eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💚🍃« قرآن بخوانید »🍃💚 در محرم سال 1265 بعد از دورانی که بر من سپری گشت ، با نشست و بر خاستها با این
💚 دیـدار یـٰار💚 مهمترین و ارجمندترین و بهترین  اتفاق که شاید خویش آنرا قابل وصف نمی‌دانم بلکه نظر رحمت و کرامتی از جانب خداوند جل‌وعلی و همچنین عنایت و توجهی از ناحیةائمه«س»می‌دانم جریانی است که بعد از عملیات کربلای4 در سال65 ه.ش برای من فقیر و گدای غنای مطلق افتاده و نیازمند محّبت اهلبیت پیش آمد💔  اول ریشة آنرا اشاره کنم بعد اصل جریان را نگارشتن کنم. درسال63 در منطقة پاسگاه زیدعراق بودیم از یکی از برادران شنیدم که یکی از دوستان از خصوصیات ایشان احتمام و توجه خاص داشتن به زیارت جامعةکبیره می‌باشد و این امر ذهن مرا تا مدتها بخویش مشغول ساخته بود که سر این زیارت چه می‌باشد؟ تا بعد از مدتی که پایانی گرفته و به شهر آمدم. در ایام ماه مبارک رمضان اعلام کردند که برنامه درس‌اخلاق آیت‌اله‌مشکینی ازطریق ویدئو در مسجد امام حسن‌عسکری«ع» خواهد بود برای کسب و دریافت روش صحیح اخلاق در رابطه با اخلاق فردی و اجتماعی برای استماع سخنان ایشان در آنجا حضور یافتم. بعد از چند روز از این برنامه ، در یکی از جلسات ایشان در آخر بیانات گهربار آن بزرگوار اشارهای به قسمتی از زیارت‌جامعه نمودند و توصیه و سفارش خاصی به خواندن آن نمودند. همین امر سبب گردید تا توجه نظری به زیارت جامعه نمایم در این باره تصمیم گرفتم ، با توجه به اینکه گفته بودند که در طول هفته نامه‌اعمال شیعیان به حضرت ولی‌عصر روحی‌فداه عرضه می‌گردد ، برنامه خواندن زیارت جامعه را در که نیمه هفته می‌بود بخوانم .مدتهای زیادی آنرا جهت توسل به خود حضرت خواندم و بعد از گذشت دورانی مقرر بدین شد که هر شب سه شنبه به نیت توسل و عرض ارادت به یکی از چهارده معصوم برگزارش کنم ، و این برنامه با توجه‌خاص و اهتمام‌وافر ادامه داشت تا بعد از عملیات کربلای4 سال65 در آبادان کناربیمارستان آیت‌اله‌طالقانی در آتش نشانی خرمشهر مستقر بودیم. در طول مدتی که در آنجا مستقر بودیم هرگاه و هر وقت فراغتی و خلوتی ایجاد می‌گشت هنگام قبل از اذان ظهر یا غروب آفتاب در جائی به تنهائی قدم می‌زدم و با پروردگار خویش را از و نیازی می‌کردم و اظهار عجز و فقر و فاقت می‌نمودم و دوا وشفای آن غمها ودردها را از او طلب می‌نمودم و همچنین بعضی از شبها هم در زیر آسمان‌سیاه و مملو ازستاره های‌درخشان ونورانی در همان سرد زمستان با امام خویش درد دل می‌کردم تا یک شب که شب سه شنبه بود با برادران دیده بانی توچخانه نشسته بودیم و با هم حرف میزدیم و چایی میخوردیم‌.بعد از مدتی‌همنشینی برادران بر خواسته و هرکس اسباب خوابیدن را مهیا کرد وخوابید . طبق قرار همیشه بلند شدم و رفتم وضو گرفتم‌و آمدم بر روی پتویی نشستم . از امام‌زمان«عج» عذرخواهی وندامت و طلب عفو از تأخیر انجام زیارت را کردم ، که ببخشید تا این وقت طولش دادم ، زیرا سزاوار نبود و از ادب بدور بود که با این برادران اینگونه رفتار نمایم و از میان جمعشان برخیزم بعد از این سخنان که با حضرت درمیان گذشتم ، صد تکبیر مقدمه زیارت راگفتم یک لحظه احساس کردم چشمهایم بسته شد و در حالت بیداری احساس کردم پرده‌ای کنار زده شد . در این احوال متوجه شدم که به حالت دوزانو در برابر آقا و سرور و مولای بزرگواری با قامتی رشید و دیبائی لطیف ودرخشان برتن ودر برابرش نشسته‌ام و تعدادی با لباس ساده نظامی که سه نفر سمت‌راست آن بزرگوار و سه نفر سمت‌چپ برگرد آن حضرت به حالت دوزانو نشسته بودند که آن سیّد جابل القدر به من خطاب نمود که: سیّد ناراحت نشو ، همین کسانی که تو با آنان همنشین می‌باشی من هم با تعدادی از ایشان همنشین می‌باشم ، بعد از گفتاری چند با آن عزیزجان متوجه شدم که سیّد ما و مولای ما و امام ما حضرت حجت‌بن‌الحسن روحی‌فدا هستند. بعد از چند لحظه دیدم پرده جلو آمد و چشمهایم باز گردید. با حالت تضرع و ابتهال و زاری و گریان در حالی که قابل وصف برایم نبود و در پوست‌خویش نمی‌گنجیدم زیارت‌جامعه را خواندم . بعد از آن شب تا مدتها این جریان اتفاقیه مرا به خودش مشغول ساخته بود ولی برای کسی آشکارنساختم چون می‌دانستم همانندگذشته‌ها ،با آن روبرو خواهندگشت و برخورد خواهند نمود .مدتها بعد از این برنامه که باشور وحال خودش اجرا شد . یک‌شب در جزیره‌مینوی آبادان بودیم که برای یافتن جسد چند تن از برادران شهید که در عملیات کربلای4 بجای مانده بودیم ، در آنجا آن شب را شب میعاد با حضرت بقّیه‌الله نامگذاری کردم وبلطف عنایت‌حضرت‌حق و توجه حضرت‌صاحب‌الامر امیدوارم مستدام وپایدار باشد انشاءالله. بعدها چند نفر از کسانی که آن شب آقا و سرور ما و نورچشمان پیامبر(ص) بر من گفت را شناختم .از خداوند متعال‌نظرلطف ائمه خواهانم که ما را بر طریق وصول به خودش پایدار سازد و روی دلمان و قلبمان را از خودش معرفی نسازد و ما هم اعراض از هدایت و راهنمائیها و کراماتش وتفضلاتش ننمائیم انشاء‌الله..