#عنایت_حضرت_رقیه
سلام رفقای شهدایی خودم
دوستان دراین کانال برخی پست ها وحرف هایی که داخل کانال گزاشتم یک راز عجیب وغریب داشته قبلش..
👈🏼این که میخوام بگم در مورد شبی هست که توسل به #حضرت_رقیه«سلام الله» رو داشتیم …و بخاطر این هم میخوام بگم چون اکثر کاربران اومدین و گفتید اون شب بواسطه این توسل اتفاقات خوبی افتاده براتون وبرخی حاجت رواشدند💔😍
+و سوالی هم که پرسیدید ازمن این بوده که سیده؟چرا گفتید حضرت رقیه معجزه زنده بودنتون ازمرگ هست؟
بسم الله👇👇👇
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
رفقایی که کربلا میخوایید امشب تلاشتونو بکنید از بی بی دل ببرید که ان شاءالله امشب از بی بی رقیه (سلا
شب چهارم ماه صفر بود خیلی دلم گرفته بود ..
کلا ماه صفر که میشه حالم گرفته است💔
خلاصه شب تو عالم خواب دیدم تو مجلسی هستم که همه دارن برای خانم رقیه خاتون عزاداری میکنند..
یهو یه صدایی بگوشم خورد که سیده؟ توهم براخانوم ذکرمصیبتی بگو..
گفت شب شهادت خانوم این بیت رو بگو:
کنج خرابه شب یلداشده
عمه بیا گمشده پیدا شده
#یارقیه💔💔
بخاطر همین بود شب شهادت خانم پنجم صفر گفتم کجابهتراز کانال بیت رو تو. متن هم گفتم و....
وبعداز این توسل فیلمی هم بدستم رسید که درشب شهادت خانم رقیه در سوریه مدافعان حرم هم همین بیت رو میخوندن کلا چقد اون شب حالم دگرگون شد حتی یکی ازکابران اون شب میگفتن فرزندشون بدنیا اومدن و نام شون رو به عشق نازدانه اقاامام حسین گزاشتند رقیه خاتون.
درکل هنوز که هنوزه کاربران میان میگن خیلی اون شب توسل به حضرت رقیه مفید بوده
میدونید چرا؟
چون خود خانم رقیه نظَر کرده بودند💔💔
#عنایت_حضرت_رقیه
💠برخی اتفاقات که در کانالمون به مدد شهدا وامام زمان برای برخی کاربران افتاد وشد خاطره های خوب کانالمون😊 بزنید روی #هشتک ها تا موضوعات نشون داده بشه براتون👇🏼👇🏼
#عهدنامه
#عنایت_شهدا
#حاجت_روایی ها
#گوشی_داغون_من
#عنایت_شهید_درخواب
#نشونه
#عنایت_شهیدصدرزاده
#عنایت_شهیدصفری
#عنایت_شهیدهادی_ذوالفقاری
#بالاتر_ازحاجت_گرفتن
#اشک_به_نیابت_ازشهدا
#معجزه_امام_زمان
#عنایت_شهدای_گمنام_وامام_زمان
#شهیدمطهری
#معجزه_حضرت_رقیه
#عنایت_حضرت_رقیه ب کانال
#حاجت_روایی_به_مددامام_حسین_امام_زمان_وشهدا
#لبخندقشنگ شهید درخواب
#عنایت_شهدا_به_درخواست_کننده_ختم_قران
#عنایت_شهیدجوادحسناوی ب کاربرکانال
#عنایت_شهیدحججی به کاربرکانال
#لباسی_که_ازخاک_بیرون_زد
عنایت #شهیدعلی_یزدانی به کاربرکانال
عنایت #شهیدحسین_خرازی به کاربرکانال
ماجرای عکس #شهیدسیدحمیدمیرافضلی
#گلایهٔ_شهیدابراهیم_هادی درخواب کاربرکانال
#عنایت_شهدای_گمنام به من
ماجرای #گروه_ختم_قران وصلوات
#چادری_شدن کاربرکانال
#پیام_شهیدذوالفقاری_به_کانالمون توسط یکی ازکاربران
درخواب
#دردانه_حضرت_زهرا شدن کاربرکانال
ماجرای #عکس_شهیدی که..
#عنایت_شهیدهمدانی به کاربرکانال
#حاجت_روایی_به_مددامام_حسین وشهدا نصیب کاربرکانال
#حاجت_روایی_باتوسل_به_شهیدهمدانی
عنایت #شهیدحامدسلطانی به کاربرگرامی در رابطه بانمازشب
#ولایت_مداری خواب امام زمان در کنار امام خامنه توسط کاربرکانال
معجزه شهدا #عطرعجیبی را درشلمچه حس کردم
#عنایت_امام_زمان_وشهید به کاربرمون در خواب😭
❤️بزن روی #هشتک ها👆👆
@yadeShohada313
زمانی که دانشجو بودم،هم اتاقی داشتیم که سیده بودن،این هم اتاقی اسم حضرت رقیه رو زیاد می آوردن همیشه هم ایشون رو با لفظ بی بی صدا میکردن،اون سال شب عاشورا رو تا صبح توی تاریکی اتاقمون بیدار موندم و شب زنده داری کردم،توی اون مدت این دختر خانم باهمه بچه های اتاق بداخلاقی هایی میکرد و به همه آزار میرسوند،این وسط من هم به پای همه سوختم با اینکه من با این خانم مشکلی نداشتم اما مثلا خواب بودم و ایشون بیرون میرفت به عمد درب رو محکم میبست و من از خواب میپریدم،دیگه طاقتم طاق شده بود،یه روز که دیگه واقعا اذیتم کرد،یک لحظه مثل جرقه ای از ذهنم گذشت که چرا حضرت رقیه بهش یه چیزی نمیگه،در همین حد!مدتی گذشت،ازکلاس که به خوابگاه برگشتم دیدم که با همه بچه های اتاق آشتی کرده!اومد منو هم بغل گرفت و روی زمین نشستیم،منو میبوسید و بعد هم بین حرفهاش یهو گفت واااای نمیدونی اون شب چه خوابی دیدم!پرسیدم چه خوابی دیدی؟گفت خواب دیدم که یه دختر سه ساله که پیراهنی بلند به تن داشت درحالی که پیراهنش رو بالا میبرد و پاهاش رو نشون میداد بهم گفت ببین پاهام زخمیه!چرا به عارفای شب زنده دار کمک نمیکنی؟!!داشت خوابشو با لذت تمام تعریف میکرد!من اما ماتم برده بود و لبخندم روی لبم خشک شده بود،دوستم نمیدونست منظور از خوابش من بودم،اما من میدونستم!!شوکه بودم یعنی یه لحظه که فقط این فکر از ذهنم در حد یه جرقه گذشت بی بی اون رو شنیده بووووووود،
ایشون واقعا باب الحوائج اند...
خوابم یه نکته هم داشت،اینکه هروقت به ائمه متوسل میشیم،باید بدونیم که حتما صدای ما رو شنیدن،حالا درمورد برآورده شدن حاجت هامون هم همیشه مصلحت ما در نظر گرفته میشه...
#عنایت_حضرت_رقیه«س»
#ارسالی:کاربرگرامی
@yadeShohada313
زمانی که دانشجو بودم،هم اتاقی داشتیم که سیده بودن،این هم اتاقی اسم حضرت رقیه رو زیاد می آوردن همیشه هم ایشون رو با لفظ بی بی صدا میکردن،اون سال شب عاشورا رو تا صبح توی تاریکی اتاقمون بیدار موندم و شب زنده داری کردم،توی اون مدت این دختر خانم باهمه بچه های اتاق بداخلاقی هایی میکرد و به همه آزار میرسوند،این وسط من هم به پای همه سوختم با اینکه من با این خانم مشکلی نداشتم اما مثلا خواب بودم و ایشون بیرون میرفت به عمد درب رو محکم میبست و من از خواب میپریدم،دیگه طاقتم طاق شده بود،یه روز که دیگه واقعا اذیتم کرد،یک لحظه مثل جرقه ای از ذهنم گذشت که چرا حضرت رقیه بهش یه چیزی نمیگه،در همین حد!مدتی گذشت،ازکلاس که به خوابگاه برگشتم دیدم که با همه بچه های اتاق آشتی کرده!اومد منو هم بغل گرفت و روی زمین نشستیم،منو میبوسید و بعد هم بین حرفهاش یهو گفت واااای نمیدونی اون شب چه خوابی دیدم!پرسیدم چه خوابی دیدی؟گفت خواب دیدم که یه دختر سه ساله که پیراهنی بلند به تن داشت درحالی که پیراهنش رو بالا میبرد و پاهاش رو نشون میداد بهم گفت ببین پاهام زخمیه!چرا به عارفای شب زنده دار کمک نمیکنی؟!!داشت خوابشو با لذت تمام تعریف میکرد!من اما ماتم برده بود و لبخندم روی لبم خشک شده بود،دوستم نمیدونست منظور از خوابش من بودم،اما من میدونستم!!شوکه بودم یعنی یه لحظه که فقط این فکر از ذهنم در حد یه جرقه گذشت بی بی اون رو شنیده بووووووود،
ایشون واقعا باب الحوائج اند...
خوابم یه نکته هم داشت،اینکه هروقت به ائمه متوسل میشیم،باید بدونیم که حتما صدای ما رو شنیدن،حالا درمورد برآورده شدن حاجت هامون هم همیشه مصلحت ما در نظر گرفته میشه...
#عنایت_حضرت_رقیه«س»
#ارسالی:کاربرگرامی
...💚@yadeShohada313
زمانی که دانشجو بودم،هم اتاقی داشتیم که سیده بودن،این هم اتاقی اسم حضرت رقیه رو زیاد می آوردن همیشه هم ایشون رو با لفظ بی بی صدا میکردن،اون سال شب عاشورا رو تا صبح توی تاریکی اتاقمون بیدار موندم و شب زنده داری کردم،توی اون مدت این دختر خانم باهمه بچه های اتاق بداخلاقی هایی میکرد و به همه آزار میرسوند،این وسط من هم به پای همه سوختم با اینکه من با این خانم مشکلی نداشتم اما مثلا خواب بودم و ایشون بیرون میرفت به عمد درب رو محکم میبست و من از خواب میپریدم،دیگه طاقتم طاق شده بود،یه روز که دیگه واقعا اذیتم کرد،یک لحظه مثل جرقه ای از ذهنم گذشت که چرا حضرت رقیه بهش یه چیزی نمیگه،در همین حد!مدتی گذشت،ازکلاس که به خوابگاه برگشتم دیدم که با همه بچه های اتاق آشتی کرده!اومد منو هم بغل گرفت و روی زمین نشستیم،منو میبوسید و بعد هم بین حرفهاش یهو گفت واااای نمیدونی اون شب چه خوابی دیدم!پرسیدم چه خوابی دیدی؟گفت خواب دیدم که یه دختر سه ساله که پیراهنی بلند به تن داشت درحالی که پیراهنش رو بالا میبرد و پاهاش رو نشون میداد بهم گفت ببین پاهام زخمیه!چرا به عارفای شب زنده دار کمک نمیکنی؟!!داشت خوابشو با لذت تمام تعریف میکرد!من اما ماتم برده بود و لبخندم روی لبم خشک شده بود،دوستم نمیدونست منظور از خوابش من بودم،اما من میدونستم!!شوکه بودم یعنی یه لحظه که فقط این فکر از ذهنم در حد یه جرقه گذشت بی بی اون رو شنیده بووووووود،
ایشون واقعا باب الحوائج اند...
خوابم یه نکته هم داشت،اینکه هروقت به ائمه متوسل میشیم،باید بدونیم که حتما صدای ما رو شنیدن،حالا درمورد برآورده شدن حاجت هامون هم همیشه مصلحت ما در نظر گرفته میشه...
#عنایت_حضرت_رقیه«س»
#ارسالی:کاربرگرامی
...💚@yadeShohada313