امشب از کانال مون بریم مدینه😭😭
تا دقایقی دیگه ان شاءالله ذکر توسلی به خانم داریم قبلش نیت کنید و به خانم توسل کنید...
257.9K
دل شوره ای عجیب به دل حیدر
فتاده است...
فِضه دگر بستر فاطِمه(س) را رو
قبله کرد...
#شبهای_بی_حــرم🌙
اللّهُمَّ صَلِّ علی فاطمه و اَبیها و بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک
بچها کم کم داره میاد شبای اخر عمر خانم فاطمه...
شبهای بی کسی اقام امیرالمومنین😭😭
شب هایی که زینب مصیبت هاشون شروع میشه...
بریم مدینه ببینیم چه خبره.
خدا مادرت رو حفظ کنه چیزی نمونده به شبای سخت امیرالمومنین و بچه هاش...
کار این خانم به جایی کشید ازین پهلو به اون پهلو نمیتونه بچرخه... ای قربون بچهای قد ونیم قدت برم خانم😭این شبا یه پرستار داره...
زینب بالاسر مادرِ
این خانم چهارپنج ساله این شبا پلک روهم نمیزاره...
مگه مادرش چه بلایی سرش اومده؟؟
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
کار این خانم به جایی کشید ازین پهلو به اون پهلو نمیتونه بچرخه... ای قربون بچهای قد ونیم قدت برم خانم
هم پهلوش شکسته ، هم بازوش شکسته، هم همش دستش رو صورتشِ که نکنه علی جای دستِ اون دومی رو، روی صورتش ببینه
اخ مادرم 😭😭😭😭
بچها دیدین صیاد یه صیدی رو میزنه دنبال ردِ خون میگیره.. میرسه بالاسره صید ببینه هدف خوب زده یانه؟؟
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
هم پهلوش شکسته ، هم بازوش شکسته، هم همش دستش رو صورتشِ که نکنه علی جای دستِ اون دومی رو، روی صورتش ب
نیومدن حال مادرمون بپرسن
اومدن ببینن مسمار کارش کرده یانه..
یازهرا😭😭😭
در زدن ، اقای مظلوم امیرالمومنین در باز کرد یه وقت دید اون دونفر اومدن.. علی اومدیم دیدنِ خانومت، حضرت اومد فرمود بی بی جان فلانی وفلانی اومدن ، خانم گفت بگو برگردن...
زبان حال خانم رو بگم...
گفت اقا اینا بچه مُ کشتن ،حق تورو غصب کردن..
علی نبودی یه جوری تو کوچه زد تو صورتم .. هرچی ازتو بغض وکینه داشت تو دستش جمع کرد
ای بچهای شیعه ازته دلت بگو یااازهرااا😭😭😭😭😭😭
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
گفت اقا اینا بچه مُ کشتن ،حق تورو غصب کردن.. علی نبودی یه جوری تو کوچه زد تو صورتم .. هرچی ازتو بغض
اقا اومد گفت فاطمه شما دوتارو به حضور نمی پذیره..
گفتن علی ماتو رو واسطه قرار میدیم.. اومد گفت فاطمه جان منو واسطه قرار کردن یه وقت این مادر باوفا گفت..
علی البیتُ بیتک و الحُرّة أمتُک.. علی جام خونه ازشماست ومنم کنیز توام..
فدای این خانم😭😭
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
اقا اومد گفت فاطمه شما دوتارو به حضور نمی پذیره.. گفتن علی ماتو رو واسطه قرار میدیم.. اومد گفت فاطم
اومدن کنار بستر خانم
نمیدونم مادرمون اون دوتا ملعون دید چه حالی شد..فقط گفت فضه بیا صورتم رو برگردون..
کار به جایی رسیده مادرِ هجده ساله صورتشم نمیتونه برگردونه😭😭
گفت دستاش از شکافِ در بیرون اومده بود ، دومی ملعون انقده با تازیانه زد .. صدا نالۀ مادر بلند شده .. نانجیب هیچ اعتنایی نکرد ، آنچنان با لگد به در زد .. میگه یه ناله زد کاَنَ مدینه به لرزه افتاد .. میگه یه لحظه رفت دلم به حالش بسوزه ، یاده جنگ آوری هایِ علی افتادم ، کینۀ علی تو دلم شعله ور شد .. رفتم جلو دیدم پشتِ در خودشُ جمع کرده یه جوری سیلی به صورتش زدم...
یازهرا😭😭😭😭😭
الهی بشکنه دست مغیره میان کوچه ها بی مادرم کرد😭
#شب_جمعه است کربلا هم بریم
پسرشم از بالا ذوالجناح با صورت رو خاک افتاد .. هر جوری بود بلند شد .. یکی رسید به کتف و شانه و پهلو ضربه زد .. هی آقا زمین میخوره هی پا میشه .. دیدن سنان اومد ، گفت برید کنار این صیدِ خودمه .. با نیزه به سینه ش زد ..
حسین ....
میگن هنوز جون داشت با اسب از رو بدنش رد شدن .. یکی میگفت پیرهنش برا منِ .
یکی میگفت انگشترش برا منِ
ای حسین😭😭😭