eitaa logo
یاد ایام
96 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
153 فایل
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر 📢🎥📷 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷امیر دلاور ارتش شهید حسن آبشناسان، فرمانده نیروهای ویژه هوابرد و از مسئولین قرارگاه مشترک حمزه در دوران دفاع مقدس - ملقب به "شیر صحرا" ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ⚪️ شهید: شروع زندگیمان ساده بود و در عین حال با صفا، نمی شد گفت خانه، دو تا اتاق اجاره کرده بودیم، که نه آشپزخانه داشت نه حمام، کنارِ درِ یکی از اتاقها، یک تو رفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود و شده بود حمام، زیر پله هم یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیلۀ خوراک پزیمان را گذاشته بودیم رویش، شد آشپزخانه و به نظر من خیلی قشنگ بودو خیلی هم ساده. (راوی: همسر شهید) 💠 پسرمون باید می‌رفت سربازی، گفتم: هوای بچه‌مون رو داشته باش، گفت: اگر من پارتی اش باشم، می‌فرستمش بدترین و سخت‌ترین جایی که ممکنه، چون با سختی، آدم ساخته میشه، پس بهتره پارتی اش خدا باشه نه من.‌‌ 🆔 @yade_ayyam ✅ کانال: "یاد ایام"
💠 معروف‌ترین رابطه غیر اخلاقی فرح پهلوی 🔹 درباریان شاه چنان در فساد غوطه‌ور بودند كه گاه دست به اعمالی جنون‌آمیز می‌زدند. در فرهنگ مذهبی مردم ایران، هم‌آغوشی مرد و زن نامحرم یا با هم رقصیدن آنها دیگر حیثیتی برای آن خانواده باقی نمی‌گذاشت. 🔴 معروف‌ترین فساد جنسی فرح، كشف رابطه او با فریدون جوادی بود. «فریدون جوادی از قدیمی‌ترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس و در واقع اولین دوست او در فرانسه بود.» به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت. جوادی دوست سفر و حضر فرح بود. ⚪️ در مسافرتی كه فرح و دوستانش به خجیر در منطقه جاجرود رفته بودند، فرح با جوادی مشغول معاشقه بود كه یكی از سربازان گارد آنها را دید. سرباز چون جرئت اعتراض به فرح را نداشت، به فریدون جوادی اعتراض می‌كند. این سرباز از لرهای خرم‌آباد بود و چون متعصب بود، نزد فرمانده‌اش سرهنگ بیگلری رفت و گفت: «ما خیال می‌كردیم كه از یك زن عفیفه نگهبانی می‌كنیم و نمی‌دانستیم كه این‌طور مسائل هم در میان است.» سرانجام سرباز را با تهدید و تحبیب و خریدن یك مغازه مرخص كردند!! (منبع: کتاب احمدعلی انصاری ، پسرخاله فرح) 🆔 @yade_ayyam 💯 ✅ کانال "یاد ایام"
💠 ✍️ پاسدارها دیر از خواب بلندم کردند! کمی به آن‌ها [پاسدارها] تشر زدم! ولی بعد خودم بغض کردم و از دل‌شان درآوردم! پاسدارهای بدی نیستند! ارادت‌هایی دارند! نجفی [محمدعلی] آمد و خواستار اضافه‌شدن درس همسرداری به کتب درسی شد! نپذیرفتم که یاورش را استاد [میترا] کنم! کمی در سکنات، تقلید از غربی‌ها دارد! قرار شد اسلحه‌هایی که از غفاری [هادی] به بهانه‌ی دفاع از خودش در برابر منافقین گرفته، تحویل عرفات بدهد! هنوز یک نفربر دستش نگه داشته که است! فائزه از سل [بروک] زنگ زد! گویا پسر یکی از مقامات بروک [سل] [سل] بیماری گرفته و فائزه هم معتقد است ویروس این بیماری از قم آمده؛ اگر نه، از مشهد؛ اگر نه، از کینگ [عبدالگریت] و اگر نه، از امام‌زاده عبدالله! معتقد بود که باید اشتباهات رئیس پلیس‌راه اراک را ابتدا بیندازیم گردن آیت‌الله [العظمی اراکی] و بعد شخص امام [خمینی] و اگر خیلی تابلو بود، آیت‌الله [خامنه‌ای] را مقصر قلمداد کنیم! اعوجاجاتی دارد! با بهایی‌ها رفاقت‌هایی به‌هم زده! تذکر دادم که در نفاقش تند نرود! در بچه‌ها کمی محسن عاقل است! روحانی [حسن] آمد و از قالیباف [باقر] گله کرد که چرا در خیبر [عملیات] آن جلو [ملوها] رفته! اعتقاد داشت این کار از تعقل به دور است! جنگ‌های نامنظم چمران [شهید] را هم بی‌نظم خواند! چون شکست را پل پیروزی می‌داند، اعتقاد دارد که پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات آزادسازی خرم‌شهر نیز از عقلانیت به دور بود! از قرائتی [پنج‌شنبه‌ها] گله داشت که چرا در برنامه‌ی «درس‌هایی از قرآن» از فرار حضرت یوسف از دست زلیخا، درس مذاکره نمی‌گیرد! از خودش گلایه کردم که با وجود این همه ادعای عقلانیت، در سومار، شاکی بود چرا ماسک ضدشیمیایی آنتن نمی‌دهد! نگو با بیسیم عوضی گرفته! سال سوم جنگیم؛ هنوز ماسک بلد نیست بزند! تذکر دادم که دهه‌ی شصت جای این حرف‌ها نیست و بیست سال اگر صبر کنی، با هم شیرجه می‌رویم سمت عقلانیت! عفت از کیش زنگ زد! گویا کشتی حامل فاطی و مهدی در قشم به طوفان خورده! نگران بود که نکند برای عقلانیت بچه‌ها اتفاقی بیفتد! محمد [اخوی] آمد و از نقش خامنه‌ای [آیت‌الله] در دفاع از موسیقی اصیل در تلویزیون گفت! برخلاف آیت‌الله [خامنه‌ای] خیلی از سیقی [مو] سردرنمی‌آورم! عصر حاج [عیسی] زنگ زد و گله کرد که چرا درباره‌ی جنگ ارمنستان و آذربایجان موضعی نگرفته‌ام! همین مانده درباره‌ی باغ [قره] به عیسی [حاج] توضیح بدهم! در کارها دخالت می‌کند! به امام [علی‌رحمانف] زنگ زدم و تذکرات را دادم! از محمد [ماهاتیر] خواستم یک چیزی به طیب [رجب] بگوید! ⚪️ روایت حسین قدیانی از اکبر هاشمی رفسنجانی @yade_ayyam
شهید کاظمی مسیرش مسیری بود که قانون به او میگفت...⬆️
هدایت شده از پایداری
💠 معروف‌ترین رابطه غیر اخلاقی فرح پهلوی 🔹 درباریان شاه چنان در فساد غوطه‌ور بودند كه گاه دست به اعمالی جنون‌آمیز می‌زدند. در فرهنگ مذهبی مردم ایران، هم‌آغوشی مرد و زن نامحرم یا با هم رقصیدن آنها دیگر حیثیتی برای آن خانواده باقی نمی‌گذاشت. 🔴 معروف‌ترین فساد جنسی فرح، كشف رابطه او با فریدون جوادی بود. «فریدون جوادی از قدیمی‌ترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس و در واقع اولین دوست او در فرانسه بود.» به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت. جوادی دوست سفر و حضر فرح بود. ⚪️ در مسافرتی كه فرح و دوستانش به خجیر در منطقه جاجرود رفته بودند، فرح با جوادی مشغول معاشقه بود كه یكی از سربازان گارد آنها را دید. سرباز چون جرئت اعتراض به فرح را نداشت، به فریدون جوادی اعتراض می‌كند. این سرباز از لرهای خرم‌آباد بود و چون متعصب بود، نزد فرمانده‌اش سرهنگ بیگلری رفت و گفت: «ما خیال می‌كردیم كه از یك زن عفیفه نگهبانی می‌كنیم و نمی‌دانستیم كه این‌طور مسائل هم در میان است.» سرانجام سرباز را با تهدید و تحبیب و خریدن یك مغازه مرخص كردند!! (منبع: کتاب احمدعلی انصاری ، پسرخاله فرح) ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
🍂 استجابت دعا علی عمیره ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🍂 شب سوم عملیات بدر بود و شرایط برای رزمندگان سخت شده بود. تانکهای دشمن از سمت جاده خندق پیشروی کرده و مواضعی را پس گرفته بودند. قرار بود دشمن آن شب به عقب رانده شود. غروب بود و بچه ها برای عملیات مجدد آماده شده و آرام آرام در حال حرکت به سمت انتهای سیل بند جهت هجوم به سمت نیروهای عراقی بودند. ساعتهای حساس و سرنوشت سازی بود. من وچند نفر از بچه ها که خدمه دوشکا بوده و در سنگرمان مستقر بودیم با مشاهده حرکت پیاده بچه ها دلمان گرفت. جز از امدادهای غیبی الهی از دست کسی کاری ساخته نبود. بویژه آنکه سیزده کیلومتر آب و نیزارهای هور عقبه ما را تشکیل میداد و چنین عقبه ای اجازه انتقال سلاحهای سنگین و زرهی را نمی داد. آسمان دلم مثل هوای منطقه ابری شده و اشک چشم باریدن گرفته بود. شروع به توسل و مناجات کردم که خدایا در روایت داریم که هر کس خداوند را به این نامها قسم دهد دعایش مستجاب می‌شود: «یا حمید بحق محمد (ص) و یا عالی بحق علی(ع) و یا فاطر بحق فاطمه (س) و یا محسن بحق الحسن (ع) و يا قديم الاحسان به حق الحسين (ع)» من هم تو را با همین دعا و نامهای مقدس می خوانیم که خودت امشب بچه هایمان را نصرت عطا فرما تا دشمن را به عقب برانند. ساعتی را با همین دعا صبح کردم. صبح عملیات این دشمن با تانک‌هایش بود که با عقب نشینی خود سندی شد بر صحت این حدیث. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ از کتاب "بچه‌های حاج اسماعیل" @defae_moghadas 👈شوید عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇