eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🍃🌸تشرف آیت الله العظمی مرعشی نجفی به محضر حضرت #امام_حسین علیه السلام آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ر
خیلی زیباست😍 تشرف ایت الله مرعشی محضر حضرت امام حسین... ادامه ....👇 🍃🌸 به کربلا رفتم و در رودخانه ی حسینیه غسل کردم 🏊‍♀ و به حرم شریف رفتم و پس از زیارت و دعا نزدیک غروب بود که به غرفه تولیت حرم , سید عبدالحسین , صاحب کتاب "بغیه النبلاء فی تاریخ کربلا" رفتم و از او اجازه خواستم که یک شب در حرم بمانم , ایشان موافقت کرد و من پس از تجدید وضو به حرم مشرف شدم با خود فکر کردم که امام در حیات ظاهری خود متوجه فرزند خود (علیه السلام) بوده است. پس حتما بعد از شهادت نیز به سوی فرزند خود نظر می کند از این رو در قسمت در کنار قبر علی اکبر (علیه السلام) نشستم... *(لازم به توضیح هست که در گذشته درهای حرمین شریف رو میبستن حضرت آیت الله مرعشی از تولیت حرم اجازه میگیرن که یک شب داخل حرم حضرت اباعبدالله بمونن) چه سعادتی خوشبحالش😍  🍃اندکی که گذشت صدای حزین قرائت قرآن را از پشت روضه مقدسه شنیدم. وقتی به آن طرف متوجه شدم : را دیدم *(قطعا منظورشون از این دیدار در حالت مکاشفه هست چون پدرشون از دنیا رفته بودن)👆👆 که نشسته بود و قرآن قرائت می کرد. به نزد وی رفتم و از حالشان پرسیدم. با تبسم پاسخ داد که در بهترین حالت و برخوردار از نعمت های الهی است. سپس پدرم از من پرسید که در این ایام درسی برای چه کاری به اینجا آمده ای؟ علت آمدنم را برایش شرح دادم. ایشان به من امر کرد که بروم و حاجتم را با امام خویش در میان بگذارم. 🍃پرسیدم امام کجاست ؟ گفت در بالای ضریح است , تعجیل کن , زیرا قصد عیادت زائری را دارند که بیمار شده است. بلند شدم و به طرف ضریح رفتم. چهره مبارک آن حضرت در هاله ای از نور پنهان 😍😭بود. عرض سلام و ادب کردم.  در این هنگام امام تبسمی ملیح بر لبانش نقش بست. قطعه ای به من عنایت کرد و فرمودند : تو مهمان مایی و سپس فرمودند:  1⃣چه چیزی از بندگان خدا دیده ای که به آنها سوء ظن پیدا کرده ای؟ با این سوال در من یک دگرگونی پیدا شد و احساس کردم که دیگر به کسی سوء ظن ندارم. صبح موقع نماز به مرد ظاهر الصلاحی که نماز می خواند اقتدا کردم و هیچ ناراحتی و بدگمانی در من نبود. 2⃣ سپس حضرت فرمودند : به درس خود بپرداز زیرا آن کس که مانع تو می شد دیگر نمی تواند کاری کند. و چون به نجف اشرف بازگشتم همان شخصی که از نزدیکانم بود و مانع درسم می شد خودش به دیدنم آمد و گفت : درست را بخوان به شرطی که از نظر مادی به ما نیازمند نباشی. 3⃣ آن حضرت مرا شفا دادند و از همان ساعت احساس کردم که به کلی هیچ مرضی ندارم و آن حالت کند ذهنی نیز از من رفع شد , به گونه ای که به حافظه عجیبی دست یافتم. 4⃣ در مورد در خواست چهارم امام (علیه السلام) فرمودند : از خداوند خواستم که نور چشمهایت را قوی کند. 5⃣ سپس قلمی را به من بخشیدند و فرمودند : این قلم را بگیر و با سرعت بنویس از آن زمان به شکلی عجیب نوشتن من سرعت یافت. 6⃣ و در خصوص گرفتاری مالی وفقر , آن حضرت کلماتی را بیان فرمودند که متوجه نشدم. 7⃣ و درباره آرامش قلبی من گفتند : از خداوند خواستم که قلبت را آرام کند. از آن زمان آرامش کاملی را در قلبم احساس کردم. 8⃣ آن حضرت در ثبات عقیده ام در امور معنوی دعا کردند. 9⃣ در خصوص درخواست نهم آن حضرت فرمودند : از خداوند برای تو صبر جهت زحمات طاقت فرسا با اهل علم درخواست کردم و این که قلب هیچ کس از تو ناراحت نشود , به ویژه هنگام درس. 0⃣1⃣ آن حضرت از خداوند خواستند که حب دنیا به ویژه درهم و دینار از قلبم خارج شود. 1⃣1⃣؟؟ 2⃣1⃣ در خصوص درخواست دوازدهم آن حضرت فرمودند از خداوند برای تو توفیق خدمات دینی و قبولی اعمال درخواست کردم. 🍃🌸بالاخره (علیه السلام) همه درخواست مرا پاسخ دادند مگر درخواست حج را. من نیز به خاطر احترام دوباره آن را مطرح نکردم. گمان می کنم که علت جواب ندادن امام به خاطر شرطی باشد که کرده ام و آن این که در سفر حج بمیرم و در مکه یا مدینه دفن شوم. پس از آن با حضرت وداع کردم و به نجف بازگشتم در حالی که همه آن ناراحتی ها از بین رفته بود . پ ن: ۱-حافظه آیت الله مرعشی با عنایت امام حسین علیه السلام به گونه ای بود که تا آخرین روزهای زندگی، از این لحاظ زبانزد عام و خاص بود. ۲- تموم زندگیم مال حسینه ... دلم همواره دنبال حسینه.... پایان @yadeshohada313