eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️نظر اقامون امیرالمؤمنین در رابطه با ما ایرانی ها😍❤️ به جز علی‌ع هرچه هست وهم و خیال است ! ۸ روز تا عیدبزرگ 🌴😍 💫 🌴 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💚به زره گر نظر لطف، بوتراب کند ...به آسمان رود وکار آفتاب کند💚 🌴۵ روز تاعیدبزرگ #غدیر.. @yadeShoh
🌴یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)🕌عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم⁉️😔 🌙شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : 💚 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!😐 بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى : 💚 از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم📚مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند😳وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند🚪چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید :💚به آسمان رود و کار آفتاب کند💚 فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید😍 مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود🍎🍗فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است💍 پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست . آنگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت💎💰خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، وشما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید😊 چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست؟😳😍😭 راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر📜را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است😍💚 طلبه گفت : مصراع اول چه بود⁉️ راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند💚 طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :❤️به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند * به آسمان رود و کار آفتاب کند❤️😭😭😭 📚منبع : کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان 🌹 🌹 🌹 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
بر خود که مریدِ حیدرم می‌نازم😍 همراهِ خدا به دلبرم می‌نازم🙃 دیدم که حرام‌زاده شد دشمن تو🔥 بر دامن پا
🌴اشعار علوی شما ادم کیف میکنه به به😍👏👇 ❤️تصّور میکنم در ذهنِ خود ایوانِ زرّین را، برای دردها، پیدا نمودم راهِ تسکین را... ❤️آن دو تا "ذات" در این مرحله یک "ذات" شدند، این پیمبرتر از آن، آن پیمبرتر از این، دستِ گرمِ پدر فاطمه در دست علی ست، بعد از این، بارِ نبوت همه در دست علی ست.. ❤️من مریضِ غم عشقم، نجفش درمانگاه؛ خاکِ ایوانِ طلا، نسخه ی درمان باشد... 🤲 ❤️تا عشق به سرزمینِ دل غالب شد، معشوق علی بن ابی طالب ع، شد، تا کُلِ جهان عاشقِ این عشق شوند، تبلیغِ غدیرِ خم به ما واجب شد... 💚✋🏻 ❤️از آن روزی كه انگشتر به سائل داد فهمیدم؛ سریعاً خلق شد خیلِ گدا با خلقتِ حیدر... شدی تا پشت در هی در بکوبم💚 ❤️به جنون کشانده ساقی، دلِ مبتلایِ ما را، متحیرم چه نامم بشرِ خدا نَما را...! 💚 ❤️چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند / بردند به میزان عمل سنجیدند بیش از همه کس گناه ما بود ولی / آن را به محبت علی بخشیدند… ❤️علی در عرش بالا بی نظير است علی بر عالم و آدم امير است 💐به عشق نام مولايم نوشتم 💐چه عيدی بهتر از عيد است؟ 🎉🎊‌ مبارک @yadeShohada313