eitaa logo
یاد یاران
144 دنبال‌کننده
2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
20 فایل
⚘⚘بسم رب الشهدا ⚘⚘آی رفقا,بعدازماچه کرده اید!؟ 🌷جهاد،شهادت،ولایت🌷 ارتباط با ادمین: @mansoore60 ایتا https://eitaa.com/yadeyaran313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نماز مدافعان حرم در زیر باران بخاطر مطمئن نبودن از رضایت صاحبخانه... 🔹 زندگی اینها را ببینیم وکمی فکر کنیم دقیقا ما کجاییم وچه میکنیم...؟! ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
❌ در حالی که دشمنان انقلاب اسلامی‌ می‌گفتن ایران جشن ٤٠ سالگی انقلابش ‌رو نمی‌بینه، به برکت خون شهدا داریم انقلاب‌ رو به اروپا صادر می‌کنیم 😎 👈 سخنگوی جلیقه زردهای : از انقلاب ۱۹۷۹ ایران الهام گرفته‌ایم. 🗓 ١٩٧٩ ميلادى، ١٣٥٧ شمسى ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
هنگامی که علی اکبر را داخل قبر گذاشتند...😔 او را به علی اکبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم....چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم....😭😔 آن گاه چشمانش را باز کرد...🍃 و این چنین ❤️ آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد...✨ و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم «شهدا زنده اند»....💫 🌹 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
1_39321849.mp3
9.33M
دار و ندارم گل زهرا 🌺🌺🌺🌺 طواف کعبه بُوَد همیشه دور سرت فدای چشم تو و فدای گل پسرت یا امام عسگری (ع) یوسف زهرا اباصالح هستی مولا اباصالح عیدی ما را ، عنایتی فرما اباصالح... ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
🌷شهیدان حسین معظمی‌نژاد و علی ابوالفضلی ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313 👇👇👇
یاد یاران
🌷شهیدان حسین معظمی‌نژاد و علی ابوالفضلی ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yad
💠 شفا در جمکران ▫️بچه‌ی‌ مازندران‌ بود. با همان‌ طروات‌ و صفای‌ شالی‌زارهای شمال. در عملیات ‌والفجر مقدماتی‌ زمستان‌ سال‌ 61 در فکه‌ اسیر شده‌ بود. پانزده سال‌ بیش‌تر نداشت‌. گلوله‌ای‌ شکمش‌ را دریده‌ بود. طی‌ سه‌ سالی‌ که‌ اسیر دست‌ نوادگان‌ یزید بود، دکترهای‌ بی‌وجدان‌ بعثی‌، هیچ‌ اقدامی‌ برای‌ خارج‌ کردن‌ گلوله‌ از بدنش‌ انجام‌ نداده‌ بودند. گلوله‌ در شکمش‌ جا خوش‌ کرده‌ بود. پاهایش‌ از کار افتاده‌ و فلج‌ شده‌ بودند. عفونت‌ هم‌ برای‌ خودش‌ پیش‌ می‌رفت‌. سرانجام‌ عراقی‌ها لطف‌ کرده، او را با اسرای‌ خودشان‌ تبادل‌ کردند و تحویل ‌دادند. اوایل‌ سال‌ 64 بود. اولین‌بار او را در بیمارستان‌ شفا ـ خیابان‌ مجاهدین ‌اسلام‌، تهران‌ ـ دیدم‌. داخل‌ اتاقی‌ که‌ پنج‌ اسیر آزاد شده‌ی مجروح‌ دیگر هم ‌بودند. بهانه‌ی‌ حضور من،‌ "حسین‌ معظمی‌نژاد" بود. از بچه‌های‌ باصفای ‌شوشتر که‌ حالا با نخاعی‌ قطع‌ شده،‌ از اسارت‌ برگشته‌ بود. همان‌جا با "علی ‌ابوالفضلی‌" آشنا شدم‌. یک ‌روز پدر و مادرش‌ آمدند برای‌ ملاقات‌. ظاهراً محل‌ را برای‌ ورودش ‌آذین‌ بسته‌ بودند و همه‌ اشتیاق‌ زیارتش‌ را داشتند. آن روز سه‌شنبه‌ باهم ‌رفتیم‌ جمکران‌. ساعت‌ از یک‌ونیم‌ بامداد گذشته‌ بود که‌ راه‌ برگشت‌ را در پیش‌ گرفتیم‌. من‌ و علی،‌ آخر اتوبوس‌ کنار هم‌ نشسته‌ بودیم‌. او روی‌ صندلی ‌چرخ‌دار با پاهای‌ باد کرده‌، من‌ روی‌ صندلی‌ اتوبوس‌. با دلی‌ شکسته‌ می‌نالید. چشمانش‌ را پرده‌ی‌ اشک‌ گرفته‌ بود. از دوستانش‌ می‌گفت‌ که‌ شهید شده‌اند. از این‌که‌ تا ابد باید با بدنی‌ مجروح‌ زندگی‌ کند. از این‌که‌ دیگر نمی‌تواند به‌ جبهه‌ برود؛ و سرانجام‌ حرف‌ آخرش‌ را زد، گفت‌: ـ ببین‌ حمید، بذار راحتت‌ کنم ... من‌ می‌گم‌ خدا من‌ رو دوست‌ نداره‌؛ چون‌ اگه‌ دوستم‌ داشت‌، امشب‌ کُلّی‌ بهش التماس‌ کردم‌ منم‌ ببره‌ پیش‌ خودش‌. من‌ طاقت‌ این‌جا موندن ‌رو ندارم‌، می‌دونی‌؟ نمی‌خوام‌ بمونم‌، مگه‌ زوره‌؟ اگه ‌دوستم‌ داره،‌ باید منم‌ مثل‌ رفیقام‌ ببره‌. مثل‌ همونایی‌ که‌ توی‌ عملیات‌ جلوی‌ خودم‌ شهید شدند‌. نه‌ این‌که‌ بذاره‌ با این‌ همه‌ داغ‌ و درد بمونم‌. من‌ امشب ‌همش‌ از خدا خواستم‌‌ بذاره‌ منم‌ برم‌. اگه‌ من‌ رو برد، باورم‌ می‌شه‌ هنوز دوستم‌ داره‌ ... هیچ‌ جوابی‌ نداشتم‌ بدهم‌. همه‌ی‌ خواسته‌ی علی‌ در جمکران‌ این‌ بود. خواسته‌ی ‌نابه‌جایی‌ هم‌ نبود. کاشکی‌ آن روز نرفته‌ بودم‌ تبلیغات‌ گردان‌. کاشکی‌ نامه‌های‌ من‌ گم‌ شده‌ بودند. اولین‌ نامه‌ را که‌ دیدم‌، سریع‌ آدرس‌ فرستنده‌ را نگاه‌ کردم‌. از بیمارستان‌ شفا بود. از حسین‌ معظمی‌نژاد. خوشحال‌ شدم‌. بلافاصله‌ بازش‌ کردم؛ و کاش ‌باز نمی‌کردم‌. حسین‌ نوشته‌ بود: ـ حمیدجون‌، پنج‌شنبه گذشته‌ قرار بود چندتا از مجروحین‌ از جمله‌ علی ‌ابوالفضلی‌ رو ببرند‌ آلمان‌ برای‌ مداوا. صبح‌زود و موقع‌ اذان‌صبح‌، وقتی‌ پرستار اومد علی‌ رو برای‌ نماز بیدار کنه‌، هرچی‌ صداش‌ کرد، جوابی‌ نشنید. دکترا اومدن‌ بالای‌ سرش‌، ولی‌ علی‌ دیگه‌ شهید شده‌ بود ... بغضم‌ ترکید. گریه‌ام‌ درآمد. سوختم‌. عجب‌ انسان‌هایی‌ یافت‌ می‌شوند. چه‌قدر با خدا ندار بود که‌ به‌ این ‌سرعت‌ بهش ثابت‌ کرد‌‌ دوستش‌ دارد‌. او که‌ چندسال‌ در اسارت‌ دشمن‌ سالم‌ مانده‌ بود، چندروز پس‌ از آزادی‌، دو سه‌ روز پس‌ از آن‌که‌ در جمکران‌ به‌ خدا التماس‌ کرد، شفایش‌ را گرفت‌ و رفت‌. ولی‌ ما، هرچی‌ التماس‌ می‌کنیم‌ ... عجب‌ دل‌ پاکی‌ داشت‌ علی‌ ابوالفضلی‌. لااقل‌ آن ‌همه‌ آذین‌بندی‌ برای‌ خوش‌آمد پیکر مطهرش‌ به‌ خانه، به‌کار آمد. "حسین معظمی‌نژاد" متولد 1346، بهمن 1361 در عملیات والفجر مقدماتی در فکه، بر اثر اصابت گلوله به کمر، مجروح و اسیر شده و تا اوایل سال 64 همچنان در اسارت بود و سرانجام در تبادل اسرای مجروح، به ایران بازگشت. شهید "علی ابوالفضلی" متولد: 15/11/1346 شهادت: سه‌شنبه 25/4/1364 در بیمارستان شفا یحیائیان تهران. مزار: مازندران، محمودآباد، گل‌زار شهدای تکیه ابوالفضلی(حمید داودآبادی) ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
🌹🍃 💠 نماز باحال 🌸 عبدالحسین برونسی🌸 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
1_33129538.mp3
2.32M
در تمام دُنیا عشق دو طرفه امامین انقلاب ! ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
اون روزی که صدام گفت یک هفته‌ای میام تهران رو فتح میکنم ، کی فکرشو می‌کرد یک روزی توی عراق تصاویر امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب به عنوان نماد مقاومت جهان اسلام نصب بشه؟ اینجا استان دیالی عراق است ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ با مادر در حیاط خانه نشسته بودیم که صدای درب خانه بلند شد. در را که باز کردیم، خانم میان سالی وارد منزل شد و با شادی و هیجان گفت: «بالاخره خونه ی امیدم و پیدا کردم، خونه سرپرستمون و پیدا کردم!» متعجب به او خیره شده بودیم، مادر متعجبانه گفت: «چی شده خانم، خونه ي اميد چیه!» خانم با خوشحالی گفت: «پسر شما مدت هاست برای ما غذا می آره، لباس بچه هامو تأمین می کنه و خرج و مخارج زندگی ما را می ده.» لب تر کرد و ادامه داد: «دیدم یکی دو هفته است ازش خبری نیست، پرس و جو کنان به خونه شما رسیدم.» اشک در چشم مادر حلقه زده بود. با بغض گفت: «پسرم، خان میرزام شهید شد!» آه از نهاد زن غریبه برخاست. همان جا، میان حیاط نشست و شروع کرد به سر و صورت زدن. گفت: «بار آخری هم که اومد، خرجی بچه های یتیمم را داد و رفت...» 🌷 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
❤️ای خواهر خواهر حضرت رضا(ع)❤️ برای بار غمت سوگوار باید شد تمام عمر از این غصه زار باید شد برای خضرشدن در کنارصحن تو باغلام و نوکر تو همجوار باید شد نوشته اند برای زیارت زهرا بسوی مرقد تو رهسپار باید شد 🌸نثار روح پاک حضرت معصومه (س) 🌸 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
1_39708453.mp3
2.03M
🎵 💢 ماجرای نامۀ جالب دختر دانشجو ، بعد از زیارت 🎤 حجت الاسلام علیرضا پناهیان ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
ستاره ها می آیند ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت 178 روایت زیبای حاج حسین یکتا از حاج مهدی باکری درمنطقه طلائیه ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
1_39498220.mp3
2.37M
🔸داستانی از شیخ نخودکی اصفهانی(ره) 🌹 سه قفل و یک کلید ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
یاد یاران
‍ 🥀مهاجری شهید از افغانستان که جانش را فدای اسلام کرد🥀 🌷شهید دفاع مقدس رجب علی غلامی🌷 نام:رجب علی غلامی نام پدر:غلام ولادت:1359 افغانستان ، شهر لار کابل شهادت: 1364/12/6 سلیمانیه وضعیت تاهل:موجود نیست. نام جهادی:نداشتند آخرین مقام:بسیجی نحوه شهادت: مدتی در پایگاه‌های چمران و بهشتی فعالیت می‌کرد با شروع جنگ راهی جبهه شد و به مدت دو سال در کردستان در تیپ ویژه شهدا به عنوان تخریب‌چی فعالیت می‌کرد. سرانجام در خرداد ماه سال 64 به شهادت رسید و پیکر او در تیرماه سال 84 به خاک سپرده شد. در منطقه کردستان، پس از باز کردن معبر مین به سیم خاردار حلقوی می‌رسد که به هیچ عنوان نمی‌شده آنرا قطع کنند، چون اگر سیم را قطع می‌کردند سیم‌ها جمع شده و معبر منفجر می‌شد. در این وقت این شهید با همرزم خود با نام «شریفی مقدم» تصمیم می‌گیرند که یک نفر بر روی سیم خاردار بخوابد، ابتدا شریفی مقدم قصد داشته این کار را انجام دهد، ولی شهید غلامی به او التماس می‌کند و او را قسم می‌دهد که بگذار من این کار را انجام دهم و این افتخار را از من نگیر. سرانجام شهید رجب غلامی بر روی سیم‌های خاردار می‌خوابد و در حالی که خون از بدن پاکش جاری بوده، بیش از 160 نفر و بنا بر روایتی 300 نفر از روی بدن او عبور می‌کنند. وقتی همه عبور می‌کنند و او را از روی سیم‌ها بلند می‌کنند، می‌بینند تمام بدنش غرق در خون است و درد می‌کشد. در همین حال دست به دعا برمی‌دارد و می‌گوید خدایا شهادت مرا برسان، در این لحظه بلافاصله تیری از سوی نیروهای عراقی شلیک می‌شود و به چشم چپ او اصابت می‌کند و همان جا به شهادت می‌رسد.» علاقه: رجبعلی فردی درستکار ، امین ، بردبار و آرام بود . و به نماز و روزه اش بسیار اهمیت می‌داد و در ایام محرم در عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) شرکت می‌کرد . با اینکه یک افغانی بود، اما دفاع از اسلام و کشور ایران را وظیفه خود و آن را همچون کشورخودش دوست می‌داشت. بارها گفته بود: تا کنون رهبری همچون رهبر ایران ندیده ام .مدتی در پایگاه شهید بهشتی چمران و پایگاههای دیگر فعالیت خویش را آغاز نمود .با شروع جنگ راهی جبهه و به مدت ۲ سال در کردستان در تیپ ویژه ی شهدا به عنوان تخریب چی فعالیت می‌کرد . وصیت نامهء شهید: پدران و مادران عزیزی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کردید افسوس نخورید بلکه به جای این افسوس خوردن خواسته فرزندانتان را جواب مثبت دهید و آنها را روانه جبهه کنید که امروز خط سرخ حسینی، خون می‌طلبد. اگر جسدم به دست دوستان افتاد در کنار دیگر برادران و عزیزان شهید بسجتان به خاک بسپارید. برادران عزیز همانطور که می‌دانید من غریبم پدر و مادر ندارم و همچنین برادر و خواهری. از شما عزیزان تقاضا دارم گاه گاهی که بر سر قبرم حاضر می‌شوید فاتحه‌ای بخوانید و اگر ممکن بود یک شب جمعه دعای کمیل بر سر مزارم برگزار کنید انشاءالله. در ضمن موتورم را هم بفروشید و پولش را به جبهه واریز کنید در پایان از کلیه برادران و خواهران بجستانی امید عفو و بخشش دارم اگر خطایی از من مشاهده کرده‌اند خواهند بخشید. از برادران عزیزم احمد باغبان و علی پور اسماعیل می‌خواهم که جای برادرم جنازه‌ام را به خاک بسپارند. 🌷شادی روحش صلوات🌷 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
سربازهای صدام روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند "آمده‌ایم تا بمانیم"، شهید بهروز مرادی هم بعد از آزادی خرمشهر زیر آن نوشت: "آمدیم، نبودید!" ❌حالا نتانیاهو هم خطاب به فلسطینیها نوشته "آمده‌ایم تا بمانیم" و ما هم انشاءالله چند سال دیگر می‌نویسیم: "آمدیم، نبودید!" ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
هدف ما فلاح و رستگاری همه ی انسان های جهان است. ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دکترمفتح ۲۷ آذر۱۳۵۸ در دانشكده الهيات دانشگاه تهران باشليک چندگلوله ازسوی ضاربين بشدت زخمی وبه شهادت رسیدند. بمناسبت بیست و هفتم آذر سالروز شهادت دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه: نحوه شهادت شهید آیت الله مفتح از زبان قاتلش.. ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313