eitaa logo
یادگاران
8.5هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
304 فایل
بسم‌اللّٰھ - رهبر معظم انقلاب 🌱↯ ﴿ماهرجاانقلابی‌عمل‌کردیم‌پیش‌رفتیم وهرجاازانقلابیگری‌وحرکت‌جہادی‌غفلت‌ کردیم‌عقب‌ماندیم‌وناکام‌شدیم﴾ ۱۳۹۵/۳/۱۴🖇 مجموعه فرهنگی یادگاران امام ره (فرزندان شاهد) راه‌ارتباطی‌با‌ما : @yadegarani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  یادگاران
بــہ‌نــامِ‌او ...♡ بــہ‌یــادِ‌او ....♡ {میگن‌هر‌وقت‌دعای‌فرج‌امام‌زمان‌(عج)رو بخونیم،همون‌موقع‌امام‌زمانم‌دستاشون‌رو‌به‌سمت‌آسمون‌می برن‌و‌واسمون‌دعا‌میکنن :))🙃 پس‌چه‌بهتر ...❄️ بیاین‌رفقا‌شروع‌کنیم : که‌با‌دعای‌امام‌زمان‌قطعاعاقبت‌بخیریم.🍃} هم‌قرار‌بشیم‌ باشیم‌بی‌قرار‌ِ‌ "یار" ...؟ قبولہ؟ [پس‌هرشب‌رأس‌ساعت‌عاشقے: [00:00💓 eitaa.com/yadegaranir
به‌نام‌خدای‌رئوف‌رضـ ع ــا ...:)💛
روزم از عطر حرم پر شده آقا، انگار در دل عاشق من نیز رواقی دارید.. 💛 🌱 eitaa.com/yadegaranir
🍓 اگه میتونیــ تصورشــ کنی ... پس حتما میتونیــ انجامش بدی ؛ حتیــ اگه سختیــ هایــ زیادیــ جلویــ راهت باشن☺️✋🏻 🌱 eitaa.com/yadegaranir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅هرکس این کلیپ را گوش نده یه فرصت طلااااایی👌را از دست میده بعداً نگید ،نمیدونستیم ،کسی به ما نگفت ،کاش گفته بودید....😔 💚 eitaa.com/yadegaranir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛 ڪنجِ‌حرم‌نشستم‌... تماشاڪردم‌هرڪسی‌با‌زبانِ‌خودش‌تو‌را، صدامیـزد! هرڪسی‌حاجت‌خودش‌را‌داشت‌وباڪوله‌باری‌ ازدرددل‌آمده‌بود! امادرایـن‌میان‌آنچـه‌ثابٺ‌بود،لطف‌ِتوبود! جواب‌تو‌همیشه‌یڪی‌هست، مهربانی و رأفت!♥️✨ eitaa.com/yadegaranir
💚 حضرت ابوتراب می‌فرمایند : جویا نشدن از حال دوسـت به جــدایی می انجامد :)🌱 ؟! eitaa.com/yadegaranir
حرفِ رفتن بر زبانـت بود و شوقــش در دلــت ؛ با پرستوها همیشه همزبانی داشتی💔 15 مرداد سالروز شهـادت🕊 eitaa.com/yadegaranir
یادگاران
حرفِ رفتن بر زبانـت بود و شوقــش در دلــت ؛ با پرستوها همیشه همزبانی داشتی💔 #شهید_سرلشکر_عباس_‌ب
پرواز اندازه انسان را بر ملا می‌کند هرچی بالا و بالاتر میروی دنیا از دید تو بزرگتر و تو از دید دنیا کوچکتر می‌شوی...🍃 🕊 eitaa.com/yadegaranir
✳ من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند! 📌 سرایدار مدرسه‌‌ای که در آن درس می‌خواند می‌گوید: کمردرد داشتم و نمی‌توانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون می‌کردند، خیلی اوضاع زندگی‌ام بدتر می‌شد. آن شب همه‌اش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟ فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاس‌ها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمی‌آمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یک‌راست رفت سراغ جارو و خاک‌انداز. شناختمش. از بچه‌های مدرسه‌ی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را می‌کنی؟» گفت: «من به شما کمک می‌کنم تا خدا هم به من کمک کند.» برگرفته از کتاب «ظرافت‌های اخلاقی شهدا» 💐 🕊 eitaa.com/yadegaranir