20.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایت از سردار اروند طلبه شهید حسن یزدانی...
🔹شهید حسن یزدانی در کرمان دیده به جهان گشود قبل از شش سالگی قرآن را آموخت به قصد تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه کاشان رفت وی که آگاهی کاملی نسبت به شرایط روز و حمله ارتش بعثی به ایران داشت قصد عزیمت به جبهه را نمود.
🔸او در زمان حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل به لشکر ۴۱ ثارالله ملحق شد و بخاطر هوش بالایی که داشت با صلاح دید فرماندهان در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله عضو شد و به عنوان مسئول محورهای شناسایی مناطق عملیاتی انتخاب گردید.
🔹به همراه شهید محمدحسین یوسف الهی عملیات های شناسایی را در واحد اطلاعات به خوبی انجام می داد.
🔸در بهمن ماه ۱۳۶۴ عملیات مهم و با ارزش والفجر ۸ اجرا شد اما تلاطم های بسیار امواج اروند رود مانع بزرگی بر سر راه اجرای عملیات بود حسن توانست به عنوان یک فرد باهوش یک روش کاربردی و استراتژیک طراحی کند و ۳۰ بار از اروند رود عبور کند و خطوط دشمن را شناسایی کند.
🔹شب عملیات والفجر ۸ آب اروند رود بسیار متلاطم و خروشان بود ولی رزمندگان نام حضرت زهرا را با صدای بلند تکرار می کنند تا خود را به خطوط دشمن برسانند نخستین نفری که به ساحل دشمن رسید و به رزمندگان نگاه کرد سردار اروند بود که فریاد زد حضرت زهرا را دیدید که چگونه بچه های اسلام و قرآن را از امواج سهمگین نجات داد.
🔸طلبه شهید حسن یزدانی در چهارم اسفند سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
#شهید_حسن_یزدانی
✍و اروند نامت را در موج ها نجوا کرد...
💢به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حسن یزدانی...
🔹تو را صدا میزند باز دلِ شکستهی اروند...
🔸و موجِ اروند تو را صدا میگیرد و حماسه در خون...
🔹ماه تو را میخواند نسیم بوی نامت را در دلِ اروند میپیچاند.
🔸حسن شقایق صدا زد به روی خاک افتاده...
🔹تمام شهر باران شد به چشمِ ما افتاده...
🔸در آن سوی موج و آتش نگاهت آرام میخندید...
🔹و رود با اشکِ سرخت به خویش پیچید و لرزید...
🔸کنار قایقِ خونین هنوز میآید از دور
صدای گامِ تو حسن به روی خاکِ نمکسوز...
🔹حسن تو با نگاهت رازِ خدا نوشیدی...
🔸با خونِ سرخِ خود نورِ یقین پاشیدی...
🔹ای جاری در خونِ غیرت میان اشکِ دریا هنوز جا مانده نامت...
🔸در دل نشسته نامت تا صبحِ رستگاری…
#شهید_حسن_یزدانی