🌹 #شهيد_نادر_سیّار در سال ۱۳۴۰ ه.ش در محلّه ی سنگیِ بوشهر ديده به جهان گشود. در زمان خدمت مقدس سربازی، در عمليات فتح المبين و چند عمليات ديگر حضور داشت. بعد از آن نيز در عمليات والفجر ۸ شركت كرد كه در همين عمليات، در منطقه ی بين فاو و ام القصر به درجه ی رفيع شهادت نائل آمد.
شهيد نادر خيلی حالت عجيبی داشت. خوش اخلاق، خوش برخورد و مهربان بود. در كمك به ديگران هيچ گاه دريغ نمی ورزيد.
🕊 شهيد از زبان مادرش
نادر بعد از شهادت #شهید_صادق_پورسقايی، بسيار منقلب بود و آرام و قرار نداشت. آن شب داشت وسايلش را آماده می كرد. در حالي كه اشك می ريخت، شروع به نوشتن وصيت نامه اش كرد. در همين حال برق قطع شد. فانوسی را پيدا كرد و وصيت نامه را به پايان رسانيد.
🔷 روز اعزام او من و خواهرش هر دو مدرسه بوديم. من و مدير مدرسه و خواهرش به مصلّاي نماز جمعه رفتيم و براي بدرقه ی رزمندگان، به جمع مردم پيوستيم. من پشت سر شهيد نادر، ساكش را گرفته بودم. ما با او پيش می رفتيم و بسيار ناراحت بوديم و گريه می كرديم.
❤️ همسر شهید :
يادم می آيد در زمان جنگ، در فصل زمستان بارانی شديد باريده و سيلاب لوله های آب را برده، باعث قطع آب گرديده بود. بی آبی باعث شده بود تا مردم به چاه ها و آب انبارهای خانگی روی بياورند. در خانه ی پدر شهيد، چاهی وجود داشت. شهيد روی درِ حياط برگی نصب كرده و بر روی آن نوشته بود :
آب چاه در اين خانه موجود است.
#دفاع_مقدس
تاریخ شهادت : ۳۰ دی ۶۶
📚 کتاب پاسدار ناشناس
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313