🍃🌺🌺💠🌺🌺🍃
https://t.me/yadshohada/1332
💠 #تفکر
♦️سلام و صلوات خدای متعال جل جلاله بر #فرماندهی که عالم بود و عارف، هرگاه سخن می گفت گویی آنچه را می گوید با تمام وجود درک کرده و آن را با علم حضوری بیان می کند نه با علم حصولی؛ قدم که می زد زمین شکرگزار بود که قدمهای بنده ای خالص چون مش حمید بر روی او گذاشته می شود.
🔻#شهید_عبدالحمید_صالح_نژاد نیمه شب ها بر می خاست و در حالیکه گاهی دست هایش را به کمر می گرفت ساعتی را قدم می زد و غرق تفکر می شد، در بعضی از اوقات دیگر نیز هرگاه فرصتی برایش پیش می آمد به گوشه ای از محوطه ی اردوگاه لشکر می رفت و با آرامی راه می رفت و فکر می کرد.
🔻در یکی از آن روزها در پلاژ مقر آبی خاکی گردان حمزه سید الشهداء فرمانده عزیزم را در همان حالت تفکر دیدم جرات کرده و جلو رفتم و پرسیدم: مش حمید می تونم یه سوال شخصی از شما داشته باشم، نگاهی مهربانانه کرد و گفت: عیبی نداره بفرمایید، گفتم: بارها آمده ام و قدم زدن شما را تماشا کرده ام و همیشه دیده ام در حال تفکر بوده اید این فکر کردن برای چیست؟
🔻 #شهید_صالح_نژاد با همان لبخند ملیح همیشگی اش گفت: "جنگیدن با دشمن کار آسانی نیست برنامه ریزی برای پیروزی و موفقیت در هر عملیات و حفظ جان بچه های گردان یکی از سنگین ترین وظائف هر فرماندهی است؛ برای هر عملیاتی که پیش رو داشته باشیم هر آنچه را که ممکن است در حین عملیات رخ دهد تصور می کنم و برای هر فرضی و هر تغییر احتمالی در شرائط جنگی تصمیمی در ذهن خود آماده می کنم تا به هنگام نیاز بتوانم بدون فوت وقت در همان لحظه بهترین تصمیم ها را بگیریم و درست ترین فرمان ها را صادر کنم؛ این را بارها تجربه کرده و نتایج اثر بخشش را مشاهده نموده ام."
🔻پس از توضیحات حکیمانه فرمانده دوست داشتنی تازه پی بردم که چرا مش حمید در همه ی صحنه های نبرد با دشمن بعثی با آرامش و اطمینان خاطر دستور می دهد و حتی ذره ای لرزش و یا اضطراب در کلام و فرمانش وجود ندارد.
🔻شاید برای بسیاری باور نکردنی باشد که هیج وقت ندیدم این فرمانده مقتدر با ابهت دستوری را حتی در سخت ترین شرائط جنگی با صدای بلند صادر کند.از فرماندهی بزرگ چون #عبدالحمید_صالح_نژاد فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا اندیمشک نمی شود در این مختصر بیش از این سخن گفت.
🔻خدایا تو شاهدی بعد از شهادت این عزیز فرمانده که محبتش در جان و دل ما رسوخ کرده هرگز او را فراموش نکرده و در تمام این سال ها سیره، سخنان و رفتارش همواره نصب العین ما بوده و سعی مان بر این بوده که مبادا موجب رنجش خاطرش گردیم.
بیستم بهمن ماه سال ۶۴ روح ملکوتی این فرمانده با صلابت و فرزند برومند امام خمینی ره به آسمان پر کشید.
به روح مطهرش صلوات
📝حمیدرضارضایی
۲۱ بهمن ماه سال۱۳۹۶
قم المقدسه
🔰 @yadshohada
🍃🌺🌺💠🌺🌺🍃
https://t.me/yadshohada/1332
💠 #تفکر
♦️سلام و صلوات خدای متعال جل جلاله بر #فرماندهی که عالم بود و عارف، هرگاه سخن می گفت گویی آنچه را می گوید با تمام وجود درک کرده و آن را با علم حضوری بیان می کند نه با علم حصولی؛ قدم که می زد زمین شکرگزار بود که قدمهای بنده ای خالص چون مش حمید بر روی او گذاشته می شود.
🔻#شهید_عبدالحمید_صالح_نژاد نیمه شب ها بر می خاست و در حالیکه گاهی دست هایش را به کمر می گرفت ساعتی را قدم می زد و غرق تفکر می شد، در بعضی از اوقات دیگر نیز هرگاه فرصتی برایش پیش می آمد به گوشه ای از محوطه ی اردوگاه لشکر می رفت و با آرامی راه می رفت و فکر می کرد.
🔻در یکی از آن روزها در پلاژ مقر آبی خاکی گردان حمزه سید الشهداء فرمانده عزیزم را در همان حالت تفکر دیدم جرات کرده و جلو رفتم و پرسیدم: مش حمید می تونم یه سوال شخصی از شما داشته باشم، نگاهی مهربانانه کرد و گفت: عیبی نداره بفرمایید، گفتم: بارها آمده ام و قدم زدن شما را تماشا کرده ام و همیشه دیده ام در حال تفکر بوده اید این فکر کردن برای چیست؟
🔻 #شهید_صالح_نژاد با همان لبخند ملیح همیشگی اش گفت: "جنگیدن با دشمن کار آسانی نیست برنامه ریزی برای پیروزی و موفقیت در هر عملیات و حفظ جان بچه های گردان یکی از سنگین ترین وظائف هر فرماندهی است؛ برای هر عملیاتی که پیش رو داشته باشیم هر آنچه را که ممکن است در حین عملیات رخ دهد تصور می کنم و برای هر فرضی و هر تغییر احتمالی در شرائط جنگی تصمیمی در ذهن خود آماده می کنم تا به هنگام نیاز بتوانم بدون فوت وقت در همان لحظه بهترین تصمیم ها را بگیریم و درست ترین فرمان ها را صادر کنم؛ این را بارها تجربه کرده و نتایج اثر بخشش را مشاهده نموده ام."
🔻پس از توضیحات حکیمانه فرمانده دوست داشتنی تازه پی بردم که چرا مش حمید در همه ی صحنه های نبرد با دشمن بعثی با آرامش و اطمینان خاطر دستور می دهد و حتی ذره ای لرزش و یا اضطراب در کلام و فرمانش وجود ندارد.
🔻شاید برای بسیاری باور نکردنی باشد که هیج وقت ندیدم این فرمانده مقتدر با ابهت دستوری را حتی در سخت ترین شرائط جنگی با صدای بلند صادر کند.از فرماندهی بزرگ چون #عبدالحمید_صالح_نژاد فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا اندیمشک نمی شود در این مختصر بیش از این سخن گفت.
🔻خدایا تو شاهدی بعد از شهادت این عزیز فرمانده که محبتش در جان و دل ما رسوخ کرده هرگز او را فراموش نکرده و در تمام این سال ها سیره، سخنان و رفتارش همواره نصب العین ما بوده و سعی مان بر این بوده که مبادا موجب رنجش خاطرش گردیم.
بیستم بهمن ماه سال ۶۴ روح ملکوتی این فرمانده با صلابت و فرزند برومند امام خمینی ره به آسمان پر کشید.
به روح مطهرش صلوات
📝حمیدرضارضایی
۲۱ بهمن ماه سال۱۳۹۶
قم المقدسه
🔰 @yadshohada
💠 #تفکر
🔹 «مش حمید» (۸)
🔻 شهید «حمید صالح نژاد»فرمانده گردان غواص در عملیات والفجر ۸
♦️سلام و صلوات خدای متعال جل جلاله بر #فرماندهی که عالم بود و عارف، هرگاه سخن می گفت گویی آنچه را می گوید با تمام وجود درک کرده و آن را با علم حضوری بیان می کند نه با علم حصولی؛ قدم که می زد زمین شکرگزار بود که قدمهای بنده ای خالص چون مش حمید بر روی او گذاشته می شود.
🔻#شهید_حمید_صالح_نژاد نیمه شب ها بر می خاست و در حالیکه گاهی دست هایش را به کمر می گرفت ساعتی را قدم می زد و غرق تفکر می شد، در بعضی از اوقات دیگر نیز هرگاه فرصتی برایش پیش می آمد به گوشه ای از محوطه ی اردوگاه لشکر می رفت و با آرامی راه می رفت و فکر می کرد.
🔻در یکی از آن روزها در پلاژ مقر آبی خاکی گردان حمزه سید الشهداء فرمانده عزیزم را در همان حالت تفکر دیدم جرات کرده و جلو رفتم و پرسیدم: مش حمید می تونم یه سوال شخصی از شما داشته باشم، نگاهی مهربانانه کرد و گفت: عیبی نداره بفرمایید، گفتم: بارها آمده ام و قدم زدن شما را تماشا کرده ام و همیشه دیده ام در حال تفکر بوده اید این فکر کردن برای چیست؟
🔻 #شهید_صالح_نژاد با همان لبخند ملیح همیشگی اش گفت: "جنگیدن با دشمن کار آسانی نیست برنامه ریزی برای پیروزی و موفقیت در هر عملیات و حفظ جان بچه های گردان یکی از سنگین ترین وظائف هر فرماندهی است؛ برای هر عملیاتی که پیش رو داشته باشیم هر آنچه را که ممکن است در حین عملیات رخ دهد تصور می کنم و برای هر فرضی و هر تغییر احتمالی در شرائط جنگی تصمیمی در ذهن خود آماده می کنم تا به هنگام نیاز بتوانم بدون فوت وقت در همان لحظه بهترین تصمیم ها را بگیریم و درست ترین فرمان ها را صادر کنم؛ این را بارها تجربه کرده و نتایج اثر بخشش را مشاهده نموده ام."
🔻پس از توضیحات حکیمانه فرمانده دوست داشتنی تازه پی بردم که چرا مش حمید در همه ی صحنه های نبرد با دشمن بعثی با آرامش و اطمینان خاطر دستور می دهد و حتی ذره ای لرزش و یا اضطراب در کلام و فرمانش وجود ندارد.
🔻شاید برای بسیاری باور نکردنی باشد که هیج وقت ندیدم این فرمانده مقتدر با ابهت دستوری را حتی در سخت ترین شرائط جنگی با صدای بلند صادر کند.از فرماندهی بزرگ چون #عبدالحمید_صالح_نژاد فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا اندیمشک نمی شود در این مختصر بیش از این سخن گفت.
🔻خدایا تو شاهدی بعد از شهادت این عزیز فرمانده که محبتش در جان و دل ما رسوخ کرده هرگز او را فراموش نکرده و در تمام این سال ها سیره، سخنان و رفتارش همواره نصب العین ما بوده و سعی مان بر این بوده که مبادا موجب رنجش خاطرش گردیم.
بیستم بهمن ماه سال ۶۴ روح ملکوتی این فرمانده با صلابت و فرزند برومند امام خمینی ره به آسمان پر کشید.
📝حمیدرضارضایی
۲۱ بهمن ماه سال۱۳۹۶
💠 https://t.me/yadshohada
💠 معلم اخلاق و یک نمونه والگو
🔹 «مش حمید» (۱۷)
🔻 شهید «حمید صالح نژاد»فرمانده گردان غواص در عملیات والفجر ۸
👈سردار رئوفی فرمانده لشکر ۷ ولیعصر (عج):
🔷 #شهید_صالح_نژاد در هر دو بعد مربوط به جنگ رشد چشمگیری کرده بود, هم در بعد نظامی و هم در بعد معنوی و مکتبی.
🔸 او در بین نیروهایش به عنوان #یک_معلم_اخلاق_و_یک_نمونه_والگو بود.
🔷به رغم اینکه فرمانده ای مقتدر و مجرب بود ولی اعتقاد داشت که یک فرمانده پیش از آنکه یک فرمانده نظامی برای نیروهایش باشد می بایست یک #معلم باشد.
🔰 @yadshohad
https://t.me/yadshohada