تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
شهید محمدتقی سالخورده🌹 ماجرای #شال_سبز✨
🕊محمدم و شال سبزش ...
چندماہ بعد عقدمون من ومحمدم
رفتیم بازار من #دوتا شال خریدم.
یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم
پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت:
اون شال سبزت و میدیش بہ من؟
حس خوبی بہ من میده🙂
شما #سیدی و وقتی این شال سبزت
هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم💖
خودش هـم دوردوزش ڪرد
و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی
ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست
یا دور گردنش مے انداخت ..
و در ماموریت آخرش هـم
هـمون #شال دور گردنش بود
ڪہ بعد #شهادتش برام آوردن💔
✍ بہ روایت همسر شهید
#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_محمدتقی_سالخورده
@yadeShohada313
#خبر_فوری
خبر آمد ...
که از سیاهی شام ؛
نور صبحی سپید آوردند
پیکر مطهر
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_اصغر_پاشاپور
در منطقه غرب حلب با تروریستها
مبادله شده و به میهن برمی گردد
#خبر_آمد_خبری_در_راه_است
@yadeshohada313
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌴 پنج پسر داشتم،اما عبدالله چیز دیگری بود.یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم.زل زد تو چشم هایم.نگاهش دلم را لرزاند.گفت:مامان من تو نمیخوای خمس پسرهات رو بدی؟گفتم:مادر نرو سوریه.عبدالله گفت:خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو هیئت و مسجد.
در روضه ضجه می زدی و می گفتی: کاش کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟بلند بلند داد می زدی که خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم.😔
🌷بفرما الان وقت عمل شده.گفتم:
پسرم من هیچ؛با این دخترهای بابایی
چه کنم؟!گفت:مادر با این حرفها دلم رو نلرزون؛مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن.آنقدر گفت و گفت تا راضی ام کرد.😭
✍به روایت مادر بزرگوار شهید
🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهید_عبدالله_باقری
#سالــروز_شهــادت🕊
@yadeShohada313
√ #ڪلام_شهـید :
+هـر خانمے ڪہ ،
چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد ،
و هر جوانے ڪہ ،نماز اول وقت را
در حد توان شروع ڪند ،
اگر دستم برسد سفارشش را ،
بہ مولایم امام حسین علیهالسلام
خواهم ڪرد . . .
#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_حسین_محرابی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 https://eitaa.com/yadeShohada313 🕊