🔺زوار #حضرت_امام_علی (ع)
◽️آیتالله حیدرعلی محقق به نقل از #سیدجمال_الدین_گلپایگانی:
🔹شبی عده زیادی از بستگان که برای زیارت به نجف اشرف آمده بودند، به منزل ما وارد شدند. شام نخورده بودند و ما هم در منزل چیزی نداشتیم!
🔸از منزل خارج شدم برای تهیه غذا. مغازهها بسته بود. عبا را بر سر کشیدم و رفتم به سمت حضرت امیر (ع). آنجا هم مغازهها بسته بود. متحیّر بودم که خدایا چه کنم.
⚡️گفتم: خدایا! اینان زوّار حضرت امیر (ع) هستند و از بستگان من. در این حال که این حرفها را با خود زمزمه میکردم دیدم مغازهای در آن طرف باز است. حال آن که من چنین مغازهای را قبلاً ندیده بودم. چند گام بهطرف مغازه رفتم.
🍁یکوقت متوجّه شدم که مغازهدار سلام کرد. گفت: «چه میخواهی؟».
💢 آنچه احتیاج داشتم به او گفتم. تمامی آنچه را که میخواستم به من داد. قرار شد پولش را بعد پرداخت کنم.
🔅چندقدمی که آمدم برگشتم و به عقب نگاه کردم نه مغازهای بود و نه کسی!
•••✾•┈🍃💐🍃┈•✾•••
🍃🌹پرواز تا بهشت🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/3008823471C469605bbfd
005.mp3
3.49M
🔺مکاشفه یکی از علما درباره #میرزا_علی_آقا_شیرازی
🔹در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
#حضرت_امام_علی (ع)
🎙استاد ظهیری
•••✾•┈🍃💐🍃┈•✾•••
🍃🌹پرواز تا بهشت🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/3008823471C469605bbfd
🔺بنده سیاه!
▫️استاد مجاهدی:
🔹در بررسی دیوان آیت الله #محمدحسين_غروى_اصفهانى به غزلی ده بیتی برخوردم که بیت آخرش این بود:
▪️گرچه سیه رو شدم، غلام توهستم ▪️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟
🔸نمی دانستم مخاطب این ابیات کدام یک از حضرات معصومین (ع) است، لذا به آیت الله کشمیری مراجعه کردم. ایشان با شنیدن ابیات بسیار منقلب شدند و فرمودند:
🌀«خودم شاهد بودم که ایشان هر روز برای نماز صبح به حرم مشرف می شدند و بعد از نماز رو به ضریح #حضرت_امام_علی (ع) هزار بار سوره قدر می خواندند و با اشک و حال خطاب به حضرت عرض می کردند:
▫️گر چه سیه روشدم، غلام تو هستم ▫️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟!
📚کتاب رستگاران، علی قاسمی، صفحه ۱۰۱.
•••✾•┈🍃💐🍃┈•✾•••
🍃🌹پرواز تا بهشت🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/3008823471C469605bbfd