❇️ #داستانشب
🔵 امامجماعت مسجدی در ونک( یکی از محلههای تهران) از قبلانقلاب تعریف میکرد:
✅ روزی خانمی #نیمهبرهنه و #بیحجاب و آرایش کرده با دست و سینهباز نزد من آمد و مسألهای درمورد ارث پرسید!
👈 گفتم خانم من هم میخواهم از شما مسالهای بپرسم؛ اگر جواب دادید من هم جوابتان را میدهم!
🔵 با تعجب پرسید: شما از من؟؟؟
گفتم: بله...
گفت: بفرمایید!
🔻 گفتم: ...
💕 ادامه داستان👇👇👇
🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/1294729234Cf654f8663a
http://eitaa.com/joinchat/1294729234Cf654f8663a
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
پایان تبادل 😞