود که به مرز طلاق رسیده بود و دیگه تقریبا مطمئن بودیم که جدا میشن..به داداشم گفتم برو سر مزار شهید مغفوری و به طرز معجزه آسایی ورق برگشت و برگشتن سر زندگیشون و زندگی خوبی هم دارن الان خداروشکر...این ماجرا آغازی شد برای تحول برادر من... ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اگر خواستی بهت ثابت بشه که شهیدان هستند این کلیپ کوتاه را ببین به خدا شهدا هوای مارو دارن😭 ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
✅شهید گمنام بودیم. بیل میکانیکی داشت روی زمین کار می کرد که شهید پیدا شد . همراهش یک دفتر قطور اما کوچک بود، مثل دفتری که بیشتر مداح ها دارند. برگ های دفتر ، گل گرفته بود. باز کردنش زحمت زیادی داشت. صفحه اولش را که نگاه کردم بالایش نوشته بود 💔عمه بیا گم شده پیدا شده💔 🎙 راوی: منبع: خط عاشقی 1، خاطرات عشق شهدا به امام حسین و روضه های کربلا، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران. @yadeShohadaa
:🌸 [هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه میشِه...!❣ یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ بَغَلِت کَردَند...!💕 ما بِه چِشم اینارُو اَز این مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن اَز رَسمِه دَست بِذار رُو خاکِ قَبر بِگو: " ! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]😔💔 •|💚|• •|💛|• 👌
💐 🍃خانوم بدحجابی که توسط شهیدحججی متحول شد ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
#عنایت_شهیدمحسن_حججی💐 🍃خانوم بدحجابی که توسط شهیدحججی متحول شد ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰ
🍃همسرم بی‌غیرت نبود در گذشته ظاهرم به‌ گونه‌ای بود که از ظاهری خوبی برخوردار و می‌توانم بگویم به معنای واقعی یک بودم.در پوششم از رنگ‌بندی‌های متنوع استفاده می‌کردم، به‌ گونه‌ای که جذاب و مورد پسند دیگران باشد، همواره با خود می‌گفتم داشتن حجاب، هنر نیست، اگر این گونه در جامعه حاضر شوند و با وجود نگاه‌های هیز نامحرمان در امان بمانند، این هنر است. همسرم راضی به این پوشش نبود و واقعاً ناراحت بود😞 این من بودم که به او تحمیل می‌کردم که باشم، شوهرم بی‌غیرت نبود اما از درون می‌شکست💔 🍃باحجاب‌ها را به سُخره می‌گرفتم🍃 ۳۲سال سن دارم و خدا را شکر می‌کنم که امروز می‌توانم بگویم که یک هستم؛😊 حالا هم وقتی بد‌حجابی‌ها را می‌بینم به خودم جرأت نمی‌دهم کسی را نصیحت کنم یا عقایدم را به او تحمیل کنم.دو پسر ۱۴ و ۱۶ ساله دارم که حاضر نمی‌شدند در جمع‌ها همراهم باشند و یک دختر ۳ ساله دارم که لباس‌هایش را با خودم سِت می‌کردم و ناخواسته عقایدم به او تحمیل می‌شد.همیشه فکر می‌کردم حجاب و تحجر است😐 و باحجاب‌ها را به سُخره می‌گرفتم؛😔 الان خودم به درد آنها دچار شدم و بعد از باحجاب شدن مورد تمسخر قرار می‌گیرم☺️روزی که می‌خواستم محجبه شوم، حقیقتاً خجالت‌زده بودم که این ناشی از حال و روز گذشته‌ام بود.فروشنده لوازم‌التحریر هستم، بعد از اینکه باحجاب شدم برخی از آشنایان مرا نمی‌شناختند، واقعاً حجاب به سلاحی برای حفظ من تبدیل شد.👌 🍃شب چهارم محرم🍃 در محرم امسال، اتفاقی، مسیر زندگی مرا تغییر داد☝️ هیچ شناختی نسبت به شهدای مدافعان حرم نداشتم و بر این باور بودم که آنها خودخواه هستند که از خانواده خود می‌گذرند تا در کشوری دیگر کشته شوند؛ تا اینکه شبی به یکی از شهدای مدافع حرم وقتی در حال ذبح او بودند، کردم😭😭شب چهارم محرم در عالم خواب دیدم چند تا خانم محجبه، را به من هدیه کردند، حیران از خواب برخاستم😳💔دوباره به خواب رفتم، باز هم همان خانم‌ها را دیدم که سرم گذاشتند و پیشانی مرا بوسیدند، نسبت به این کارشان معترض شدم😕 باز هم از خواب بلند شدم، رفتم خواب را برای همسرم تعریف کنم اما شنیده بودم که خواب بد را تعریف نمی‌کنند.خوابیدم تا اینکه صبح از خواب بیدار شدم اما باز هم متقاعد نشدم که این خواب بد را برای کسی تعریف کنم. 🍃* صبح روز پنجم محرم🍃 ساعاتی از صبح نگذشته بود که باز هم خواب به سراغم آمد، این‌بار در خواب، که پرچمی به دستش بود را دیدم، خودش را معرفی کرد و گفت: آرزویم بود، من سرم رفت تا روسری‌ات نرود💔اگر حجابت را رعایت کنی نزد خدا عزیز می‌شوی و … .قبل از این خواب اصلاً شهید حججی را نمی‌شناختم، در فضای مجازی به‌ دنبال نامش رفتم تا اینکه عکس‎های بی‌سر او را دیدم، زندگی‌اش را مطالعه کردم و صحبت‌ها و نگرانی‌هایش را در مورد حجاب شنیدم. پس از شناخت کامل شهید، منقلب شدم و دیگر اشک امانم نمی‌داد😭😭خواب را برای همسرم تعریف کردم و گفتم: «می‌خواهم شوم»❤️همسرم گفت: «اگر می‌خواهی مدت کوتاهی به‌ طور احساسی چادر بگذاری و دوباره از کار خودت پشیمان شوی، این کار را اصلاً انجام نده».همچنان در پی تعبیر کردن خوابم بودم و احساس می‌کردم تعبیر خوابم این است که باید چادری شوم. 🍃* تصمیم نهایی 🍃 همسرم مرا از چادری شدن می‌کرد، بین دو راهی بودم که این‌بار در همان روز مجدداً در عالم رؤیا را دیدم، هدیه‌ای به من داد که با پارچه سبزی آن را پوشانده بود، وقتی که پارچه را کنار زدم، سر بریده او را دیدم، با وحشت از خواب بلند شدم و در همان لحظه تصمیم نهایی‌ام را گرفتم که هر طوری شده باید چادری شوم. بدون اینکه آرایش کنم به فروشگاه حجاب که نزدیک محل کارم بود، رفتم تا چادر و مقنعه بخرم، فروشنده مرا نشناخت، وقتی خودم را معرفی و خوابم را برای او تعریف کردم، خیلی خوشحال شد.بعد از این ماجرا پوستر شهید را به شیشه مغازه‌ام زدم، هر کسی اگر حرف‌ یا طعنه‌ای می‌زد، دلم می‌خواست با تمام وجودم از شهید حججی دفاع کنم.همسرم یک روز از من حمایت می‌کرد و یک روز نیز به‌ دلیل حال و روز گذشته‌ام سکوت می‌کرد، این در حالی بود که دیگر به فرزندان، همسرم و مال دنیا تعلق خاطر گذشته را نداشتم. 🍃* عزم سفر 🍃 یک روز همسرم پیشنهاد داد تا با هم به شهر شهید حججی « » برویم، چند نفر از آشناها هم راغب شدند که با ما بیایند، در خبرها آمده بود که قرار است پیکر شهید حججی را به اصفهان بیاورند.۳۵ نفر آماده رفتن به اصفهان شدیم، همسر و پسرم نیز تصمیم گرفتند به مراسم پیاده‌روی کربلا بروند.عازم سفر شدیم، وقتی رسیدیم، دیگر آرام و قرار نداشتم و بی‌تابانه سراغ مزار شهید حججی را گرفتم، از جمع جدا شدم و دوان دوان به سوی مرادم گام برداشتم، از ورود به بارگاه جلوگیری می‌کردند،
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
#عنایت_شهیدمحسن_حججی💐 🍃خانوم بدحجابی که توسط شهیدحججی متحول شد ___________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰ
در صف انتظار بودم، از نرده‌ها بالا رفتم تا اینکه قبر او را دیدم. ❤️* وصال یار ❤️ با اشک و ناله از آنها خواستم تا بگذارند به کنار قبر بروم، سنگ قبری که تازه آن را نصب کرده بودند، ابتدا اجازه نمی‌دادند بروم، اما با اصرار نزدیک مزار شهید شدم، به شهید حججی گفتم دیگر حرف‌هایت را عملی کردم، از این پس خودت محافظتم کن. بعد از زیارت او احساس می‌کردم سبکبال شده‌ام و هیچ نگاه بدی دور و برم نیست، در همان اوضاع ناگهان از حال رفتم و بعد از مدتی به هوش آمدم، همه نگران بودند که نکند جانم را از دست داده باشم، بار دیگر در را باز کردند، باز هم با دلی سیر زیارتش کردم.خادم بارگاه از ما برای ماندن دعوت کرد، به خانه‌ای دعوت شدیم که واقعاً حس آرامش خاصی به ما داد، با نهایت عزت و احترام با ما رفتار می‌کردند.پرسیدم چرا ما را دعوت کردید، پاسخ داد یکی از شهید حججی هستم، به این درک رسیده‌ام که اگر محسن کسی را دعوت کند، آبروی او را هم می‌خرد.دیگر پس از این اتفاقات شهدا خیلی برایم عزیز شده‌اند، از حال و روزم خیلی راضی هستم اما از گذشته‌ام اصلاً… منبع:فارس _______________________ 📲کٰانال عِنٰایٰٰاتِ امٰامِ زمٰـان«عج» وشُهـدا🕊❤️ @yadeShohadaa