🍃🌺🌸💠🌸🌺🍃
💠 #جهادگر_شهید_مداح_و_قاری_قرآن_علیرضا_حسین_زاده ( ۱ )
🔸علیرضا حسین زاده متولد ۱۳۳۶ فرزند حسین در خانواده ای کاملا مذهبی دیده به جهان گشود پدرش که سواد قرآنی داشت و شغلش بنایی بود معروف بود به ملا حسین بنا ,
🔸علیرضا از همان اول جوانی عاشق جلسات قرآن بود،مادرش میگه پول از ما میگرفت ونخود وکشمش میخرید ومی آمد بچه های محله رو جمع میکرد میگفت بچه ها هرکی بتونه درست قرآن بخونه بهش نخود و کشمش میدم.
🔸با روحیه قرانی واخلاق خوب علیرضا کمکم جلسات قرانی در محله و مسجد محلمون رونق گرفت مساجد محمدی وصاحب الزمان (عج) معروف به(مسجدترکها)و مسجد مصطفی خمینی مامن و پناگاه شهید علیرضا بود،شرکت در دعای ندبه مسجد صاحب الزمان (عج) و جلسات فرهنگی و هیات مذهبی ازبرنامه های ثابت علیرضابود. شهید علاقه زیادی به مداحی داشت.
🔸دهه ۵۰ درخفقان رژیم ستم شاهی اوج فعالیتهای مذهبی،سیاسی،فرهنگی شهیدعلیرضا بود. چون شهیدتوسط بعضی از دوستان روحانیونیش با حوزه علمیه قم در ارتباط بود لذا اطلاعیه ها،روزنامه ،مقالات سخنرانیهای مرحوم امام خمینی (ره)را به منزل می آورد ودر زمان مناسب به جهت روشنگری وزمینه سازی انقلاب با دوستان در بین مردم توضیح میکردند.
🔸دراین دهه(۵۰)نیزمحافل مداحی،قرانی،خاصه نماز جماعت شهیدشوروحال دیگه داشت شهید اهل سخنرانی مذهبی نیزبود قرائت قران بسیارزیبا داشت
🔰 @yadshohada
🍃🌺🌸💠🌸🌺🍃
https://t.me/andimeshkpic/2753
💠 #جهادگر_شهید_مداح_و_قاری_قرآن_علیرضا_حسین_زاده ( ۲ )
🔹درسال ۱۳۵۵ جهت خدمت سربازی به خرمشهر یگان دریایی ارتش اعزام میشود.حالا بهترین موقعیت برای شهیدفراهم شده که بتواند دردل طاغوت،به نشرمعارف قرانی واگاه سازی مردم به حرکت امام خمینی(ره)بپردازد.
🔹مادرشهید میگه یادم میاد وقتی برای سرکشی به عیرضادرخرمشهررفتیم، علیرضا رو از بازداشتگاه آوردن ما ملاقات کردیم موقع خدافظی دژبان رو به پدرعلیرضا کردو گفت بچتونو راهنمایی کنید پدرعلیرضا گفت چشم، دژبان با بی ادبی تمام گفت چشمت دربیاد با این بچه تربیت کردنت! خوب علیرضا از هرفرصتی برای بیان قران واحکام و مسائل مذهبی استفاده میکرد.بابت این اتفاقات شهید رو به بندرعباس تبعید میکنند.
🔹چون سواد داشت ایشون روانتخاب میکنند برای تدریس بیش از۱۲۰ نفرسرباز علیرضا از این فرصت نیز غافل نمی شود درکنار وظیفه درس سواد آموزی باز به روشنگری های نهضت امام و مسائل ودینی وفرهنگی ادامه میدهد درهمان جا نیز بارها به زندان انداخته میشود ودست بردارنیست تا اینکه از طرق پست فوری(تلگرام)به ما اطلاع میدهند که خانواده علیرضا جهت پاره ای توضیحات باید که به بندرعباس بیایند.
🔹ما به اتفاق مرحوم پدرش به بندعباس (یگان دریایی) رفتیم،پدر علیرضا ته ریش قشنگی داشت وقتی فرمانده پدرشو دید،بلافاصله گفت خوب معلومه از چنین پدری باید اینچنین بچه ای تربیت بشه.دیگه تکلیف مشخصه بعد مرحوم پدرش میگه،اقای فرمانده من سرباز شجاع برای این آب وخاک تربیت کردم و با اسرار و سماجت مرخصی برای علیرضاگرفت وآمدیم منزل.
🔰 @yadshohada
🍃🌺🌸💠🌸🌺🍃
https://t.me/yadshohada/2064
💠 #جهادگر_شهید_مداح_و_قاری_قرآن_علیرضا_حسین_زاده ( ۳ )
🔸خدمتش تمام شد ؛ چون علیرضا بچه ای نجیب ومورد اعتماد بود،دریک فروشگاه بزرگ درپایگاه چهارم شکار(وحدتی دزفول)بعنوان حسابدار استخدام شد.
مسئولین و دوستانش نقل میکنن علیرضا خیلی کم حقوق و دستمزد دریافت میکرد.غالباب ه جای حقوق ارزاق(قند،شکر،روغن،برنج...) تهیه میکرد تعدادی خانواده رومیشناخت ومیبرد به اونا تحویل میداد. بعضا بطور ناشناس درب منازل میبرد ;که خود آن خانواده ها بعد از شهادتش نقل میکرد.
🔸با شروع جنگ تحمیلی درسال ۱۳۵۹و با توجه به نیاز فوری جبهه ها به متخصص درامر ماشین آلات سبک و سنگین راه سازی و اعلام و پشتیبانی جبهه وجنگ که آن زمان مرکزآن در اندیمشک بود ، داوطلب میشود و بعنوان جهادگرثبت نام نمود.
🔸دوره شش ماهه ای دریکی از دانشگاه های تهران گذروند وبعد از آن درستاد پشتیبانی جبهه و جنگ مستقرشد وشروع به فعالیت نمود،و با توجه به نیازو تعمیرات ماشین آلات ورفع مشکلات به کرار به منطقه اعزام میگردید ؛ در دل شب یکدفعه متوجه شدیم که علیرضا نیستش خیلی نگران شدیم و در مقر به دنبالش میگشتیم تا اینکه دم دمای صبح یکدفعه متوجه یک خودرو(جیپ) شدیم که داره به مقر ما نزدیک میشه بلافاصله آماده مقابله شدیم،که چندین بار با خاموش و روشن کردن چراغ به ما علامت داد متوجه شدیم که خودی است ؛ یه وقت دیدم علیرضا ۸ نفراز بعثی ها رو استیر کرده و با خود به مقر آورده بود.
🔴 و آخرالامر در اردیبهشت سال۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نائیل گردید.
#روحش_شاد_وقرین_رحمت_الهی_باد.
🔰 @yadshohada
🍃🌺🌺💠🌺🌺🍃
https://t.me/yadshohada/1836
💠 #احمداحمداحمد...
🔻 #احمد خیلی با ادب ومهربون بود ادمو با حرف زدنش جذب خود میکرد
درس خون وزیرک بود.....
🔻باهم ارتباط داشتیم موقع امتحان ها بود چند روزی دانشگاه نیومده بودم وخبری هم از #احمد نبود نه پیامی نه زنگی ومنم که پیام یازنگ میزدم میگفت خاموشه...
سرجلسه امتحان هم نیومده بود باخودم گفتم خدایا چرا از #احمد خبری نیست....
🔻بعد امتحان ها برگه های امتحان ولیست حضور غیاب رو برام اوردن دیدم #احمد_حاجیوند_الیاسی رو غیبت زده خیلی نگران شدم
فردا صبح اومدم دانشگاه از رفقا دوستان اشنایان واساتید سراغشو گرفتم که گفتن برا دفاع از حرم #حضرت_زینب_س عازم سوریه شده برا مقابله با داعش و....
🔻داشتم دق میکردم فقط یه چیزی بر لبم اومد که با خودم میگفتم احمد احمد احمد.....
✔️ نقل از:یکی از #اساتید_دانشگاه
#دانشجوی_شهید_مدافع_حرم
#کربلایی_احمد_حاجیوند_الیاسی
کانال دانشجویی شهید مدافع حرم احمد الیاسی
🔰 @yadshohada
🍃🌺🍃🌸🔶🌸🍃🌺🍃
https://t.me/andimeshkpic/2403
🔶 چلو پتو
🔹 قبل از عملیات والفجر هشت( دی ماه ۶۴) توی پلاژ اندیمشک مستقر بودیم و مشغول آموزش غواصی برای عملیات بودیم.
🔹 یه روز در زمان استراحت در بین چادر ها و محوطه پلاژ بودم که #شهید_مهدی_حسین_زاده نزد من آمد و دست انداخت دور گردنم واحوال پرسی کرد و بطور غیر منتظره من رو باخودش برد بسمت یکی از چادرها که اتفاقا چادر تبلیغات گردان بود .
🔹و به محض رسیدن به چادر با اصرار من رو تعارف کرد که اول باید شما بروید داخل ; و همچنین از داخل چادر دو تا از بچه ها هم خیلی گرم تعارف کردند ؛ ما هم که تشنه این تعارفات بودیم یا علی گفتیم و وارد شدیم .
🔹 اما چشمتون روز بد نبینه که یکدفعه همه جا تاریک شد و تا به خودمون آمدیم دیدیم توی پثو پیچیده شدیم و مشت و لگد است که نوش جان می کنیم و آنجا بود که معنی #چلو_پتو رو بخوبی درک کردیم .و پس از صرف این پذیرایی مهدی دوباره رفت سراغ طعمه بعدی و من نیز همراه آنها آماده پذیرایی از نفر بعدی شدیم… ..
🌺یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد …
راوی : فرهاد مریدی
🔰 @yadshohada
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃🌺🍃🌸✳️🌸🍃🌺🍃
https://t.me/yadshohada/2057
✳️زندگینامه #شهید_مهدی_حسین_زاده
🔹مهدی در اول مرداد سال ۱۳۴۸ در اندیمشک دیده به هستی گشود کودکی زیبا و خندان بود ، شش ساله بود که فعالیت هایش در مسجد صاحب الزمان (عج) اندیمشک آغاز شد و در ۱۴ سالگی به ورزش باستانی روی آورد و منشی پهلوانی و عشق به مولا علی (ع) آموخت.
🔻او اهل ورزش های رزمی بود و در رشته تکواندو هم فعالیت می کرد. علاقه و استعداد عجیبی در مطالعه کتب غیر درسی داشت ، اغلب او را می دیدند که کتب علمی ، سیاسی ، تاریخی و مذهبی می خواند.به شدت از ریاکاری تنفر داشت و صداقت را می شد در او معنی کرد.
🔻بهار عمرش به ۱۴ رسید که پای بر جبهه در پاسگاه زید گذاشت و اولین تجربه حضور در جمع آسمانی مردان حضرت روح الله را تجربه کرد.
🔻 ۵ اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در دومین اعزام به تیپ امام حسن مجتبی(ع) خوزستان پیوست و در سومین و آخرین اعزام ۱۸ آبان ۱۳۶۴ عضو گردان حمزه سیدالشهدا شد و در عملیات والفجر ۸شرکت نمود.
🔻غواص بحر عشق در همان عملیات شهادت را صید نمود و به دیدار حضرت محبوب شتافت.
🔰 @yadshohada
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃