تا مشكتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم
همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم
رو لب گل كرد آیه های امّن یجیبم
بلند شو بنگر كه شمشیرا رو كشیدند
آخه می دونند بدون تو من غریبم
اباالفضل
وقتی داره به فرق تو عمود آهن می خوره
قبل چشای باوفات تیر به دل من می خوره
صدای زخمیت برای من دلنشینه
گرفتم دستای زیباتو روی سینه
پاشو ببین مادرمون اومد عیادت
گرفته کل شریعه بوی مدینه
اباالفضل
دشمن با داغ اكبرم آتیش زده بر جگرم
حالا شكسته با غمت مثل سر تو كمرم
روی قلبم دیگه این زخم غم می مونه
كمرم دیگه مثل مادر خم می مونه
می دونی چه فكری می سوزونه دلم رو
تو این فكرم خواهرم بی محرم می مونه
اباالفضل
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل_علیه_السلام
#حاج_مهدی_سلحشور