eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
. کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود! - خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .. @yadeShohada313
🖤🕌🖤🕌🖤🕌🖤🕌🖤🕌🖤🕌 📖 🕊 یٰادِ کمتر ازشهادت نیست🌹 🌸سلام برشما عاشِقان اهلبیت وشهدا.. 📣بٰاکسبِ اجازه از آقٰاصٰاحِبَ الزّمان«عَج الله» آغازمیکنیم دورِ ختم‌قران کریم را✨ ✅به این نحو : (همنام شهدای کربلا) برای درخواست کننده ارسال میشود به همراه یک که سهم تان هست و از زمان ارسال ختم به شما، تا مهلت دارید جزء قران رو به نیابت از نه شهید هدیه کنید به «عَج الله» وشهدای کربلا🏴 🕊جهت در خواست ختم قران به این ایدی مراجعه کنید👇🏼👇🏼 🆔 @A_Sadat313 👈 : هریک ازشماعزیزان اگر حتی یک جز قران سهمش باشه در ثواب کامل شدن قرآن هم شریک هست چراکه ختم گروهی هست👌🏼 🕊باتشکر از عزیزانی که در ختم قران دورِ قبل شرکت کردند ان شاءالله مشمول دعای اقاصاحب الزمان وشهدا قراربگیرید... 🖤 ...💔@yadeShohada313
☑️ سِرّی مخفی درباره شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) ⚫️ بعد از اینکه حضرت سیدالشهدا و قمر منیر بنی هاشم هر دو با هم به سمت آب رفتند (۱)، درگیری شدیدی بین این دو بزرگوار و یاران عمرسعد درگرفت و بین این دو جدایی افتاد تا اینکه حضرت ابوالفضل خود را به آب رساندند. 🔘 بعد از اینکه (در مسیر بازگشت،) دو دست مبارک قمر بنی هاشم را از بدن جدا کردند (و به علت تیرباران دشمن، مشک آب هم سوراخ شده بود)، در اینجا حضرت نه می‌توانستند به خیمه‌ها برگردند و نه دستی برای جنگ داشتند. اینجا تصمیم عجیبی گرفتند که کمتر در مرثیه خوانی‌ها و مجالس به آن اشاره شده است. 💠 حضرت ابوالفضل سوار بر اسب و با سرعت زیاد، به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت کردند. ▫️ حال سوال اینجاست چرا؟ 💡 جواب سوال این هست که دشمنان در آن سمت، امام حسین (ع) را دوره و محاصره کرده بودند و با این حرکت حضرت ابوالفضل، همه فریاد زدند: 🔹 حسین را رها کنید؛ عباس به خیمه فرماندهی حمله کرده! بیایید این طرف. ▫️ و حضرت ابوالفضل با این رشادت امام حسین (ع) را از محاصره نجات دادند. حضرت همچنان به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت می‌کردند و با اینکه دست نداشتند، کسی جرات نداشت با ایشان بجنگد. همه از چشمان قمر بنی هاشم می‌ترسیدند که ناگهان عمر سعد دید اوضاع دارد خیلی خطرناک می‌شود. به حرمله گفت: 🔹 چشمان عباس را هدف بگیر او به هر کس نگاه می‌کند، همچون روباه به گوشه ای می‌گریزد. 🩸 بعد از اصابت تیر به چشم مبارک حضرت ابوالفضل، ایشان لحظه ای توقف کردند تا تیر را بیرون بکشند. هر چه سر را به طرفین تکان دادند، تیر در نیامد. خم شدند و تیر را بین دو زانو قرار دادند تا تیر را بیرون بکشند. ⚫️ سر را که به پایین آوردند، کلاه خود از سر مبارکشان افتاد و در این لحظه حکیم بن طفیل با گرزی آهنین فرق مبارک را نشانه گرفت و ضربتی وارد کرد. 📜 "فسقط مخ راسه علی کتفیه " (۲) 🔴 مغز سر حضرت ابوالفضل بر روی دو کتفشان ریخت. 🔳 و سیعلم الذین ظلمو ای منقلبا ینقلبون. (۳) (و ستمکاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز می‌گردند.) ⬅️ (۱). در مورد اینکه امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) با هم برای تهیه آب به سمت فرات رفتند ولی بین آن دو بزگوار جدایی افتاد، رجوع شود به 《لهوف، صفحه ۱۰۳》 و 《 الارشاد، جلد ۲، صفحه ۱۶۳ 》 و 《 اعلام الوری صفحه ۳۴۸》 (۲). عین این جمله در کتاب‌های 《کلمات الامام الحسین (ع) صفحه ی ۴۷۲》، 《تاریخ امام حسین علیه السلام - موسوعه الامام الحسین علیه السلام جلد ۴، صفحه ۲۸۵ و جلد ۹، صفحه ۶۳۵》 و 《إکسیر العبادات فی أسرار الشهادات، جلد ۲، صفحه ۵۰۳»آمده است. (۳). آیه ۲۲۷ سوره شعراء 🏷 https://eitaa.com/yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
علامه بحر العلوم وقتی وارد سرداب حرم اباالفضل شد، دید طرف داره معماری می کنه... اومد پایین گفت آقا ش
. رفقا دهه اول هم داره تموم میشه...💔🥺 امشب شب هست... آقا کسی رو ناامید نمیکنه آخه اقا خیلی بامرامِ😭 این اقا مسیحی ها میرن در خونه اش حتی خیلی روایتا بوده کسانی که مسلمان هم نبودن ازاقا حاجت گرفتن یااباالفضل قربون وفات بشم😭😭 اقا امشب همه مون باهزار امید اومدیم درخونه ات. اقا امیدمون رو ناامید نکن😭 .
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ،‌ اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْنِ امشب مسیحی ها مراسم میگیرن تاخود صبح میگن یاابالفضل💔 یااباالفضل قربون وفات بشم😭😭 امشب هرکی دست خالی بره مقصر خودشه ها بخواه از باب‌الحوائج🤲💔 .
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🥺😭😭😭
دامن کشون رفتی دلم زیر رو شد چشم حرامی با حرم روبه رو شد 😭😭 بیا برگرد خیمه😭😭😭😭😭 ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم عباس جان برادرم پاشو خودت جواب رقیه رو بده من نمیتونم😭😭 من نمیتونم این بدن رو برگردونم داداااااش پناه من پاشــو😭😭😭 پهلوونم زانو نزن انقدر رو خاک بازو نزن 💔 من خودتو میخوام داداش به مشک خالی رو نزن😭😭 .
مداحی آنلاین - اباالفضلیا مدیون ابالفضلن - جواد مقدم.mp3
5.66M
بازم بی تابم دیدم تو خوابم میون دشتی از گلهای یاسم ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم 🔊 💔 🎙
🕯🥀🍂 🥀 دستش که به آب خورد 🌊 یاد وصیت پدرش افتاد: 🌴«کنارش بمان» مظلوم‌تر از او نیست چنان سراسیمه بازگشت که دست‌هایش را جا گذاشت🤲 🏴 ی حسینی تسلیت باد. ▪️ 🥀 🕯🥀🍂
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام به همه عزیزانم با خبر شدم این چند وقت چقدر دعا و نذر و نیاز کردین دست بوس همتون هستم و ممنونم... الحمدلله رب العالمین خیلی مفصله قضیه این چند وقت... میام برات توضیح میدم... کلیپ بالا رو ببین رفیق 👆❤️
⁉️ |•حوالی ساعت ۱۵•| وداع با اهل حرم....😭💔 وقتی سیدالشهدا تنهای تنها شد لباسش را پاره پاره کرد تا بعد از شهادت آن را به غارت نبرند؛ هرچند همان لباس  هم به غارت اشقیا رفت. در این هنگام امام حسین علیه السلام فرزند شش ماهه اش را برای طلب آب به میدان برد که به ضرب تیر سه شعبه حرمله به شهادت رسید.وقتی نوبت به وداع با اهل حرم شد حضرت به سوی خیمه‌ها رفت. نوشته اند حضرت سکینه سلام الله علیها در این لحظه  رو به پدر کرد و گفت: «پدر جان  ما را به حرم جدّمان برگردان!» امام پاسخ داد: «هیهات! اگر مرغ قطا را رها می‏‌کردند در آشیانه‌‏اش آرام می‏گرفت. (اشاره به این‌‏که ما را رها نخواهند کرد).» در این لحظه صدای گریه زن‌ها بلند شد، امام آنها را آرام کرد و به سوی دشمن حمله‌‏ برد. امام وقتی وارد میدان شد کسی جرات رویارویی با او را نداشت تا جایی که هرکس به سمت  سیدالشهدا آمد؛ امام او را به هلاکت رساند. اباعبدالله هنگام مواجهه با دشمنان می‌فرمود:« مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.» در این لحظات عمربن سعد به لشکریانش دستور داد و با فرمان او ۴هزار تیرانداز از هر طرف امام را مورد هدف قرار دادند.😭😭 ...💔@yadeShohada313
⁉️ |•حوالی ساعت‌ ۱۵ الی ۱۶ •| او می‌برید و من می‌بریدم  او از حسین سر من از حسین دل😭😭 می‌گویند  سیدالشهدا از شدت زخم‌های فراوان  از اسب به زمین افتاد و در این لحظه حضرت زینب سلام الله علیها  به بیرون خیمه‌ها آمد و با ناله ای جانسوز گفت: «کاش آسمان بر زمین فرو می‌افتاد.» پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود:« ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیه‌السلام را شهید می‌کنند و تو نظاره می‌کنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟»سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد. وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیه‌السلام غالب شد، هر کس با هر وسیله‌ای که در اختیار داشت به  سید الشهدا ضربه می‌زد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار می‌شد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و به عقب بر می‌گشت. حمید بن مسلم می‌گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم بگیرد.» در همین لحظات بود که شمر فریاد زد:« وای بر شما منتظر چه هستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، او را بکشید!»می گویند در این حال سنان بن انس حمله‌ای کرد و نیزه‌اش را در قلب امام حسین(علیه السلام) فرو برد😔 وقتی  شمر بن‌ذی‌الجوشن روی سینه مبارک امام علیه‌السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی می‌خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می‌کشی در حالی که می‌دانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب می‌شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را می‌کشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه‌السلام را از بدن جدا ساخت.😭😭😭😭😭😭 ...💔@yadeShohada313